چرا فقط به دولت معترض هستیم؟

در موضوع قبلی چرا همیشه به دولت‌هایمان معترض هستیم؟ بحث‌های خوبی از طرف @lolmol، @yousef، @moalem، @Nastaran_Nejati و @drmohammad صورت گرفت. اما یک پرسش دیگر در ذهن دارم که پاسخش برای من و بسیاری از کسانی که به دنبال موانع پیشرفت ایران هستند مهم است.

همه ما احتمالا می‌دانیم که قدرت در کشور ایران فقط در دست دولت نیست، با این‌حال پیکان انتقادها همیشه به سوی دولت است. تا به حال نشنیده‌ام که کسی از مجلس شورای اسلامی انتقاد کند و یا کسی قوه قضاییه را نقد کند. برای مثال موضوع برخورد با مفاسد اقتصادی، در حیطه وظایف قوه قضاییه است. پس چرا کسی از قوه قضاییه انتقاد نمی‌کند؟

فکر می‌کنم درست نقد کردن و به جا نقد کردن یکی از چیزهایی است که باید سعی کنیم به آن دست پیدا کنیم. چیزی که جای آن هنوز در کشور ما خالی است. ابتدا باید بدانیم که چه می‌خواهیم و سپس باید بدانیم که مطالبه‌مان را به گوش چه کسانی باید برسانیم؟ برای مثال در مورد ریزش ساختمان‌های مسکن مهر و بیمارستان‌ها، همه دولت را مقصر می‌دانند. اما به نظر من نقش سازمان نظام مهندسی در این موضوع پر رنگ‌تر است و باید از آن‌ها در این باره پرسش کرد.

پرسش

چرا نوک پیکان انتقادها همیشه به سوی دولت است؟
چرا از دولت انتظار داریم نقش منجی را برای ما بازی کند؟
سایر بخش‌های جامعه چه نقشی در بهتر شدن کیفیت زندگی‌مان دارند؟

6 پسندیده

فکر کنم نظام مهندسی هم یکی از ارکان دولته …اما به نظرم ما تو زمینه های مختلف از ارگان های متفاوت شکایت و نقد کردیم … شاید حداقل دولت هامونو پاسخگوتر دونستیم.

3 پسندیده

اول به این خاطر که دیواری کوتاه‌تر از دیوار دولت نیست پس می‌توان همه مشکلات را گردن یک دولت یا حتی یک شخصیت گذاشت و او را مسبب تمامی مشکلات دانست . دوم اینکه در برخی حوزه‌ها مثل اقتصاد برخی از انتقادات به دولت وارد است زیرا دولت و سازمان‌های شبه‌دولتی بیش از 70% اقتصاد کشور را در دست داشته و مدیریت می‌کنند و در مقابل دولت کمترین فضاسازی موثر برای فعالیت بخش خصوصی و مردمی را انجام می‌دهد . پس وقتی دولت هم‌چنان اصرار دارد که اقتصاد را دولتی نگه دارد پس تا حدی طبیعی است که انتقادات و انتظارات اقتصادی از قبیل ایجاد اشتغال ، افزایش سطح رفاه عمومی ، مقابله با فساد در دیوانسالاری عریض و طویل دولتی ، حمایت از تولید و غیره را از دولت بخواهیم .

ولی برای موثر بودن انتقادات بهتر است به جای کلی گویی و انتقاد از مجموعه عریض و طویل دولت ، همان سازمان مورد انتقاد را خطاب قرار دهیم . این که چرا نظام مهندسی کارآمد عمل نمی‌کند ، سازمان هواپیمایی نسبت به برخی مشکلات بی‌توجه است و غیره .

4 پسندیده

حتی در این مواقع هم پاسخی که به انتقادات مطرح میشه اینه که خب تحریمیم و ارز گرونه، نتونستیم قطعه بخریم یا فلان کنیم و … . و خلاصه باز هم به عملکرد دولت برمیگردیم.

یه مسئله اینه که دولت رو خودمون انتخاب کردیم و انگار اعتراض به دولت، یه جور تخلیه خودمون هست از اشتباهی که کردیم! البته مجلس رو هم خودمون انتخاب میکنیم ولی اون قدر خودمون رو در انتخابش تاثیرگذار نمیدونیم، شاید چون تعداد اعضاش خیلی زیاده و مثلا از بین انتخابامون شاید یکی دو تا به مجلس راه پیدا کرده باشن، پس ما فقط ۱/۳۰۰ در نتیجه انتخاب های نامناسبشون مقصر یا مسئولیم!

