این سوال مال یکی دیگه از پادپُرسیاس و به نوعی من این سوال رو دزدیدم
اگه بخواین واسه کسی که خیلی اهل کتاب خوندن هست یه هدیه بگیرین چی می خرین؟
احتمالاً بدترین ایده باحال اینه که واسش کتاب بخرین ولی فرض کنین میخواین سوپرایزش کنین چه ایده هایی واسه اینکار دارین.
من میدادم چهره شو رو چوب بندازن ؛پایین اش هم ی جمله ی تاپ از نویسنده ی مورد علاقه اش رو حک کنن.البته جمله باید خیلی عالی باشه و بش بیاد
تو ایده پردازی های چارچوب شکن معمولا خودت پیشتازی! و احتمالا اون پادپرسی هم برا همین از خودت پرسیده
چه تجربه هایی تا حالا در سورپرایز کردن افراد با توجه به علایقشون داشتی؟ از تجربه هات بگو تا به بسط یا تغییرش کمک کنیم
البته بستگی به آدمش دارد. اما من احتمالا یک کتاب یا یک آلبوم موسیقی را که خودم خیلی دوستش داشتهام، لای روزنامه میپیچم و کادو میدهم.
با توجه به این که مطالعه کردن سختتر است، فیلم هم کادوی خوبی است. مثلا مجموعه فیلمهای یک کارگردان خوب مثل هیچکاک یا مسعود کیمیایی.
من ی بار سنگ ماه تولد هدیه دادم +نمایشنامه
خیلی خوششون اومده بود . البته بعد از تحویل هدیه ،ضمیمه اش پیامک حاوی ویژگی های سنگ ماه و ارسال کردم …
شاید این ایده بد نباشه که ببینید چه چیزای دیگه ای دوس داره و با توجه به اون هدیه بدید. معمولا نماد اصلی شخصیتی اونقدر توی چشم هست، که توجه به اون خیلی برای طرف مقابل تعجب برانگیز نیست ولی این علایق مرتبه ی بعدی هستن که دیدنشون و توجه بهشون طرف رو خوشحال میکنه.
راسش اگه بدونی چه کتابی دوس داره که حله…
ندونی و بدونی چه کتابایی خونده یه سر میزنی به یه کتابخون حرفه ای و یا اینکه از goodreads استفاده کنی.
برای سورپرایزش هم یه کتاب که خیلی برای سنش مناسب نباشه و خیلی هم گرون نباشه(مثلن شنگول و منگول) براش بخر اول اون رو بهش بده و بعد هدیه ی اصلی رو…
من یک بار این کار رو با یکی از دوستام انجام دادم. خیلی کتابخوان(Kindle) دوس داشت و با چند نفر از دوستامون پول روی هم گذاشتیم کیندل رو خریدیم و یه تعداد مداد و تراش و اینجور چیزا و یه جا مدادی مسخره. اول لوازم تحریر رو بهش دادیم خلاصه یه حس شادیه خاصی تو چشاش موج زد که کاملن فهمیدم که بهرین کادو بوده. وقتی یکم گذشت و حسابی حالش گرفته شد کادوی اصلی رو رو کردیم و خوب خیلی خوشحال شد.
یه تجربه شخصی که هنوز ادامه داره رو مینویسم:
قبلش دوستم یه انیمه به نام دفترچه مرگ بهم معرفی کرد که راجع به دفترچه ای بود که اسم هر کس داخلش نوشته می شد اون فرد می مرد. از همین الهام گرفتم و با قرار گذاشتن داخل یه کتابفروشی بهش یه دفترچه کتاب دادم که اسم هر کتابی رو بنویسه براش بخرم. این کار به نظرم بهترین کار بود چون خیلی از افراد عاشق کتاب، اون حس گشتن داخل کتابفروشی و انتخاب رو دوست دارن ضمن این که یه حالت بازی گونه و هیجان انگیز هم به ماجرا میداد.
همیشه فکر میکنم هدیه دادن به هرکسی خیلی احساس احترام به اون ادم میده، در صورتی که درش نوازش باشه. منظورم از نوازش یعنی وارد شدن به دنیای آگاهی فرد هست.
