چه چیزی باعث میشه که در محیط های مختلف رفتارهای متفاوتی از خودمون نشون بدیم؟ چقدر این رفتار ها میتونه متغیر باشه و خوبی ها و بدی هاش چیه؟ این که تو اگر با دوستت بری سینما رفتار متفاوتی داری تا این که تنهایی بری. یا این که اگر در یک سوپر مارکت کوچک خرید کنی رفتارت با سوپر مارکت بزرگتر فرق میکنه. چرا با عوض شدن یک فاکتور خیلی کوچیک رفتار ما عوض میشه. چرا برای خرید یا فروش یک جنس قیمت متفاوتی نسبت به خریدش میدیم؟
بنظرم این نکته به این برمیگرده که هر شخص مقامی داره و با توجه به مقام و منزلت و شخصیت اون فرد باید باهاش برخورد کرد و این بنظرم خوبه
یکم باید در مورد این تفاوت توضیح بدید. در همه جای دنیا پیش میاد که حدی از تفاوت در محیط کار و محیط منزل وجود داره. دلیل هم مشخص هست، چون الزامهای محیط کار توی منزل وجود نداره.
میزان این تفاوت اگر که به مسائل خیلی پایه ای مربوط نباشه، به نظرم مشکلی پیش نمیاره، ولی اگر که این تفاوت خیلی زیاد باشه باعث دوگانگی شخصیت میشه. نکته مهمتر اینه که الزام باید با دلیل قانع کننده و مربوط به محیط همراه باشه تا پذیرش اون برای شخص راحتتر باشه و رعایت اون منفعت اجتماعی رو به همره داشته باشه. حدس میزنم شما به این جنبه ار تفاوتها کار دارید بیشتر. به نظرم این الزامها مفید نیستن در کل.
چرا فکر میکنید “رفتار” در محیط های مختلف، متفاوته؟
شاید رفتار آدم یکسانه فقط فاکتور های محیطی فرق کردن و “رفتار” آدمی طبق اون فاکتور بروز پیدا کرده.
من برداشتم از “رفتار متفاوت” وقتی هست که شرایط و فاکتورهای محیطی یکسانن ولی رفتار نه. مثلا در شرایط یکسان بیرونی رفتارهای متفاوتی در مقابل یک دوست از انسان سر بزنه.
اجازه بده یکم بیشتر توضیح بدم:
بزار این جوری بگم:
هر دو مورد در ذهن من هست. این که تو اگر با دوستت بری سینما رفتار متفاوتی داری تا این که تنهایی بری. یا این که اگر در یک سوپر مارکت کوچک خرید کنی رفتارت با سوپر مارکت بزرگتر فرق میکنه. چرا با عوض شدن یک فاکتور خیلی کوچیک رفتار ما عوض میشه. چرا برای خرید یا فروش یک جنس قیمت متفاوتی نسبت به خریدش میدیم؟
این مثالها بیشتر جنبه روانشناسی پیدا میکنه. البته برای همه به همین شکل نیست. ولی اثر محیطی که اینجا گفتید جنبه های مختلفی رو در بر داره که باعث تفاوت رفتاری در خیلی جاهای دیگه هم میشه. با کمی گسترش میشه قسمت زیادی از این مسئله رو به اثر ذهنی توجه (attention) ربط داد. یعنی احساس اینکه چقدر در یک محیط به شما توجه میشه قطعا روی رفتار اکثر آدمها اثر میزاره. یا در مورد دوم، اینکه بودن یا نبودن کسی که به توجه شما نیاز داره در رفتار و تصمیم گیری های شما اثر زیادی داره. احتمال اینکه این توجه میتونه چه عواقبی براتون داشته باشه تفاوت رفتاری در محیط کار و بیرون را رقم میزنه. حتی اینکه کار دارید یا نه، میتونه عامل مهمی در این مسئله باشه.
خوب من وقتي در كنار دوستم يا توي جمع هستم اعتماد به نفس بالاتري دارم واسه همين توي سينما بلند بلند ميخندم
ولي وقتي تنهام سعي ميكنم ملاحظه كنم چون ميترسم قضاوت شم كه نشون ميده اعتماد به نفسم پايين هستش
توي سوپرماركت هاي كوچيك، محدود فكر ميكنم و توي هايپر ماركت ها با ديدن همه چيز خود به خود حس نياز پيدا ميكنم
اين همون حس مورد نياز صاحبان هايپرماركته كه روي اين حس ما حساب ويژها اي كردن و سعي ميكنن تحريكش كنن
يا اعتماد به نفس گروهي همون تارگت و هدف مورد نياز خيلي از كلوپ ها و باشگاه ها هستش
بايد از اين انرژي ها و تعثيرات رواني به نحوه احسنت استفاده كرد