یک اصل زندگی و بقا آن است که انسان تا زمانی که به چیزی نیاز پیدا نکند به سمتش نخواهد رفت. شاید خیلی از افراد به این جمله تاکید کنند که کتاب بخوانید چون بسیار مفید است اما مسئله این است که این فایده آن طور که باید در ذهن اکثریت افراد نقش نبسته و باید این پرسش را مطرح کرد که چرا اصلا کتاب بخوانیم.
قبل از هر چیز یک دید ژرف به کتاب و فلسفه ی وجودی آن بندازیم. عقیده ی من در مورد کتاب این است که فقط یک وسیلهای برای انتقال تجارب است. تجارب که به نوعی به آن دانش نیز میگوییم (البته از لحاظ علمی این جمله دقیق نیست و مشکل دارد برای فهم ساده تر اینگونه بیان میکنم) به کمک کلمات و جملات به دیگران منتقل می شود. حال آنکه بگوییم این انتقال را فقط با کتاب صورت میگیرد، اشتباه است. البته هیچکس به طور صریح این جمله را به شما نمیگوید، اما در مفهوم به همین معناست. اینکه بگوییم چرا ساعت مطالعه در ایران نسبت به سایر کشور ها کمتر می باشد، بیان کننده ی این است که فقط کتاب نمیخوانیم اما شاید در طول زندگی تجارب بیشتری نسبت به سایر کشور ها داشته باشیم.
اما یک مورد خیلی مهم تا به حال به این دقت کرده اید که درست کردن یک محتوای آموزشی جذاب و پربار چقدر سخت است؟ پس من هم این را به شما میگویم که به همان اندازه ترغیب کردن دیگران برای خواندن کتاب سخت است، اگر مایی که میگوییم کتاب بخوانید حوصله کنیم و خود یک محتوای آموزشی جذاب درست کنیم میتوانیم عامل افزایش ساعت مطالعه باشیم.
به نکته خیلی مهمی اشاره کردید. به نظر من کتاب خواندن همیشه هم مفید نیست و گاهی وقتها حتی ضرر میرساند. همانطور که دیدن یک فیلم یا موسیقی بد به آدم ضرر میرساند، یک کتاب بد هم همین کار را میکند. به خاطر همین موضوع آیا خواندن، شنیدن و دیدن هر چیزی مفیده؟ را مطرح کردم هر چند که فکر کنم منظورم از این پرسش را به درستی بیان نکردم.
البته کتاب خواندن می تواند صرفا برای تفریح هم باشد. فکر میکنم عمده آدمها به همین دلیل کتاب میخوانند.
دقیقا درسته. در ایران به دلیل نبود حق کپی رایت، مردم بیشتر به فیلم دیدن تمایل دارند چرا که تقریبا رایگان است اما در خارج از ایران که قیمت یک فیلم و یک کتاب داستان با هم برابری میکند، خیلی از مردم به خواندن کتاب روی آوردهاند شاید چون بیشتر سرگرمشان میکند. من از همکاران خارجیام در این مورد سوالهایی پرسیدم و به نتایج جالبی رسیدم. نتایج به این شکل بود که برعکس ما ایرانیها خیلی کم فیلم و سریال میبینند*. حتی بازیهای کامپیوتری هم کمتر بازی میکنند چرا که خیلی گران است (یک بازی فوتبال ساده ۲۵۰ هزار تومان). موسیقی هم خیلی کمتر از دوستان ایرانیام گوش دادهاند.
*یک فصل از سریال بازی تاج و تخت نزدیک به پنجاه یورو قیمت دارد. در عوض کتابش را میشود با مبلغ خیلی کمتری خرید. به عنوان یک مثال دیگر فیلم پیرمرد و دریا از کتابش گرانتر است. کتاب پیرمرد و دریا همینگوی را میشود با پنج یورو خرید در حالی که فیلمش بیشتر از ده یورو قیمت دارد.
