شخصا این تیپ تغییر رو نمیپسندم، چون داره تاریخچه یه مکان رو از بین میبره؛ و باعث میشه حافظه تاریخی مون کوتاه مدت شه! ضمن اینکه اگه مسئولای یه حکومت میخوان اون حکومت رو موندگار کنن، خب دستشون باز هست و میتونن به راحتی شهرها و روستاها رو آباد کنن و بعد اسم این آبادسازی های جدید رو متناسب با خواستهی خودشون بذارن؛ به جای اینکه سازه های حکومت قبلی رو به اسم خودشون تغییر نام بدن.
تو این تغییرات، اسم کرمانشاه قرار بود به باختران تغییر کنه، ولی مردم باهاش موافقت نکردن. اسم کرمانشاه چطور حفظ شد؟ و چرا سایر اسامی حفظ نشدن؟
چه فاکتورهایی در فضای مورد نظر برای تغییر نام و یا جامعه ی ساکن در اون فضا رو در تغییر کردن یا نکردن نام یه منطقه (از خیابون گرفته تا شهر) موثر میدونین؟
برای مشارکت تو این بحث فقط ۴۸ ساعت بعد از آخرین پاسخ فرصت دارین.
کاربرهای معتبر، که نشان پادپُرسی رو دارن، میتونن تو این گفتگو شرکت کنن.
البته در سطح استانی این اتفاق افتاد ولی شهر هنوز به همون نام خونده میشد ولی دلیلش دلیل جالبی نیست. چند روایت رو در این منبع میتونین بخونین ولی اون چیزی که در بین افراد اونجا خیلی شایع هست اینه که در ازای لابیگریهای مهمی از نظر بودجه و مسائل اساسی در طول نمایندگی یکی از افراد، بیشتر برای خالی نبودن عریضه و نشان دادن اینکه کاری انجام داده، این بازیابی اتفاق افتاد. وگرنه مثلا تغییر در سطوح پایینتر اتفاق افتاد و شهری که امروز به نام اسلامآباد غرب میشناسین هنوز هم به نام شاهآباد (به نحوی مختصر شاباد) در بین مردم مشهوره.
یه نکته مهم اینه که بسیاری از اسمهای تاریخی ربطی به حکومت قبلی نداشتن و کلمه «شاه» یک کلمه رایج در تاریخ ایران بوده.
این سئوال یه سری نکات ریز سیاسی و تبلیغاتی داره. جدا از جایی مثل میدان آزادی که شهرت باعث تغییر نام شده، فکر میکنم بیشتر جاهایی به دنبال تغییر نام بودن که افرادی بیکفایت دنبال ثبت کاری به اسم خودشون برای پوشش نالایقی بودن. به این نکته دقت کنین که از نظر روانی اثراتی هرچند اندک بر روی مردم داره و میتونه ذهنها رو از اینکه در مسائل اساسی چه اتفاقی افتاده، منحرف کنه. در مورد جایی مثل کرمانشاه برعکس این اتفاق افتاد البته.
طبیعیه که مردمی که ساکن اون منطقهان یا سر و کارشون با اونجاست، دست کم تا یکی دو نسل، تغییر رو به طور ناخودآگاه(براساس عرف و عادت)، نپذیرن، اما آیا مقاومت خودخواسته مردمی که لاله اشاره کرده هم وجود داشته؟ و چرا (مثلا به دلیل مخالفت با حکومت فعلی؟ )؟ و دو دستگی چطور؟ چون معمولاً در اینجور موارد مثل بعضی تقسیمات جزئی کشوری جنجال و دوگانگی زیادی بین ذینفعان درست میشه. و دیگه اینکه آیا این رفتار مقاومتی جز خلق و خوی مردم یک منطقه میتونه باشه یا مثلاً سطح آگاهیشون یا نه بستگی به بازیهای سیاسی بعضی آدما داره که مردم رو به مقاومت یا مقابله تهییج میکنن؟ که البته ممکن واقعا بازی نباشه و منافع مردم مهم باشه.
مثل بعضی حرکتهای جدایی طلبانه بعضی اقوام یا مناطق مرزی.
من فکر نمیکنم در مقابل تغییر اسم، به شکل عمومی مقاومت خاصی وجود داشته باشه. تجربه این رو بهم میگه و حس بدی به افراد دست نمیده هرچند مضراتی که در موضوع گفته شده وجود داره ولی معمولا عموم آدمها در کل حس مثبت خیلی اندکی دارن (نه لزوما حس مثبت قوی ولی حس منفی خیلی کم وجود داره). یادمون هم باشه که آدمها بیشتر از اسم به زندگی عمومی اهمیت میدن.
نه به نظرم مسئله تقسیمات کشوری بسیار متفاوته و بازی رو به شکلی عمومی عوض میکنه. تقسیمات روی بودجه اثر میزاره و انگیزه مثبت و منفی بالایی برای واکنش بهش وجود داره. براساس چیزهایی که خوندم در مورد مقاومت در برابر تقسیمات کشوری، فکر نمیکنم مختص به ناحیه خاصی باشه. هرچند شدت واکنش به افرادی که توان تهییج رو دارن بسیار وابسته هست و نه به منطقه یا سطح دانش عمومی.
البته در بعضی از شناسنامهها و مدارک از نام باختران استفاده شد اما با اقبالی روبهرو نشد. یعنی تلاش شد که نام کرمانشاه به باختران تغییر پیدا کند اما خوشبختانه با شکست مواجه شد.
بعضی تغییر نامها در تهران هم هست که مورد اقبال مردم قرار نگرفته است. مثلا خیابان خالد اسلامبولی را مردم معمولا با نام وزرا میشناسند.