چجور میشه برنامهریزی کرد که یک کتاب خوب کنار درسی که اون کتاب بهش ربط داره خونده بشه؟
چطور میشه با قصههای جذاب، کتابای سخت رو درس داد؟
از @moalem میپرسم، که اگه بخوام کتابی مثل ریاضیات لعنتی رو ببرم تو یک کلاس پایه هفتم که انتظار میره پنجاه درصد بچهها بیشتر مطالب ریاضیشو بفهمن، و به کتاب درسیشونم ربط داره، چه طرح و برنامهای مناسبه؟ چکار کنیم بچههای ضعیف با اینکار جذب درس بشن؟
اینم دوست دارم این کتابا به شکل فیلم یا کارتونای جذاب باشه ولی فعلن با کتاب چجوری فضای آموزش رو مثل اتفاقی که برای آلیس افتاده دلچسب کنیم؟
بقیه هم کمک بدن، لطفاً، کتابخونا، حتی فیلم بینا و . . .
من برای این موضوع از چند روش استفاده کردم:
- سال گذشته چون کتابخانه مدرسه خیلی غنی نبود، بچه های کلاسم را عضو کانون پرورشی فکری کودکان کردم، هر دو هفته یک بار، برای هر نفر دو کتاب امانت می گرفتم. با توجه به موضوعاتی که تدریس شده بود و یا قرار بود تدریس بشه و … کتاب ها را انتخاب می کردم. بچه ها خودشون کتاب را میخوندند و
عملا این اتفاق می افتاد.
2. از کتاب های خوب و مرتبط به عنوان ایجاد انگیزه استفاده می کردم.
3. از بچه ها می خواستم اگر کتاب خوب و مرتبطی سراغ دارند به کلاس بیاورند.
4. بعضی قصه ها را زنگ هنر با هم میخوندیم.
5.گاهی از بچه ها می خواستم چشم هاشون رو ببندند و سرشون رو بزارند روی میز و من درس رو در قالب یک سفر خیالی براشون تعریف می کردم. واقعا لذت می بردند و همیشه دوست داشتند از این روش استفاده کنیم.
بعد از اون هر کس اونچه که در خیالش تصور کرده رو برامون تعریف می کرد.
این مساله نیاز به توانایی خاصی داره. معمولا قصه گوها خیلی خوب از پس اش برمیان. روزی من تدریس انواع مثلث را با یک قصه همراه با اریگامی از زبان یک قصه گو آموختم. فوق العاده بود. اما باید فکر کرد و برنامه ریزی.
تا حالا شده تو کلاس ریاضی قصه بخونی؟
یا مثلاً تو کتابای درسی فیزیک قسمتهایی از تاریخ علم بویژه سرنوشت دانشمندان گنجونده شده، اغلب، معلما به دلیل کمبود وقت، ازش میگذرن، چطور میشه به درسای به ظاهر جدیتر، کمی حاشیه مرتبط اضافه کرد؟
یه راهش که گفتی اینه که آموزش قصهگویی یا قصهخوانی ببینیم؛ البته قبلش باید خواست و برنامشو داشته باشیم.
من که میگم باید کلاسها و برنامههای آموزشی برای معلمان تغییر کنه ولی کِی و کجا؟ همش باید خودمون به فکر باشیم.
قصه نخوندم. چون قصه ی خاص و مرتبطی ندیدم. اما قصه ساختم و گفتم. معمولا داستان سفرهای خیالی رو خودم میسازم
همینجا توی پادپرس دیگه.
اشکالش چیه راههای عملی همینجا بررسی بشه و نتایجش در دسترس همه قرار بگیره؟
اینجوری کمکم فضا برای تغییر آماده میشه، چون راهکاز و مستندات تجربی پشت ایدهها باشه، از نظر آدمهای بیرونی بیشتر قابل قبوله.