بله کاملا درسته نکته ی مهمی که اشاره کردید حق کپی رایت هست که در کشور ما رعایت نمیشه. البته هم مزایای زیاد داره و هم معایب زیاد. به عقیده ی من امر آموزش که به وسیله ی کتاب و یا ویدیو و یا هر چیزی دیگه صورت میگیره باید رایگان باشه؛ که البته مخالفان زیادی داره. این عقیده اما اگه با یک دید جامع به این امر نگاه کنیم می بینیم که این علم رایگان ، باعث رشد سریع تکنولوژی در کره ی زمین خواهد شد و رشد تکنولوژی یکی از زمینه های رفاه انسان هست هر چقدر سریعتر باشه طبیعتا به نفع همه ی ماست.
چیز رایگان عمرش کوتاه میشه، فکر میکنم به جای رایگان اگه از واژه ی آزاد و لایسنس آزاد استفاده کنیم، بهتر هست:
آموزش به هر طریقی اگه open برگرفته از open source باشه و از license های مربوط به دنیای باز پیروی کنه، در طول زمان سریع تر گسترش پیدا میکنه و زودتر جا میفته. چنین چیزی عملا وجود داره، یعنی هر کسی میتونه از متن یک کتاب و یا یه ویدیوی آموزشی کمک بگیره
متنباز بودن آموزش، در تعریف خود آموزش نهفته س! یعنی وقتی کسی به من چیزی یاد میدهد، من میتوانم آموزه را به سبک خودم گسترش دهم و در ادامه بازنشر. این آموزش های متنباز، میتونن مدل درامدزایی هم داشته باشن و نیازی نیست حتما مجانی باشن.
شما تجربه ی تولید محتوای آموزشی (جذاب یا غیرجذاب) رو داشتید؟ اگه داشتین، از تجربه تون میگین؟
راستی بد نیست نقطه نظرات این پرسش رو هم مطالعه کنین:
خیلی خوبه که این سئوال مطرح شد. بعید میدونم ساعت مطالعه کتاب به عنوان سرگرمی اهمیتی داشته باشه. شاید بد نباشه که روی مسئله دقیقتر اینکه منظور از کتاب توی این نوآ چیه کمی تمرکز بشه.
به نظرم به کاربردن لفظ open source برای محتوا آموزشی کار اشتباهیه فلسفه ی open source وجه مشترکی با تولید محتوای آموزشی نداره و همینطور علم نیازی به جواز یا لایسنس نداره و باز هم این لفظ درست نیست اگر منظورتون دسترسی آزاد به اطلاعات و محتوای آموزشی هست من هم با این زمینه موافقم .
تعریف شما از متن باز بودن به نوعی واسطه گری در محتوا محسوب میشه . دانش و علم دارای یک abstract اطلاعاتی هستند حالا ما میتونیم شاخ و برگ بهشون بدیم و نوع انتقالش رو بهتر کنیم که خیلی ها از این امر درآمد خوبی دارند.ولی عقیده ی من با نگاه بلند مدت از رایگان بودن این است که سرعت رشد تکنولوژی بالا خواهد رفت.
بله باید بگم که بسیار زیاد کانال های آموزشی زیادی کار کردم از طریق ساخت ویدیو های آموزشی با نرم افزار های مختلف و ساخت اینفوگرافی ها و از آنجایی که کاری بسیار وقت گیر هست به دلیل ادامه ی تحصیلات این کار را موقتا انجام نمیدهم
سوال بسیار خوب و مهمی ست . محتوای آموزشی در واقع به اطلاعات مبادله شده که میتواند توسط رسانه های مختلف منتقل شود می گویند.
دسترسی آزاد یعنی شما بدون محدودیت های سیاسی ، اقتصادی، نظامی و … از چیزهای مختلف استفاده کنید برای مثال دسترسی آزاد اطلاعات یعنی شما محدودیتی برای دسترسی و استفاده از اطلاعات ندارید
مثالی مشهود فیلترینگ هست که نقض کننده ی دسترسی آزاد به اطلاعات هست
چون کتاب خواندن سبب بیشتر شدن معلومات راجع به موضوعات مختلف از قبیل موضوعات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، صنعتی و اختراعات جدید میشود .
اگر هر قدر مطالعه زیاد داشته باشیم مغز ما جذب بیشتر برای معلومات بیشتر میداشته باشد چون هر قدر مغز بیشتر کار کند، فعالتر شده میرود .