من اینجا یک سری مطالب خواندم راجع به جذب گردشگر و باید بگم مطالب مفید بود. ولی یک سوال برام پیش اومد: چرا ما خودمون گردشگر جذب نکنيم؟ و تور گردشگری راه اندازی نکنیم؟ من دنبال جذب گردشگر و برگزاری تور هستم و باید بگم که هیچ اطلاعاتی تو این زمینه ندارم. ممنون میشم دوستان راهنمایی کنند.
دنباله موضوع چه جوری میشه از طریق گردشگری درآمد کسب کرد؟
به کسی که تور رو اجرا می‌کنه می‌گن راهنمای گردشگر یا تورگاید. تورهایی که اجرا میشن توسط آژانس‌های گردشگری هماهنگ میشن. چه تورهای تفریحی، بازدید، طبیعت و مذهبی. مشخصات گردشگران در این تورها ثبت میشه و گردشگران بیمه میشن. مسیر گردشگری تمام این تورها در سازمان‌های امنیتی ذخیره میشه تا اونها در صورت وجود هرگونه خطر و اتفاق بتونن به سرعت خودشون رو هماهنگ کنن.
به همین دلیل چه راهنمای گردشگر و چه آژانس نیاز هست که دوره مخصوص خودشون رو بگذرونن و از سازمان میراث فرهنگی مجوز بگیرن. این مجوزها طی یک دوره آموزشی و بعد آزمون جامع داده میشن.
مثلاً در دوره راهنمای گردشگری، شخص با فرهنگ، تاریخ، سیاست، صنایع دستی، قوانین گردشگری، روش سخنوری، روحیات ملت‌ها، مدیریت بحران و غیره آشنا میشه و برای هر کدوم کلاسهایی رو می‌گذرونه.
یا برای مدیریت آژانس، درس‌هایی در رابطه با بازاریابی، مدیریت و غیره می‌خونید.
بعدش راهنما که شدید، می‌تونید با آژانسها همکاری کنید و تورها رو اجرا کنید.
من تصمیم برای اینکه یک تور گردشگری راه اندازی کنم دارم، ولی با وجود این اطلاعات کمی دارم. مسئله اینه که من یک مهندس عمران هستم و کار خودمو دوست. دارم از طرفی به گشت و گذار علاقه دارم.
آیا شغل گردشگری جای پیشرفت داره؟ میشه با تلاش کردن به یک درآمد خوب وجاهای بالایی رسید یا مثل مهندسی اشباع شده است؟
نمی‌دونم چطور گردشگری رو توضیح بدم که بهتر باشه. گردشگری یک شبکه بسیار گسترده و در هم تنیده هست. در گردشگری از شیوه کار بقالی و رفتار اهالی منطقه گرفته تا سیاستهای خرد و کلان مستقیم روی اون اثر دارند. رفتار هتل‌داران، رانندگان، مردم، پلیس، و سازمانهایی که با گردشگر برخورد دارند مثل گمرک، همگی اثر مستقیم روی گردشگری دارند.
مثلاً یک رفتار خیلی ساده، اینکه توی راه برای گردشگرهاتون وقتی به موقع حس می‌کنید خسته هستند آب بخرید اثر بزرگی داره.
یا وقتی گردشگر رو به یک خانه بومگردی بردید و در اون خانه حسی که بهش نیاز داره رو پیدا کنه، هیچ وقت این لطفت رو فراموش نمی‌کنه.
از طرف دیگه، هر رفتار شدید نظامی در کشور، آسیب مهمی به حوزه گردشگری وارد می‌کنه. مثل سقوط اخیر هواپیما، خیلی از هتل‌ها و آژانسها و کل سازمان گردشگری رو دچار یک بحران کرد.
خوب در این موقعیت، خیلی از آژانسها تغییر مسیر دادند به گردشگری داخلی.
همین طور بعد از سقوط هواپیما، مالیات سنگین پرواز خارجی وضع شد که گردشگری خروجی رو دچار بحران کرد، و این هم باعث شد آژانسها باز هم بر روی گردشگری داخلی تمرکز کنند.
در هر صورت، حوزه گردشگری هم با بحران‌های اساسی روبرو شده. اما ذهن هشیار ممکنه بتونه در همین زمان هم نوعی از گردشگری رو سازمان‌دهی کنه که جمعیت زیادی رو جذب کنه. و قطعاً درامد خوبی کسب کنه.