مشاعره در پادپرس به مناسبت روز شعر و ادبیات پارسی

زیاد اهل شعر نیستم راستش :thinking: اما معمولا شعر های قدیمی یا معاصری که خواننده های امروزی میخونن رو ازشون لذت میبرم و معنیشو هم بهتر میفهمم.

کاش خواننده ها به جای اینکه از توی کمد آقای ووفی شعرهاشون رو پیدا کنن ( مثل : تیغ اولو بزن تو شکمم درش بیار :neutral_face: یا یه همچین چیزایی) برن سراغ شعر های شعرای بزرگ و سعی کنن زبان و ادب فارسی رو برای مخاطب به روز کنن تا هم هنر ریشه ای و غنی تری داشته باشیم هم از این خزعبلاتی که این روز ها توی گوش مردم میره راحت شیم :grin: شاید بگید این موضوع سلیقه ایه، باشه من قبول میکنم اما مرگ به اون سلیقه ای بباره که جز پوچی مغز چیزی رو به دنبال نداره :neutral_face:

ای صاحب کرامت، شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن، درویش بی نوا را

حواسم نبود حرف قبلی میم هست الان یه شعر دیگه میگم :neutral_face:

ما ز خود سوی تو گردانیم سر
چون تویی از ما به ما نزدیکتر

5 پسندیده

به یاد کتاب های درسی…
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست

5 پسندیده

تا بــدیــن جـــا بــهر دینــار آمـــدم
چون رســیدم مســت دیــدار آمـــدم

“مولانا”

5 پسندیده

مرا امید وصل تو زنده می دارد
و گرنه هر دم از هجر توست بیم هلاک
" حافظ"

@HamedFathi مرسی که نام شاعرم ذکر می کنی. منم یاد گرفتم اینطوری بهتره :heart_eyes:

6 پسندیده

اره منم از اینکه خواننده ها از این شعرای غنی استفاده نمیکنند کمی بهم بر میخوره :laughing::joy:
این همه شعر و شاع درست حسابی داریم ولی انگار هیچ نداریم
من کلا به همین خاطر به خواننده های ایرانی گوش نمیدم (افاده ندارما بیخار بی معنا بودنشونه)
نام شاعر هم ذکر کردن هم گزینه خوبی بود که یاد گرفتیم بگیم دیگه
کان آنکس که ترا فِکند اندر تگ و پو
او داند و او داند و او داند و او
خیام

4 پسندیده

اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر کنم
مولوی

5 پسندیده

می يابم از خود حسرتی باز از فراق کيست اين
آماده ی صـد گریــه ام از اشتیـاق کيست اين

“وحشی بافقی”

6 پسندیده

نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
شهریار

5 پسندیده

امروز مــرا در دل جــز یار نمی‌گنجــد

تنگ است، از آن در وی اغیار نمی‌گنجد

“فخرالدین عراقی”

5 پسندیده

من که شرمنده ام که اصلا مشاعره بلد نیستم یعنی از روی حروف همه آنچه میدانم هم از یادم میرود .کافیست اراده کنم از حرف دال شعری بخوانم هر چه فکر کنم بیتی بیادم نمیاد .
ولی چون خیلی دلم میخواد به احترام اهل دل شعری طنز از دکتر اسماعیل امینی را مینگارم.

اگر آدمی شریفست بجان آدمیت / ز چه رو لباس زیباست نشان آدمیت
دگر آدمی چه دارد بجز این لباس زیبا / سپری شدست انگار زمان آدمیت
رسد آدمی بجائی که بجز خودش نبیند / پس از آن دگر نباشد نگران آدمیت
به لباسهای چسبان رسد آدمی بجائی / که عیان شود به انظار نهان آدمیت
بلی آدمی به چشمست و دهان و گوش و بینی / متحرکست و گویاست زبان آدمیت
همه دم زدن چه حاصل ز جدال حق و باطل / چو دمی نباشد آزاد بیان آدمیت
مگر آدمی شبیه بز و گاو و گوسفند است / که نیاز مند باشد به شبان آدمیت
ز دروغ گفتن انسان برسد به سود سرشار / که شدست راستگوئی به زیان آدمیت
پس از این خدای رحمان چو دروغ گفت انسان / تو بکوب مشت محکم به دهان آدمیت

6 پسندیده

تا گنج غمت در دل دیوانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است

جناب حافظ

پ.ن:امروز بعد از چند روز آمدیم،دیدیم صندوق مان بیشتر از ۲۰ پسند دارد.
احوال شاد گشت!!!تا به حال این همه را با هم ندیده بودیم!!
اندکی بعد با خود گفتم کاش بیت کوین می بود این ها! :moneybag:
حالا نگو از تعدد ابیات بوده است!! :expressionless:

3 پسندیده

تو گفتی راه عشق از فتنه پاک است
چـو دیدم،پرتگـاهی خوفناک است

“پروین اعتصامی”

7 پسندیده

خدا بخیر کنه :neutral_face::neutral_face::neutral_face::neutral_face::neutral_face::neutral_face::neutral_face::neutral_face::neutral_face:

1 پسندیده

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چه ها می بینم
:blush:

“حافظ”

2 پسندیده

به نظرم میتونیم یه تیم از پادپرس بفرستیم مسابقات مشاعره
هم تبلیغ پادپرس میشه هم یه جایزه ای میگیرن دوستان :thinking:

5 پسندیده

:joy::joy::joy::joy::joy::joy:
عجب فکرایی داری ها

2 پسندیده

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها

جناب حافظ

3 پسندیده

چرا که نه؟ :sunglasses:
من از اکنون حاضری می زنم!!

3 پسندیده

سلام بر پادپرسی ها

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

6 پسندیده

ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
باز آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر

جناب حافظ

4 پسندیده