چرا همه بخشهای بدن ما گیرنده درد داره اما مغز گیرنده درد نداره؟!
گربه ها و مانکی ها و سایر حیوانات بی نوای ازمایشگاهی، وقتی سوزن الکترود وارد مغزشون میشه چه احساسی دارند؟
دنباله‌ی موضوع چطوری می تونیم در کسری از ثانیه محتویات یه کتاب رو به مغزمون منتقل کنیم؟
درد فیزیکی رو چطور تعریف میکنن؟
اگر گیره درد نداره پس چرا سر درد می گیریم گاها؟ یا اینکه افرادی که تومور دارن چطور متوجه می شن؟ با درد یا واکنش دیگه؟
از چه منظر چطوری تعریف می کنند؟ از منظر علمی؟
حتما تا حالا درد فیزیکی رو تجربه کردی : دردها حاصل سوختن و بریدن و ضربه های مکانیکی شدید و لهیدگی ها و …
مطمئن نیستم این جواب سوالت باشه چون نمیدونم هدفت این بود که از منظر علمی چطوری تعریف می کنند؟ اگه اره ، اینطوری:
دردها دو دسته هستند سریع و اهسته
درد سریع : در زمان یک دهم ثانیه بعد از این که محرک اثر خودش رو اعمال کرد احساس میشه.
درد کند: در زمان یک ثانیه با بیشتر از اون حس میشه. و بعدش هم احتمال داره ادامه پیدا کنه چندین دقیقه و بیشتر
درد سریع : سوزنی یا حاد و گزشی و الکتریکی هم بهش میگن . یه زمانهایی مثل وقت فرو رفتن سوزن در دست یا بریدن دست با چاقو و کاغذ یا شوک الکتریکی این درد رو تجربه می کنی و البته بافتهای عمقی این درد رو حس نمی کنند اغلب.
درد اهسته: سوزاننده یا مبهم یا مزمن و ضربان دار هم بهش میگن. معمولا با تخریب بافت همراهه. و می تونه طولانی و غیر قابل تحمل هم بشه . که هم در بافتهای سطحی مثل پوست، هم عمقی ها حس میشه.
چندین نوع گیرنده درد داریم که اطلاعات حاصل از محرکها رو به بخشهای خاصی از مغز می برند. و مغز دستور ادارک و حس درد رو به بافت تحریک شده می فرسته.
اگه انگشت ادم ببره درد داری اما اگه با چاقو بافت مغز رو برش بدی دردی حس نمی کنی چون گیرنده نداره.
اما اگه با یه االکترود یکی از اعصابی که اطلاعات رو از بدن به مغز می برن و مربوط به درد هستن رو تحریک کنی در هر قسمتی از این عصب که باشه، اونوقت درد مرتبط رو حس می کنی . مثلا ممکنه حس کنی دستت داره با چاقو بریده میشه
چندین نوع گیرنده درد هم داریم که اطلاعات رو به بخشهای مختلفی از مغز می برن بسته به این که کجا بره نوع دردی که ادراک می کنی متفاوت میشه
بافت مغز خودش گیرنده نداره اما سردردها حاصل دردهایی هستن که از استخوان جمجه و رگهایی که خون رسانی می کنند یا از سینوسهای بینی یا عضلات جمجه یا حدقه و بافتهای چشم و بینی و … منشاه میگیر
مثلا کشش روی سینوسها وریدی اطراف مغز، یا به بخشهایی از مخچه یا بافتی که مغز رو نگهبانی می کنه معروف به سخت شامه باعث درد شدید بشه. عروق خونی هم اگه تحت فشار یا لهیدگی یا کشش باشند سردرد رو حس می کنی. اختلالات چشمی هم باعث سردرد میشن، نگاه کردن مستقیم به نور جوشکاری یا خیره شدن طولانی به خورشید. یا انقباض بیش از حد ماهیچه های چشمی. یا تحریک بینی یا ساختارهای مرتبط با اون. یا اگه عضله های متصل به جمجه و گردن اسپاسم بشن سردرد میگیر ادم .
اما اینا هیچ کدوم از بافت اصلی مغز منشا نمی گیرن
سوالم از سر کم اطلاعی در این باره هست:
ایا میتونیم بگیم اگه مغز گیرنده درد داشت، تشخیص بیماری هایی مثل ام اس، الزایمر، پارکینسون، … راحت تر میشد؟
و بعد اگه مغز گیرنده درد داشت، ایا یادگیری برامون دردناک میشد؟
کمی باید به درد دقیقتر نگاه کنیم: یک سنسور باید علامتی ناشی از تخریب رو به مغز بفرسته. ام اس، آلزایمر، پارکینسون و بیماریهای از این قبیل، حاصل تخریب بافت به اون معنی نیستن و حتی ممکنه در اثر سالخوردگی هم ایجاد بشن (نورون یا غشا تضعیف میشه و این باعث کاهش عملکرد میشه). بنابراین سیستم طبیعی بدن نمیتونه تشخیصی برای اینها ایجاد کنه، چون اون موقع با هر اتفاق مشابهی درد ایجاد میشه که زندگی رو غیرقابل تحمل میکنه!
برای مطلبی در همین مورد و در راستای جوابی که @Faezeh.T دادن، این رو یه نگاه بندازین:
