بله متاسفانه به دلیل کمبود میز و نیمکته. البته این صندلیهای تکی که با بقیه کلاس جور نیست گاهی هم کمک کننده بودن ولی بهرحال ظاهر و اندازه میز و نیمکتا یکی از مشکلات کلاسه. در مورد رنگ و نور هم با شما موافقم.
تصویر اول یه کلاس واقعی و موجوده که من توش درس میدم. هدف من اینه که این کلاس به شکل مناسبی برای سال جدید قبل از شروع یا به مرور در طول سال بهبود پیدا کنه.
تا حدی با این حرف مخالفم چون فضا به مرور عادی میشه و اگر رنگ زیاد داخلش باشه اثر نا خود آگاه داره توی روحیه شون و دریافتشون از محیط.
این خیلی خوبه توی دانشکده علوم پایه دانشگاه علم و صنعت توی راهرو ها به جای مقالات عکس دانشمندا رو نصبب کردن، من معمولن مقالات رو نمی خونم ولی یا بار وقت گذاشتم و همه رو خوندم بعد از اون هم همیشه از کنارشون که رد میشم به صورت نکات کلیدی بهش نگاه میکنم و خیلی بهم شوق میده.
این کار معجزه می کنه یه معلم در مدرسه ما بود که کلی ایده برای بازی های ریاضی داشتن مثلن اثبات برابر بودن زوایای متقاطع و… دانش آموزای ایشون خیلی انگیزه بیشتری داشتن البته ایشون توی مقطع راهنمایی درس می دادن و ما در اون زمان دبیرستان بودیم.
این تجمیع منابع در یک نقطه که حس دست یافتنی نبودن داره خیلی آزار دهنده است شاید اگر جاش عوض بشه و از پشت میز معلم بره کنار بهتر باشه (شاید ته کلاس) و یه چیزای باحالی بیاد روی میز معلم مثل یه تعداد شکلات که برای هر کدوم از بچه ها که بحال بود پرتاب بشه، پرت کردن قشنگ نیست ولی یه حس خودمونی هم میده.
رنگ میز و نیمکتا آدما یاد زندانای دوره شوروی میندازه یه حس داغونه عجیبی داره یه رنگ لعاب متفاوت شاید خیلی خودمونی ترش کنه.
آخه پرده قهوه این جلوی منابع نوری که میتونه کلاس رو دلباز کنه؟؟؟ قهوه ای؟؟؟ تازه جلوی کانال کولر رو هم گرفته.
چون مدرسه دخترونست میتونیم از تصاویر کتاب زنان در علم انتشارات فاطمی که خانم ماندانا فرهادیان ترجمش کردن به صورت پوستر استفاده کنیم، تو ویرایش جدیدش از مریم میرزاخانی هم آوردن.
الان دیدم: سایت نویسنده و تصویرگر کتاب، راشل اینگنوتوفسکی، پوسترها و پازلهای کتابم داره، چقدر جالبه که از یک کتاب پازل درست شده، چقدر موثره! ما هم میتونم به پازل بیشتر فکر کنیم برای طرحامون در کلاس.
بهبه چقدر ایده وقت ایده درو کردن رسیده! یک ضرب المثل پادپُرسی میگه: «اگر ایده نداری برای چالش، واستا وسط کار بیا ببین از بقیه ایدهها چی میاد به ذهنت»
من برای ایده اولیه با کمترین خرج ممکن، پیشنهادها رو از همه ور میدارم که عدالت رعایت بشه
میز و نمیکتها رو همسان کنید واقعا حس بیتوجهی در چنیش کلاس کاملا مشهوده:
برگرفته از پیشنهاد لاله،
سعی کنید توان تحرک در چینش کلاس ایجاد کنید، نمیدونم لزوما با متحرک بودن میز و نیمکتها یا استفاده از صندلی برای توان تغییر جا به شکل حداقلی.
بوردها رو از ته کلاس بردارین چون هیچ نکته مثبتی در وجودش نیست! اگر بتونین در دیوارهای کناری برای بوردها جا پیدا کنین، اون موقع یکی از ابزارها قوی رو فعال کردین. از این ابزار خیلی میتونین استفاده کنین:
نظرخواهی و پیشنهاد
نوشتههای جذاب مربوط به درس مثلا دانشآموزی داستان ریاضی بنویسه یا مسئله ریاضی طرح کنه و اونجا بزاره.
