به نظرم تکنولوژی میتونه به خیلی چیزا کمک کنه، از جمله کار تیمی! مثال واضحش تکنولوژیهایی که در فوتبال و به نفع بهبود عملکرد تیمهای فوتبال استفاده میشه!
شما تا الان چه تجربههایی در استفاده از تکنولوژی برای بهبود کار تیمی در کسب و کارتون بهره بردین؟ چطور بوده؟
فعالیت تیمی رو تسهیل کرده یا بیشتر باعث ایجاد گنگی و سوتفاهم شده؟
تجربه شخصی
خودم دو تا تجربه قابل مقایسه داشتم در تیمهایی در ایران و تیمی در سنگاپور.
تو اولی، یعنی تجربه کار تیمی در ایران از ابزارهایی مثل کانال تلگرام، بورد ترلو، و اسکایپ برای افزایش بهره وری تیم استفاده میکردیم. یه جاهایی چیزهای غیر قابل کنترلی مثل سرعت وب محدود کننده مون بودن (مخصوصا در جلسات اسکایپ چند نفره) و باقی جاها خودمون.
تجربه تیم ایرانی: رفتاری که میدیدم این بوده و هست که آدما، که خودم هم جزوشونم، لزومی به رعایت قانون هایی که در نحوه ی استفاده از ابزار میذاشتیم نمیدیدن. پیگیری زیادی نیاز بوده و کلا باید یه نفر رو میذاشتیم که به افراد یاد بده چه جوری از ترلو استفاده کنن، و معمولا هم همین یه نفر لازم بوده در طول زمان هی با ادما ارتباط بگیره و ازشون بخواد قانونی که خودمون تصویب کردیم رو رعایت کنن.
این باعث میشه استفاده از تکنولوژی باعث کاهش بهره وری هم بشه! چون مقدار زیادی از سرمایه تیم برای هماهنگی بین انسان-تکنولوژی صرف میشد.
حداقل با ۷-۸ تیم کاری چنین چیزی رو تجربه کردم.
تجربه تیم سنگاپوری: تو سنگاپور از گوگل داک و یه درایو مشترک (فضای به اشتراک گذاری مستنداتمون در بین تمام اعضای تیم) کمک میگرفتیم. برای تعامل هم بسته به موقعیت از ایمیل و اسکایپ کمک میگرفتیم. خب بالتبع اونجا دیگه خبری از سرعت کند وب نبود! در نکات ظریف دیگه هم من اولش که به گروه پیوسته بودم صرفا دو تا ادرس مشترک دریافت کردم و بعد وظیفهي خودم بود که اگه نمیدونم چی کار باید بکنم بپرسم. و هر از چندگاهی هم که میپرسیدم یه تقه میخوردم که خب برو سرچ کن!
جمع بندی
نمیتونم با صرف دو-سه سال تجربه جمع بندی کنم، ولی اگه میخواستم جمع بندی کنم میگفتم «ما خودمون حوصله استفاده از تکنولوژی برای افزایش بهره وری رو نداریم. و در این زمینه تنبلیم و یا خیلی راحت طلب».