چه فرصتهایی رو دنبال نکردی که حالا بابتش پشیمونی؟
چه تغییری میخواستی بوجود بیاری که حالا به خاطر انجام ندادنش پشیمونی؟
فکر میکنم پاسخ این پرسش میتونه الهامبخش ما در اتخاذ تصمیمات بهتر باشه.
من فقط از این بابت پشیمانم که فکر میکنم زمانم رو خیلی بهتر میتونستم استفاده کنم. با اینکه الان هم دیر نشده ، ولی با اینحال گاهی حس میکنم شاید اگر اندکی بیشتر به کیفیت زمانی که سپری میکردم توجه داشتم الان وضع میتونست بهتر بشه.
اخیرا وقتی فیلمی میبینم که در اون بچه ای میخواد اشتباهی بکنه و از ترس اون رو انجام نمیده، تو دلم با خودم میگم بابا تو که بچه ای کسی کاریت نداره و اتفاقی برات نمیوفته، چرا انجامش نمیدی؟ بعد یاد بچگیای خودم میوفتم و تو دلم افسوس این رو میخورم که کاشکی اشتباهات بیشتری رو انجام میدادم. به هرحال مجازاتش احتمالا خیلی کمتر از الان که یه بزرگسال به حساب میام میبود.
اگه بخوام کمی از فرصتهایی که بخاطر ترسای بچگی درست و حسابی دنبال نکردم مثالی بزنم میتونم فوتبال رو بگم. که ترجیح دادم دوره حرفه ایشو از طریق دانشگاه و تیمهای اینجوری که از نظر اخلاقی شاید کمی سالمتر باشن دنبال کنم. اگه برگردم به دوران قبل لیسانس، یعنی 15 تا 18 سالگی حتمن یه دوره میرم تیمهای باشگاهی حرفه ای در سطح امید و جوانان تست میدم.
دورانی بود که فرصت خوبی برای ادامه دکترا در خارج کشور داشتم، ولی به اندازه کافی تلاش نکردم و الان بسیار بسیار پشیمانم!!
بعد از آشنایی و ورود به پادپرس همیشه این حس رو داشتم که کاش ۱-۲ سال قبلتر من وارد اینجا میشدم یا حتی پادپرس زودتر رشد کرده بود. هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی خیلی تفاوت بزرگی ایجاد میشد.
جالب اینجاست که همین نکات در یکی دو مورد ریزتر بهم کمک کرد که هم برای خودم و هم برای بقیه مسیر بهتری رو پیدا کنم. هرچند اثرات گذشته اونقدر سنگینه که به سادگی حذف نمیشه!!