و خیلی از کارها که میتونه حتی به شکل این سئوال از طرف شما برای کلاس مطرح بشه: «دوس دارین با بورد چکار کنیم؟»
عکسی که از پنجرهها آوردین کمی داستان نورپردازی رو بغرنج میکنه. البته
این توضیح نشون میده که حلش به این سادگی نیست. به نظرم خیلی ساده از روشی برای تدریس استفاده کنین که کیفیت روشنایی کلاس رو حفظ کنه مثلا تخته یا وایت بورد احتمالا این مشکل رو نداشته باشین. اصراری برای استفاده از این روش برای تدریس هست؟ (من تا حالا با تخته هوشمند سروکار نداشتم راستش. کمی عجیبه که توی دانشگاهها کمتر از مدارس رایجه!)
از عکسها آخری که گذاشتین، معلومه که فضا بسیار محدوده و مثلا به راحتی جا برای کمد و میز معلم نیست. پیشنهاد میکنم مینیمال باشین: فقط ابزار بسیار ضروری رو در کلاس نگه دارین و برای باز شدن فضا، از وسایل تا حد امکان کم کنین.
یک سئوال که شاید کمی عجیب باشه: نیمکتها رو نمیشه از وسط نصف کرد؟
خوب توی کمد پر از حجمهای هندسی مقوایی دست سازه که اغلب کار خود بچههاست، گاهی اینا روی میز چیده میشدن و گاهی و فقط گاهی هم اگه یه کسی یا گروهی لازمش داشت و دسترسی سخت بود یکی از این حجما رو براش پرت میکردم، و باید میتونست بگیره.
خوب صندلی تکی های دسته دار داریم تو مدرسه میشه جایگزین کرد. ولی فضای نوشتن و قرار دادن وسیلههاش کمتره مگه اینکه با قفسه و کمد جبرانش کنیم.
در هفته با 6 کلاس کار داشتم و هر نصف بورد برای یک کلاس بود، که کارهای خودشون رو نصب کنن روش. اگه بخوایم بوردها رو کم کنیم میتونیم مثلا با زمان بندی بورد رو بین کلاسا تقسیم کنیم.
خوب ما نمیتونیم کتاب درسی پر از تمرین ( که بد هم نیستن) رو کنار بذاریم و لازمه تمریناش حل بشه. فایل پی دی اف کتاب به راحتی با نرم افزار بورد هوشمند باز میکنیم که ابزارهای نوشتن و پاک کردن و خط و محور و شکل کشیدن(دو بعدی و سه بعدی) و شطرنجی کردن و زوم کردن و بالا و پایین بردن و ورق زدن و . . . روش داره، میتونیم از ماشین حساب بورد استفاده کنیم یا لازم باشه کلیپی باهاش ببینیم، گاهی موقع کارگروهی موسیقی سبک بی کلام برای بچهها میذاشتم، میتونیم باهاش نمودار رسم کنیم. کلی کارمون رو آسون میکنه، بچهها هم دوست دارن باهاش کار کنن.
میشه به بچه هامون همونطور که یاد میدیم حریم خونوادگی رو داشته باشند و جمع گروهی و مشورت داشته باشند ،میتونیم تو کلاس هم گروه های پنج نفری رو تشکیل داد و از همونجا ازشون خواست که هر گروه برای خودش یه رنگ انتخاب کنه و مسیز و صندلی ها رنگ بشه.از طرفی هم میشه میز یه رنگ باشه و هر نفر هر رنگی دوستداره صندلیشو رنگ کنه.میتونیم کمد های شخصی رو داشته باشند که وسایل شخصی رو به همراه داشته باشند و از یکبار مصرف سرباز بزنیم قضیه همون محیط زیست …
میتونیم یه کمد هم بزاریم برای بالشت و یا بازی های کودکانه که اگر خسته شدن از اون کمد کمک بگیرن.
میتونیم بیشتر کارهای عملی رو و دیدن خیلی از چیزای طبیعی رو با برد به طبیعت حل کنیم و یاد بدیم که تو کلاس لازم نباشه خیلی پوستر بزنیم و عکس بچسبونیم.
