تقریباً بر کسی پوشیده نیست که اکوسیستم سیلیکونولی در دنیا بینظیره. حتی عامه مردم هم که ممکنه از پایههای دنیای دیجیتال بیخبر باشن هم با سیلیکون ولی آشنا هستن. خوب سوال اینجاس: دقیقاً چه اتفاقی در این منطقه از آمریکا در حال رخ دادن هست که باعث بوجود اومدن بزرگترین کسب و کارهای دنیا شده؟
*چرا کشورهایی که درصدد مشابهسازی این اکوسیستم تا به این حد فاصله دارن؟
جزییاتی که باعث میشه این اکوسیستم در دنیا تک باشه چیا هستن؟
شاید بشه دقیقا از منظر اکوسیستمی به قضیه نگاه کرد. خوب که نگاه کنید، همه چیز در بالاترین سطح اینجا هست، بنابراین وقتی کسب و کار اونجا راه میوفته، از اول یا وسط شروع نمیشه، از بالاترین سطح ممکن شروع میشه. اینکه چرا به این سطح رسیده، مدیون چیزی شبیه به انتخاب اصلح در اکولوژی هست که رقابت بیرحمانه ای رو ایجاب میکنه. قوانین رقابتی آمریکا به این مسئله کمک کرده. در خیلی از جاها قوانین شبه سوسیالیستی اجازه این انتخاب رو میگیره. ورودی سیستم هم از سطح بسیار بالای آموزش و تحقیقات دانشگاهی آمریکا هست که تقریبا بی نظیره. نکته اینه که در زمان رشد هم با رقیب جدی روبرو نشده.
جائی مثل چین توان اقتصادی همچین کاری رو داره ولی قوانین مناسب و آموزش مناسب برای تداوم اکوسیستم رو توی خودش نداره. توی اروپا هم همین مسائل به نحوی وارد میشه. در ضمن اگر الان این اتفاق باید بخواد بیوفته، باید با سیستم که قویتره و وجود داره رقابت بشه و بازار به دست بیاره.
این ویدیو از رازهای سیکیونولی، سرمایهگذاری پرخطر و حامیان استارتآپها که با مصاحبه با تعدادی از ایرانیهای مقیم سیلیکون ولی گرفته شده ارزشمنده:
اطلاعات خوبی از فرهنگ حاکم بر سیلیکون ولی مخصوصا قسمت سرمایهگذارهای خطرپذیر و فرشتهها میده، افرادی مثل کامران الهی، سپیده نصیری، پیام زمانی و … در این ویدیو از تجربهها و دیدگاههاشون میگن.
من فکر میکنم فرهنگ سرمایهگذاری خطرپذیر روی استارتاپها به سالهای «تب طلا» برمیگرده. به اون زمانی که از جویندگان طلا، همه جوره حمایت میشدو. اصلا اون قدر طلایی در کار نبود، ولی فرهنگ حمایت و سرمایهگذاری از همون موقع اینجا شکل گرفت.
تلاشهای زیادی شده تا مشابه سیلیکون ولی رو جاهای دیگه دنیا بسازن، ولی به نظرم همین جا کارش درسته.
سیلیکون ولی یک فرهنگ محسوب میشه . فرهنگ اعتماد ، ریسک و خلاقیت و همکاری . اینکه چینیها میلیاردها دلار سرمایهگذاری میکنند تا چنین منطقهای را شبیهسازی کنند ولی ناموفقاند به دلیل همین عامل فرهنگی است که در شبیهسازهای سیلیکون ولی در چین و ایستگاه f پاریس و حتی بوستون امریکا وجود ندارد .
امریکا یک کشور خاصه (به قول دوتوکویل) در نتیجه سیلیکون ولی هم خاصه. برحسب اتفاق ممکن بود این منطقه در محدوده دانشگاه mit ، هاروارد ، شیکاگو و … شکل بگیره اما چیزی که با قطعی است اینکه این منطقه خارج از این سرزمین احتمالا شکل نمیگرفت (با این شکل وابعاد) حتی در بریتانیا که زادگاه انقلاب صنعتی و شروع زندگی مدرن است.
جغرافیای امریکا ، سبک اداره مستعمراتی امریکا ، متکی بودن بر نیروی کار مهاجرین ، ارتباط نزدیک متفکران مهاجر با محافل فکری و علمی بریتانیا و فرانسه ، نبوده یک جامعه سامان یافته و متشخص (مثل اروپا) که به معنای نبود محدودیتهای سنتی_طبقاتی ، مذهبی ، اجتماعی و … میشه ، پول محوریت این سرزمین و اینکه اساس مهاجرت مهاجرین کار و پول بوده. شروع یک زندگی از صفر در محیطی مبهم و با آینده مبهم که خود یک سری روحیههای خاصی رو شکل میده و …
نوعی جامعه پولمحوری است که قیدوبند خاصی نداره. پس احترام ، منزلت و حتی کسب قدرت رابطه مستقیمی با پول داره. در مقابل نداشتن پول به معنای نداشتن بقیه است. سقفی برای کسب پول وجود نداره و یک رقابت شدید شکل گرفته که گاهی مشوق حرکت به سمت پولداری مجرمانه است. (یعنی سراسر خوبی نیست بلکه بدی هایی هم داره)
به همین دلیل یک رویایی شکل گرفته برای زندگی لذت بخش و مرفه ، و کسانی که به امریکا مهاجرت میکنند فکر نمیکنم در فکر امنیت بالای اجتماعی ، دولت حمایتگر ، کسب زندگی آروم و بیحاشیه باشند. به امریکا مهاجرت میکنند تا پولدار بشن.
من معتقدم سیلیکون ولی حاصل یک فرهنگ و این فرهنگ از قریب 1620 شکل گرفته و خصلتهایی به خودش گرفته که شاید بگید در حیطه مالی ، تهاجمی است !! شاید به همین دلیل بتونیم بگیم میزان نوآوریهای تجاری در این کشور بالاست. (مثلا تسلا به دلیل نگرش غیرتجاری چندان اقبالی نداره اما ادیسون به خاطر نگرش تجاری خیلی مقبول واقع شده!!).