خیلی شنیدیم که برای پیدا کردن یه کار خوب نیاز به یک آشنا یا پارتی داریم. اما شخصا معتقدم ما برای هرکاری به یک آشنا نیاز داریم!
برای یک کاری اداری خوبه که آشنا داشته باشیم. برای تعمیر خودرو بهتره به یک مکانیک آشنا سر بزنیم. بهتره از یک آشنا خرید کنیم. برای یک کار درمانی در بیمارستان بهتره یک آشنا داشته باشیم و … . احتمالا این سوال رو هم در بین اطرافیان و دوستان زیاد شنیدید که «فلان جا آشنا نداری؟» ، «میخوام فلان کالا رو بخرم آشنا نداری؟» ، «میخوام فلان کار رو انجام بدم آشنایی نداری؟»
آیا واقعا اینجوریه و حضور یک آشنا و داشتن پارتی در خیلی کارها موثر و گاهی ضروریه؟!
و اینکه آیا کشورها و جوامع دیگه هم اینجوری هستند؟ مثلا یک آلمانی یا ژاپنی هم همیشه دنبال یه آشنا برای خریدکالایی و انجام کارهای تعمیراتی هست؟ اونجا هم برای انجام خوب و درست کار یا مطمئن بودن از اصالت و کیفیت کالا دنبال یه آشنا میگردند؟
مسئله اعتماده، و فکر میکنم این ربطی به فرهنگ نداشته باشه. هر چند در کشورهای پیشرفته تر سیستم هایی برای شناسایی خوب از بد (ایجاد اعتماد اولیه) جا افتاده و تکنولوژی برای اعتمادسازی خیلی بهتر از کشور ما استفاده میشه.
آشنا که باشی میدونی میتونی اعتماد کنی یا نه.
آشنا که باشی میدونی حداقل به خاطر آبرو/اعتبار و فاکتورهایی از این جنس، طرف مقابلت یه حداقل هایی رو حتما رعایت میکنه.
این مسئله تو دنیای حرفه ای به اسم نتورک صدا میشه و اتفاقا استفاده ی درست از نتورک + ساختن یه نتورک قوی یه مهارته و در سطحی بالاتر یه هنر.
این سمت ماجرا رو مطمئن نیستم، ولی تو همین کشورها برای پیدا کردن یه پوزیشن کاری خوب، بین دو نفر با سطح توانایی معادل، کسی که توصیه نامه از یه آشنا (البته آشنای معتبر و نه هر آشنایی) داره معتبرتره.