يه كار جالب كه ميتونين در همين راستا انجام بدين كاركترسازي و داستان پردازى هست.
فرض كنين ماكت يا نقاشى خانم ميرزاخانى يا عمر خيام رو روى ديوار داريم، بعد در زمانهاى تصادفى معلم دور از ديد بچه ها، يه پازل يا يه معما تو جيب اين كاركتر روى ديوار ميذاره. طورى كه بچه ها اومدن سورپرايز شن. هر دانش اموزى زودتر معما رو حل كنه يه جايزه ميگيره.
يا حتى ابرهايي بالا سر شخصيتها (مثل ابر فكر كردن) كه در زمانهاى تصادفى معلم اطلاعات جذاب بذاره توش.
شاید به طور پیش فرض خواستیم از بچهها از هم دور باشن که شلوغکاری کمتر باشه ولی نکات دیگری هست مثل اینکه میز و نمیکتا لبه ندارن و کنار دیوار بودن مزیت محسوب میشه مثلا مانع افتادن کیف و وسایل میشه چیزی که بسیار در کلاس اتفاق میوفته. ضمن اینکه کم کردن فاصله بین رفت و آمد رو سختتر میکنه.
متوجه نشدم.
تازه از طاقچه هم میشه استفاده کنیم.
بله کمدومون اصلا مناسب نیست ولی اونموقع که من خواستم مدرسه همین رو داشت. تازه جاش هم کنار بورد هوشمند بود، چون یه بار دزد اومده بود مدرسه و میخواست از پنجره وارد شه گفتن فعلن اینجوری بذاریدش: یعنی الان تو عکس 90 درجه چرخیده. اونموقعم گفتم تأثیری نداره قبول کردم. البته اونجا هم که بود استفادش سخت بود و جای بیشتری میگرفت از طول کلاس کم میشد.
کولر خیلی ضعیفه و کلاس رو خنک نمیکنه. ولی جاش هم خوب نیست. کلن این چیزا رسیدگی زیاد میخواد که گاهی انجام میشه گاهی نه.
تازه شوفاژها هم نزدیک خودشون رو به شدت گرم میکنند، و بچههایی که نزدیکش شاکی هستن.
بنابراین همیشه مشکل داریم چه تو سرما و چه تو گرما. درجه حرارت شوفاژا از داخل کلاسا قابل تنظیم نیست، پس متاسفانه گاهی برای تهویه گرمای زیاد باید پنجرهها باز بشه، یعنی اتلاف انرژی.
خوب با این تغییر، مسیر ورود و خروج هنوز از سمت دیوارها بازه. این چنیش حتی اگه هزینههایی که گفتین رو داشته باشه، فضای کنار دیوار رو آزاد میکنه. این فضا خیلی میتونه در خلاقیت بهتون کمک کنه. البته یه راه پرخرج اینه که کلا نیمکتها رو عوض کنین و میز و صندلی بیارین که احتمالا به سادگی قابل پذیرش نیست.
منظورم این بود که صندلی و میز، عملا کمد رو به شکلی بدون استفاده کردن و بچهها نمیتونن ازش استفاده کنن یا حتی ببینن اونجا چه خبره! قاعدتا با انتقال صندلی و میز به جای مناسب، کمد تبدیل به یک فضای عمومی و قابل استفاده میشه.
مسیر باریک میشه و تنش و برخورد بیشتر ولی خوب خوبیای خودش رو داره مثلا کناریها از شوفاژ فاصله میگیرن اینجوری کمتر شکایت از گرما داریم. و اینکه اگه بچههای کنار دیوار بخوان بیان بیرون نیاز نیست بغل دستیشون پاشه. به امتحانش میارزه.
خوب تو مدرسه ازین صندلی هایی دسته دار داریم اگه فضای متناسب با تعداد اجازه بده میتونیم جایگزین کنیم.