من خیلی کتاب دوست دارم و هدیه کتاب هم زیاد گرفتم اما اینکه چطوری کتاب رو بهم هدیه دادن حسهای متفاوتی بهم داده.
مثلا یه مدلش اینطوریه که چون بقیه میدونند کتاب دوست دارم میرن اولین کتابی که دستشون میرسه و ممکنه خیلی هم نفیس باشه و هزینه زیادی پاش بدن رو میخرن، که اصلا بهم نمی چسبه این مدلیش.
یه مدل دیگه اش که خیلی بهم چسبید یه دوست بود که چند بار باهم صحبت کرده بودیم و اصلا فکر نمی کردم که کتابی رو بهم هدیه بده که توان خریدنش رو ندارم. از توی حرفهام فهمیده بود و مدت خیلی زیادی هم از صحبتهامون گذشته بود.
ولی در کل هدیه دادنی که به نیت این باشه که دیگری برای من مهم بوده و در ذهن من بوده و براش یه هدیه خریدم، هرچی هم باشه هدیه اش، بیشتر به ادم می چسبه. تا اینکه حس کنی یه نفر داره از سر وظیفه یا از سر خود باز کردن یک وظیفه، هدیهای میده به کسی.
به نظرم نگران هدیه ای که میدی نباید باشی وقتی نیتت با کاری که میکنی در یه راستا هستن. فکر کنم ادمها به کمک شهودشون هم راستا بودن این دوتا رو حس میکنند در دیگری.
البته نه شاید همه.
متوجه منظورتون نشدم، یعنی دوستتون الان یه دفترچه داره که وقتی اسم یه کتاب رو توش مینویسه براش کتاب رو تهیه میکنین؟ یا حرکت نمادین بود؟
نمادین نبود…واقعا قرار بخرم…همون جا هم اسم 3 تا کتاب نوشت و خریدم…داستانش مفصل کلا…یه جورایی باید انیمه رو ببینی تا متوجه منظور هدیه بشی
کتاب از جمله سخت ترین انتخابا میتونه باشه هرچند که طرف خیلیییی کتابخون باشه
میشه یه دفتری رو به شکل کتاب با تیتر های سبک های متفاوت کتاب هدیه داد تا خودش به سلیقه خودش داخلشو پر کنه چه نوشته از خودش باشه و چه از کتاب هایی که در اون زمینه خونده.
از همین جا پیشنها میدم به ادمین های محترم یه کادری ضمیمه پادپُرس بشه که به یه نرم افزار کتابخانه ای مثل کتابراه ارتباط برقرار کنه که اعضا بتوانند کتابهای مورد علاقه شان را ببینند و بخوانند.
راستش یه بار یکی از دوستانم کار جالبی در این زمینه کرد. منو برد کتابفروشی و گفت هر کتابی که دوست داری بخر. (مثلا حداکثر تا این قیمت.) یادمه اوضاع مالیم هم خیلی خوب نبود و این حرکتش خیلی خیلی خوشحالم کرد.
البته اینکه کسی متوجه همه حرفهایی که زدیم و مثلا کتابی که احیانا بهش اشاره کردیم (که می خوایم بخریم) باشه و بعد خودش بره بخره، خیلی احساس بهتری به آدم می ده.
اگر فرد کتابخوان مورد نظر اهل دخانیات است براش یک پیپ چرچ واردن بخرید.
یکی از مشکلات و سختی های زندگی کسانی که همزمان اهل دود و کتاب هستند اینه که به سختی می شه از هر دو با هم لذت برد.
پیپ های استایل چرچ واردن این امکان رو فراهم می کنند (به خاطر استم خیلی بلند شون) که شما همزمان بخونید و بکشید.
خب به نظر من اگه کسی اهل کتاب باشه، یعنی به سلامت روح و روانش اهمیت میده و این یعنی اون شخص سلامت جسمش هم براش خیلی مهمه، به احتمال زیاد اهل ورزش هم هستن، پس یه توپ، متناسب با رشته ای که دوست داره، یا ست لباس ورزشی یا کفش سالن، باید براش عالی باشه:heart_eyes: