من تا حالا از فعالیت در پادپرس خسته نشدهام و فکر نمیکنم روزی این اتفاق بیافتد. اما اتفاقی که اخیرا افتاده این است که سطح فعالیتم به دلایل فشار کاری افت کرده است. آیا منظور شما از خستگی این است؟
در جاهای دیگر مشابه پادپرس مانند quora و stackoverflow که مخصوص پرسش و پاسخ است، ممکن است شخصی پرسشی را مطرح کند، جوابش را بگیرد و دیگر پیدایش نشود. این به نظرم به معنی خستگی نیست. چنین شخصی برای رفع نیازی به این سایتها رفته است و به محض رفع نیازش دیگر نیازی به فعالیت نداشته است.
خیلیها که به پادپرس سر میزنند ممکن است فقط یک پرسش مطرح کنند و یا فقط تجربهشان را بنویسند و این نیازشان را برطرف میکند. چرا باید برایشان وابستگی ایجاد کنیم؟
نمیدونم چند وقته عضوم ولی بعضی وقتا حوصلم نمیشه بیام وبعضی وقتام ایقدر برام خوندن بعضی متن ها یا مکالمه دوستان خوشایند که همه وقتمو همینجا صرف میکنم
ولی بنظرم گاهی این اتفاق میفته که یه مدت خسته بشیم و زدگی بوجود بیاد چون با هم در ارتباط دائمی نیستیم
مثلا اگر تاپیکی باشه که روزانه هر کسی بیاد باهم گفتگو و معاشرت داشته باشیم شاید بیشتر به ساخت ذهنی افراد کمک کنه.(مثل یه گروه چت)که بتونیم روزانه همگی با هم در ارتباط باشیم مثلا تاپیک گفتگوی اذر ماه دی ماه و همینطور که سال بگذرد
دلیل دیگه شاید این باشه که ممکنه ما دنبال جواب برای یه چرا باشیم بعد میایم پادپرس چیزی دستگیرمون نمیشه ،میگیم جذابیت نداره دیگه
میتونم اینجوری توصیفش کنم
با وجود اینکه روزانه بیشتر از ۵ بار به پادپرس سر میزنم اما اشتیاق فعالیت ندارم و جاذبه اش کم شده برام.
با توجه به گفته های شما اینطور میشه نتیجه گرفت که تا وقتی نیازی حس نکردم نباید به پادپرس سر بزنم و نیاز های بقیه رو پاسخ بدم و فقط به فکر رفع نیاز خودم باشم که به نظرم درست نمیاد.
البته من نگفتم نباید
اما همانطور که @zari اشاره کرد، گاهی اوقات به دلیل بی حوصلگی یا مشغله زیاد فعالیتمان ممکن است کم شود. به نظرم این مشکل بزرگی نیست.
وقتی روزانه حداقل ۵ بار سر میزنم قاعدتا به خاطر مشغله زیاد و فعالیت نیست و دلیلش رو جای دیگری باید جست و جو کنیم.
یه جای کار میلنگه و خودم پیداش نمیکنم
یه نکته ای هم هست
اگر من واقعا به دنبال جواب سوالم باشم در پادپرس مطرحش نمیکنم با یه سرچ ساده به جواب سوالم میرسم کافیه یکمی به زبان انگلیسی مسلط باشم تا به راحتی به پاسخی که نیاز دارم برسم.
البته برای سوالاتی که نیاز به تفکر جمعی داره یا بخوام به صورت روان شناسی نوع برخورد افراد با سوال رو بسنجم از پادپرس استفاده میکنم
فکر کنم تا حدودی جواب سوال خودم رو پیدا کردم.
به خاطر تکراری بودن این جامعه آماری و عدم برخورد با سوالات یا افراد متنوع ممکنه این مشکل برام به وجود اومده باشه نظرتون چیه؟
شاید اینجا میتونیم با نوع تفکرات و ایده ها و سوالهای جذاب و جالب روبه رو بشیم و گاهی فقط به جواب برسیم و گاهی بیشتر سوال تو ذهنمونم ساخته بشه اما نهایت تصمیم با ماست.
این نمونه سوال هایی که شما نوشتید سوالات من نیستند که بتونم بگم کجا دنبال جوابش میگشتم اما هر کسی سوالات متفاوتی داره و گستره این سوال ها خیلی زیاده مهم اینه که شما در چه فضایی دنبال جواب چه سوالی بگردید و آیا موفق به پیدا کردنش بشید یا خیر.
در مجموع منابعی که با تعامل دسته جمعی به وجود میان با منابعی که به صورت علمی جمع آوری شدن ۲ رسته متفاوت هستند و قطعا مطالب متفاوت زیادی رو شامل میشن و مقدار موازی شدن این ۲ رسته شاید ۱۰ درصد هم نشه از نظر اطلاعاتی.
به همین دلیل محتوای پادپرس با محتوای گوگل متفاوته هرچند که پادپرس هم در گوگل قابل سرچ هست برای سوالات مختلف.
زیاد دور نیست زمانی که هوش مصنوعی بتونه به همه سوالات به زبان های مختلف پاسخ بده اما قطعا پایه ی همین روبات ها اطلاعاتی هستند که به صورت انسانی و هم افزایی جمع آوری میشه پس در مجموع کار مفیدیه فعالیت در وب سایت هایی مثل پادپرس یا در مقیاس بزرگتر اینترنت.
با تمام این وجود نمیدونم چرا حس میکنم خسته میشم گاهی وقت ها
خستگی از جایی که مدوام در اون باشید خیلی عادیه.این اتفاق ممکنه برای خیلی ها بیفته.(هر چند وقت یکبار باید از نت و تمام چیزایی که به نت وصل میشه دوری کنید تا ذهنتون بیشتر خودش برای جواب سوالا تلاش کنه)
طیف سوالات انسانها خیلی گسترده و متنوع هستش ولی از هر سوال که پرسیده میشه از هر نفر فقط یک جمله هم دریافت کنید ممکنه به جواب برسید.من خودم به جواب خیلی از سوالهام نرسیدم.نمیدونم تلاشم کافی نبوده یا اینکه زبانم خیلی خوب نبوده که بتونم از پس جواب بربیام
شاید موضوعاتی که پرسیده میشه سوالای ذهنی شما نیستش
جالبه، وقتی به پاسخ ها نگاه می کنم، می بینم که تقریبا "همه" از " من " صحبت می کنند. کسی آنچنان در مورد " ما " صحبت نمی کند. آیا فراموش کرده ایم، که " تو " هستی که مرا " من " میکنی و " ما " را بوجود می آوری.
با مهر و سپاس
مشکل اینه که من یک روز هم بدون نت نمیمونم
چندین دلیل هم داره البته بوده شرایطی که نت نداشته باشم برای چند روز اما چون هم کارم بهش وابسته اس هم روابط ام خیلی مورد نیازمه و همیشه مصرف میکنم.
در مورد هوش مصنوعی خیلی موافق نیستم. حتی فکر نمیکنم اونقدر به هوش مصنوعی نزدیک باشیم بیشتر تکیه بر یادگیری ماشینیه که روش هوش مصنوعیه تا خود اون. در موضوعی مناسب میتونیم در موردش صحبت و بحث کنیم.
ولی یک نکته برای عمیق شدن بحث: هدفی که در پادپرس دنبالش هستی، چیه؟ سئوالهای مشخص همانطوری که گفتی، قسمت بسیار اندکی از تعاملات در پادپُرس رو در بر میگیره. چه چیز دیگهای در این پلتفرم میبینی؟
بستگی داره تعریف از هوش مصنوعی چی باشه و اونقدر دور نبودن به چه زمانی برگرده فکر نمیکنم بیشتر از ۱۰ سال طول بکشه این موضوع و بنظرم دور نیست. حداقل میدونم اگر کسی انجامش نده تا ۱۰ سال دیگه خودم انجامش دادم حتما.
راهی برای ارتباط گرفتن با افراد جدید ( یا حتی مورد نیاز) یا شاید سنجیدن سطوح مختلف و دیدگاه های مختلف در جامعه. اما همین ۲ مورد به جامعه آماری بیشتری نیاز داره تا دقیق تر و بهتر باشه
منم دنبال این مورد هستم و خیلی دوستدارم بیشتر از این که اینجا هست با سطوح مختلف فکری و اجتماعی اشناییت پیدا کنم
کمی در پادپرس هم جواب سوالامو گرفتم و هم به یه سری علایقم رسیدم اما باز نیاز ادمی بی نهایته و من هنوز فکر میکنم این راه ادامه داره سوالا و جوابی زیاد تری و ادمای بیشتری ونتیجه گیری و جمع بندی با من
من باهوش مصنوعی مخالفم
من هم تجربهي مشابه شما رو گاها داشتم: اسمش رو نمیذارم خسته شدن، یه چیزی بوده بیشتر از جنس یاری نکردن مغز پادپُرسی. در این مدت بازه های مختلف بوده که ترجیح میدادم هیچ موضوعی رو نخونم و یا درش مشارکت نکنم!
حداقل در مورد من دلیلش این نبوده، مثلا اخیرا افراد متنوعی در بحثها مشارکت میکنن، دوست دارم باهاشون وارد گفتگو شم، از تجربههاشون بشنوم، نقدشون کنم و … . ولی خب الان ذهنم تو فاز متفاوتی هست.
برداشتم برای خودم اینه که ذهن آدم هم مثل هر جای دیگهش نیازهای متفاوتی داره، اصلا خوبی و قشنگیش همینه که همیشه مجبورش نکنیم کار مشخصی رو تکرار کنه، بلکه گاهی بهش اجازه بدیم متفاوت عمل کنه.
خسته شدن که زیاد معنی نمیده
آدم خسته استراحت می کنه و انرژی که از دست داده بر می گرده
انسان از غذا هیچ وقت زده نمیشه ولی از غذای تکراری چرا
به نظرم دلیل اصلیش این می تونه باشه که برای بار اول یا چندین بار اول برات جذابیت داشته ولی با تکرار زده شدی، چون می خواستی همون هیجان و تجربه کنی
وابستگی ذهنی که یعنی اعتیاد خوب نیست
با پادپرس خیلی آزادانه برخورد کن، مجبور نیستی وقتی حالش و نداری و می بینی همون تجربه همیشگی هست ازش دور شو یا دنبال یه تجربه دیگه بگرد
من در حال خستگی جسم و ذهن به پادپرس سرزدم و چندبار امروز این کار رو کردم، اومدم ببینم چه خبره و رفتم و این بار که گشتم رو پست شما موندم و با بی حوصلگی همه نوشتهها رو خوندم ولی همه رو لایک کردم چون خوب بودن ولی نیاز به هیجان روحم رو برطرف نکرد، و فکر نمیکردم الان در حال مشارکت هم باشم، اما میبینید که هستم. باز هم پیش اومده که پادپرس رو با خستگی یا بی رمقی یا بی رغبتی مرور کنم. جالبه که همیشه پرسه زدن در پادپرس برام خوشایندتر یا وجداندرد نیاورتر از بیهوده گشتنهای دیگه بوده ولی در هرحال دوست ندارم وابسته گیج و منگی باشم که پادپرس مثل سایر فضاها، خوراک الکی برام فراهم کنه. در عوض پادپرس میتونه گاهی در روند تکراری پرسش و پاسخ هیجان ایجاد کنه و کرده گاهی و تا حدودی.
گاهی شده جای دیگه گفتم حوصله یا انگیزم
کم شده @yousef ربطش دادن مثلاً به فضای خسته و سخت عمومی جامعه که لااقل برای من تا حدودی درسته. پس باز پادپرس هست که بهش امید داشته باشم و باهاش خستگیمو در بکنم، و به امید تنوعی و هیجانی و امیدی درش در کم امیدی بگردم.
همونطور که دوستان مثل @Naser_Eslami اشاره کردن تو زندگی غیرپادپرسی هم با مواجهه با تمام نیازها و مسائل و علایق و اهداف و برنامهها دچار نوسان انرژی و انگیزه میشیم.
من ممکنه برای یه سری از مسائلم تو پادپرس راهی پیدا نکنم (حداقل حالا) اما همونطور که @zari گفت، چون آدمم ممکنه از جمع انسانی متنوع آدما در اینجا و تعاملاتشون ایده یا انرژی بگیرم.
من فکر کنم گاهی یادمون میره که پادپرس یک جامعهست، نه یک سایت معمولی. یک جامعه از فعالیت اعضا تغذیه میکنه، همینطور اعضا از فعالیت همدیگه. برای بهتر شدن نیاز به فعالیت مناسب داریم، تا مصرف ذهنی با تولید ذهنی همتراز بشه.
نکته مهمتر اینه که برای فعالیت قرار نیست کار خارقالعادهای انجام بدیم. مثلا اینکه جلال از جاهای مختلف دانش رو به دست میاره، خوبه ولی یک نکته مهم وجود داره، اگر این دانش رو به زبان خودش در اینجا قرار بده، نفر بعدی میتونه از اینجا تغذیه کنه. بخصوص اینکه نیاز به دانش به زبان فارسی بسیار بالاست و این نیاز آدمها رو میکشونه به جاهای معتبر و قابل اعتماد. تجربههای مختص به اجتماع، ثروت طبیعی در دنیای مجازی هستن که ما اون رو دستکم میگیریم. درسته در وهله اول ممکنه به نظر چیز قابل ملاحظهای نباشن ولی با رشد و جمع شدن این مجموعه، تبدیل به یک قدرت و منبع قوی میشه.
اگر قرار باشه جذب اولیه از افراد با تنوع فکری انجام بشه، بد نیست در حاشیهی علاقههای خودمون، به علاقههای عمومی هم توجه کنیم. یعنی انگیزه اولیه برای افراد وجود داشته باشه تا بتونن بیان و تنوع فکری رو به وجود بیارن.
البته یک نکته مهم در رشد اجتماعی، اینه که در کنار تاثیر مثبت روی رشد جامعه، امتیاز مثبتی از جنبههای مختلف به افراد معتبر داده بشه. این امتیاز مثبت چی میتونه باشه؟
این موضوع کاملا درسته اما وقتی در محیط پرسش و پاسخ هستیم قطعا باید اول سوالی باشه تا جوابی بدست بیاد. آیا من میتونم در پادپرس جوابی رو بنویسم و بعد بقیه بیان سوالش رو بپرسن؟ قاعدتا نمیشه.
وقتی بستر سوال و جوابه صرفا انتقال دانش بدون پرسش سوال برای این بستر نیست.
البته اینا همش نظرات منه