حاشیهنشینی معادل اقامت جمعیت بزرگی از مردم در مکانهای کنارههای شهر، بدون داشتن مجوز هست. در خیلی از شهرهای بزرگ ایران از جمله تبریز، تهران، کرج و مشهد چنین پدیدهای بسیار رایج هست.
در صفحهي حاشیهنشینی در ویکی پدیا میتونین ملاحظه کنید که در حال حاضر حدود ۲۰ میلیون نفر حاشیهنشین در شهرهای ایران ساکن هستند، یعنی از هر چهار ایرانی یک نفر حاشیه نشین است:
به نظر شما چنین پدیدهای، روی اقتصاد شهرها تاثیر دارد؟ اگر بله، به چه صورت؟
خوشحالم که در پادپُرس از این تیپ سوالها رو بیشتر میبینم . برای فکر به موضوع نیاز به اطلاعات اولیهای در زمینهی حاشیهنشینی هست، و با توجه به اینکه شما در این زمینه در حال تهیه گزارش هستین فکر میکنم بتونین اطلاعات اولیه مناسبی در اختیارمون بذارین @Alireza.Pooyanasab :
حاشیهنشینها کی هستن؟ ایا از روستاها به حاشیهی شهرها کوچ میکنند یا کسانی هستن که پیش از این در شهر ساکن بودن و به دلیل شرایط اقتصادی به حاشیهها رونده میشن؟
حاشیهنشینها چه مشاغلی دارن؟ ایا فقط شامل دستفروشها میشن؟
خودشون اطراف شهر رو میسازن یا دولت بهشون مزایایی میده مثل کارتن و آجر که بتونن کنار شهر سرپناه بسازن؟
این افراد اگه حاشیهنشین نشن، باید چی کار کنن؟ سایر گزینههای در دسترسشون چی هست؟
کدام شهرهای ایران حاشیهنشین ندارند؟ مثلا در ویکیپدیا خبری از اسم شیراز و اصفهان و کرمانشاه نبود، ایا این شهرها تونستن حاشیهنشینی رو کنترل کنن یا صرفا دیتاشون موجود نیست؟
دولت به کار حاشیهنشینها کاری داره؟
آب-برق-تلفن و سایر امکانات رفاهی مورد نیاز رو از کجا میارن؟
اولین تاثیری که به ذهنم میآید این است که این پدیده برنامهریزی شهری را با مشکل روبهرو میکند چون اساسا غیر قابل پیشبینی است. تهیه امکانات اولیه زندگی از جمله آب، برق، بیمارستان، مدرسه و… برای چنین مناطقی به اندازهای دشوار است که سایر امکانات مانند فضای سبز، محل بازی کودکان، ایستگاههای آتشنشانی و… کلا به فراموشی سپرده میشوند.
با شناخت اندکی که از حاشیهنشینها (مشاهده شخصی) دارم، انگیزه اصلی این افراد کوچ کردن به شهرهای بزرگتر برای یافتن شغل است اما با توجه به هزینههای بالای تهیه مسکن در شهرها به حاشیه نشینی روی میآورند.
من پیشنهاد میکنم در تنظیم گزارش چند مورد از این افراد پرسیده شود:
به چه دلیلی شهر یا روستای خود را رها کردهاند و به حاشیهنشینی روی آوردهاند؟
افراد خانواده به چه شغلهایی مشغول هستند؟
با چه مشکلاتی در زندگی روبهرو هستند؟
پرسش دیگری که در ذهن دارم این است:
آیا یک شبکه مافیایی پشت پرده وجود دارد که از این نیروی کار حاشیه شهرها استفاده میکند؟
تجربه
پرسش پایانی را به این دلیل میپرسم که روزی با یک جوان حدودا ۲۲ ساله صحبت میکردم. تعریف میکرد که در بخش فضای سبز شهرداری کار میکند اما هر سه ماه یک بار به او حقوق میدهند. از بیمه و سایر مزایا هم خبری نبود. به نظر میرسید که پیمانکار برای کمتر کردن هزینههایش این افراد را استخدام کرده بود. چنین افرادی معمولا چاره دیگری جز تبعیت از کارفرما ندارند و حتی اگر از حقوقشان مطلع باشند، اعتراضی نمیکنند چون چیز بهتری در انتظارشان نیست.