سیستم اعتراضی و انتقادی بقیه کشورا چطوریه؟ اونا هم همین قدر به دولت‌هاشون معترضن؟ مطالبه‌شان را چطور پیگیری میکنن؟ به گوش چه کسی میرسونن؟ و چطور؟

4 پسندیده

وقتی رییس قوه مجریه یا همان رییس جمهور در تبلیغات انتخاباتی اش،قول رفع حصری را میدهد که هیچ ربطی به او ندارد و در حیطه اختیار دولت نیست و تماما مربوط به قوه قضاییه و رییس قوه قضاییه هست،مردم هم بجای انتقاد از دستگاه قضا به دستگاه اجرایی انتقاد می‌کنند !

5 پسندیده

بنده هم معتقدم که نوع اعتراض‌ها به دولت نوعی تخلیه روانی خودمان است .

یک مشکل اساسی که بنده مشاهده می‌کنم این است که مردم مطالبه‌گری ندارند . جدیت لازم برای پاسخگو کردن مسئول از سوی مردم نیست . به عنوان نمونه مردم چقدر نسبت به شورای شهر مطالبه‌گری می‌کنند تا مشکلات شهری حل شود . غیر از این نیست که به شورای شهر رای دادیم تا مشکلات را حل کند نه اینکه هر از چندگاهی جلساتی بی محتوا برگزار کنند . همین مطالبه‌گری نسبت به شهردار ، نماینده مجلس و رئیس دولت هم باید وجود داشته باشد . قانون هم در حد مطلوبی این اختیار اعتراض را در اختیار مردم گذاشته است هرچند که ممکن است کمتر از برخی کشورها باشد ولی این حق وجود دارد تا مردم نسبت به مقامات اعتراض کنند و اجرای وعده‌ها را پیگیری کنند . یک مشکل دیگه اینکه مردم هنوز قبول نمی‌کنند که نسبت به مسئول قدرت بیشتری دارند زیرا یک حق انتخاب دارند و می‌توانند مسئولی که جوابگو نیست را پس از یک بازه زمانی کنار بگذارند .

من چیزی که میبینم اینکه مردم برخی کشورهای دیگر این دو مسئله را خوب درک کرده و اجرا می‌کند . از مقامی که انتخاب می‌کنند مطالبه‌گری می‌کنند و فشار افکار عمومی بر روی دولتها ، مجلسها ، شوراها و شهرداری ها وغیره بالاست و در صورت لزوم این اعتراض جنبه گسترده‌ای می‌گیرد تا دولت متوجه شود که مثلا مردم با افزایش 5% مالیات کاملا مخالف‌اند . که این مسئله برمیگردد به این موضوع که مردم می‌دانند نسبت به مسئول قدرت بیشتری دارند و آنان هستند که مسئولانشان را انتخاب می‌کنند پس حق اعتراض و مطالبه‌گری دارند مانند یک کارفرمایی که یک مدیر برای یک بخش از سازمانش انتخاب می‌کند.

3 پسندیده

روایت داریم دست و پای ایرانی رو ببندی بندازی تو دریا،
آب شش درمیاره شنا می‌کنه ولی اعتراض نمیکنه.
اعتراض بلد نیستیم که وضعمون شده این و الان دیگه اعتراض هم جواب نمیده چون وقیح شدند.مسئول رده بالای کشور میاد تو رسانه حرفی میزنه که مرغ پخته تو قابلمه خنده اش میگیره.
چند روز پیش داشت می‌گفت n میلیون نفر در کشور سالهاست فرار مالیاتی دارند.
عه ! خب پس شماها چکاره اید؟؟!!
وظیفه ی تو اینه که ازشون بگیری ،قانون به تو اختیاراتی داده که میتونی طرفو به چارمیخ بکشی ازش مالیات بگیری،کسب و کارشو ببندی پلمپ کنی،حساباشو مسدود کنی،مانع خروجش از کشور بشی،دستگیرش کنی و…
نه اینکه بیای اعلام کنی اینا مالیات نمیدن و با پررویی تمام آمار دقیقشم بدونی.

2 پسندیده