چه مشاغل نیازمند به مطالعه مداوم سراغ دارید؟ شغل تدریس که اینجوریه
شغل شما چقدر به مطالعه و بهروز بودن نیاز داره؟
اگه شاغل نیستید و علاقمند به شغلی هستید که مطالعه جزء جدایی ناپذیرش باشه اینجا رو ببینید، البته مطالعه فقط کتاب خوندن نیست.
راستی چه شغلایی فقط تکرار و تکرارند بدون نیاز به ذرهای تحول؟ این شغلها چه خوبیایی دارن؟
من مدرس زبان انگلیسی هستم و جزء شغلهایی ست که به مطالعه ی مداوم و پیوسته نیاز داره. من هیچ جلسه ای جرئت نمیکنم بدون مطالعه برم سر کلاس، حتی اگه سطح کلاس پایین باشه. چون شاگردها گاهی چیزایی میپرسن که حتی به گوش آدم هم نخورده. خلاصه تدریس کلا کار سختیه بخصوص از نوع زبانش. همین یه جورایی استرس کار رو میبره بالا. بهمین خاطر من گاهی واقعا خسته میشم یا دلم میخواد کاری داشتم که این همه فشار و استرس روم نبود. به نظر من آدمها باید به دور از استرس از کارشون لذت ببرن. هرچند که تدریس واقعا شیرینه ولی نیاز به صرف وقت و انرژی زیادی داره.
به نظر خودم، نمیشه تو شغل من بدون مطالعه بود.
مطالعه ی کتاب، مقاله، دفترچه های راهنما، هندبوک، استاندارد، مطالعه ی میدانی، خلاصه تحقیق جون دار.
جالبه بگم که همکارانی دارم که اصلا این کار رو انجام نمیدن و تو هر پروژه دقیقا همون کاری رو انجام میدن و روندی رو پیش میگیرن که تو پرژوه ی قبل انجام داده بودن.
هرچی فکر کردم نتونستم شغلی رو پیدا کنم که نیاز به مطالعه و به روز بودن نداشته باشه
و ازطرفی هم تو ایران شغلی رو ندیدم که توش واقعا مطالعه ی مؤثر اتفاق بیفته
خوب بعضی از شغلا دور و برمون هست که ظاهراً نیاز به مطالعه نداره و حتی اگر هم نیاز داشته باشه، کسایی که مشغولشن، توان و زمانش رو ندارن، مثلاً کارگر نونوایی یا معدن یا ساختمان؛ موضوعات زیر رو ببینید:
اینم اضافه کنم که به لطف سیستم تحصیل و اشتغال نامتناسب در کشور، الان در مشاغلی که ظاهراً نیاز به مطالعه نداره، افرادی با مدارک بالا هم دیده میشن.
من تو کار تحقیق و تدریس دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای فیزیک بودم. توی کار تدریس فرد میتونه دو نوع مطالعه داشته باشه: مطالعه کتابهای مرجع درس به صورت روتین، مطالعه منابع جدید و بهروز شدن.
میتونم با قطعیت بگم که درصد بالائی از اساتیدی که دیدم، سالهاست هیچ منبع جدیدی در مورد درسهائی که به دانشجوها میدن، حتی دانشجوهای دکترا، مطالعه نکردن. بنابراین از بقیه هم نمیشه انتظار داشت که به روز باشن. نکته غمانگیزی که دیدم اینه که برای افرادی در این سطح، اطلاع از اینکه «چه مسیری برای پول درآوردن وجود داره»، خیلی جذابتره تا اینکه بدونن «چه مسیری برای تدریس بهتر و به روزتر وجود داره».
تو کار تدریس این دو سوال نمی تونه در یک راستا قرار بگیره؟ یعنی کسی که بهتر و به روزتر تدریس می کنه، امکان تدریس بیشتر براش وجود نداره؟ البته منظورم به مرور زمان هستش.
چون ما خودمون خیلی تو دانشگاه معترض حضور اساتیدی بودیم که به روز نبودن و خوب تدریس نمی کردن