البته یه بارم به ذهنم رسیده بود که کلن جایگزین کنم ولی مدیر گفتن که اینا آسیب پذیر ترن و بچهها زود خرابشون میکنن یا مثلا به خودشون آسیب میزنن: مثلا بعضی از بچهها که گاهی رو میز میشینن اگه هوس کنن رو دسته صندلی بشینن هم صندلی میوفته و دستش میشکنه هم خودشون، یه بار خودم اینو دیدم. حالا اگه این وسط کسی هم آسیب ببینه ممکنه مدیر و معلم مقصر شناخته بشه.
راستی اگه همه صندلیها یه طاقچه هم زیرشون باشه خوبه برای گذاشتن وسایل، بشرطیکه کمی بهینه سازی بشه. مثل این:
که نرمی مد نظر @Fatemeh-law رو هم داره، قابل توجه @atefeashoori , @Ali_Shakeri , @zari رنگش هم میتونیم موقع خرید سفارش بدیم، قیمتش هم ناقابل یکیش بیش از 200 هزار تومن. ما چنتا میخواهیم؟؟؟؟ شایدم نخریم چون به قول @yousef اونموقع باید یه فکری هم برای فردگرا شدن بچهها بکنیم.
برای اینکه کمی ذهنها رو همگرا کنم و سوخت به ذهنها برسه ، یه منتخبی از مطالب جالب رو آوردم. سعی کردم از همه مشارکتکنندهها یک یا دو مطلب بیاد. لزوما بهترین مطالب نیست ولی به نظرم نکات جالبی توشون هست.
صندلی نرم مناسب کلاس درس نیست. ادم خوابش میگیره، مثل تو سینما. مخصوصا که معمولا درس ها خواب اورن! و در ضمن احتمالا برا استفاده از بورد هوشمند فضا رو هم تاریک میکنین.
از اونجاییکه خودم در موقع دانش آموزی، آدم خیلی فضولی بودم، دوست دارم:
شکل دیوارهایی کلاس درس مثل کندویی زنبور عسل باشه و تو هر کدومشونم کلی خرت و پرت و کتاب؛ که بچه ها وقت بذارن و برن و برشون دارن و کنجکاویشون رو پاسخ بدن. خوبی این طرح برای کلاس اینکه که کلاس به شدت اکوستیک میشه و در نتیجه اگر بچه ها خودشون رو بکشن هم کسی به ندرت خارج از کلاس متوجه سر و صداشون میشه.
من اصلا به ردیف اول و دوم و بالاتر اعتقادی ندارم معتقدم بچه ها باید خودشون کلاسشون رو اول ترم طراحی کنند و بعد به صورت جمعی از نتیجه اقداماتشون با خبر بشند. باید یاد بگیرند که چطور اگه یه پسر قلدر اول ترم اومد و جلو نشست حتی شده با دعوا اون رو به ردیف عقب بفرستند. حتی ساکت شدن یا نشدن رو هم بر عهده خودشون میذارم و خیلی زود هم ازشون امتحان املا میگیرم تا همشون رو بندازم.
نمی دونم این نکته حذف میشه یا نه ولی من سعی میکنم کلاسهای بچه های اول دبستان مختلط باشه تا دوتاشون تو سنین کم با اختلافات جنس مخالف چه روحی چه جسمی اشنا بشن.
ساعتی رو به عنوان کلاس رویا پردازی به بچه ها کلاس میدادم و تکلیفشون میکردم که حتما طرح یا پروپوزال طوری رو بنویسه و بیاد ارائه بده. من وقتی کلاس اول بودم دوست داشتم از ابرها پنبه تولید کنم و نخ تولید بریسم.
دست آخرم تو تمام حفره های دیوار کلاس پاذلهایی خیلی پیچیده قرار میدم و به معلم میسپارم که ساعتی در روز رو به اونها اجازه بده تا اونها هر کدوم از حفره ها رو واکاوی کنند و سعی کنند اون پاذل رو حل کنند و اگر موفق بودند اون رو تو جشنواره مدرسه بفروشند.
تو مدرسه من وقتی یه دانش آموز از کلاس پنجم فارغالتحصیل میشه اولا تمام کلای پاذل حل کرده و کلی درامد داشته و ثانیا تونسته یکی از رویاهاشو رو به صورت پروپوزال دربیاره و ارائه بده. و البته متوجه اختلافات رفتاری و جسمیش با جنس مخالفشم هست.