یکی از دوستان من به تازگی از کسی که دوستش داره جدا شده و الان ب شدت حالش بده، به صورتی ک سمت تیغ و قرص و … رفته.
من تا حالا اینجوریشو ندیده بودم برای همین یه جورایی گیج شدم که باید چیکار کنم.
اون هر روز اهنگای غمگین گوش میده و خونوادش جوری نیستن ک بزارن بیاد بیرون و یه جوری تو خونه حبس شده و اگه بخواد بیاد بیرون حتمی باید با برادرش بیاد که اصلا از اون به خاطر اینکه مدام میگه خاک تو سرت و اینکه میخواد خودشو دانای کل فرض کنه خوشش نمیاد برای همین ترجیح میده خونه بمونه!
و همیشه هم تو اتاق خودشه، تو خوانوادش سرکوفت زیاد میخوره. بهش توهین میشه مثلا به طور دائم بهش میگن افسرده، یا تحقیر میکننش به خاطر اشتباهتی که مثلا خیلی وقت پیش اتفاق افتاده.
طرف مقابل کسیه که میشه گفت یه جورایی مشکل داره چون این واقعا عاشقانه اون رو دوستش داره، ولی دختره بخاطر گذشتهش که با یه پسر خیلی بزرگتر از خودش بوده فکر میکنه این نمیتونه نیازاشو بر طرف کنه و برای همین با چن نفر دیگم در ارتباطه.
جوری شده ک دوستم خودشم مدام میگه من افسردم.
میشه گفت من نزدیک ترین دوست ایشون هستم.
از کل رابطشون خبر داشتم، چیزایی میدونم که خوانوادش نمیدونن.
به نظرتون من چیکار میتونم براش بکنم؟
بنظرتون میتونم به عنوان یه واسطه با طرف مقابلش حرف بزنم؟
چجوری رفتار کنم باهاش؟
دنبالهی موضوعهای