يك مدير آموزشی بايد چه ويژگیهايی داشته باشد؟
واقعيتها در اين مورد بيانگر چيست؟
دنبالهی موضوع مدیر مدرسه چه نقشی در تحقق اهداف آموزش و پرورش دانشآموزان دارد؟
يك مدير آموزشی بايد چه ويژگیهايی داشته باشد؟
واقعيتها در اين مورد بيانگر چيست؟
دنبالهی موضوع مدیر مدرسه چه نقشی در تحقق اهداف آموزش و پرورش دانشآموزان دارد؟
یکی از رفتارهای مدیر مدرسهمون که در دوران دبیرستان اصلا خوشم نمیومد ولی الان میپسندم این بود که مدیر همیشه پشت معلمهاش وامیستاد! و به هیچ وجه جلوی دانشآموزها حق رو به دانشآموز نمیداد، با این کارش جو اکثر اوقات معترض دانشآموزها رو به خوبی مدیریت میکرد. و البته سر فرصت مناسب تدبیر مناسب رو هم برای مشکلی که دانشآموزها مطرح کرده بودن میاندیشید!
اینا رو به عنوان تجربه معلمیم مینویسم:
یه رفتار خوب مدیرمون اینه که زنگ تفریح میگردن تو حیات علاوه بر اینکه به بچهها تذکر میدن، خودشونم خم میشن آشغالو رو از رو زمین برمیدارن. یا زنگ تفریح خودشون به معاونا تو نظم راهرو کمک میکنن، یا سر جلسه آزمون برگه بچهها رو منگنه میزنن. البته خیلی هم حرص میخورن و عصبانی میشن و این برای سلامتی شاید خطرناک باشه. دیگه اینکه تا حد قابل قبولی به کامپیوتر مسلطن و کتاب میخونن.
حس خودپسندی بعضی مدیرا هم واقعاً آزار دهندست، مثلاً مدیر دیگهای داشتیم که یهو جیغشون از طبقه سوم اومد که چرا کسی کمکشون نیست و یک میز رو داشتن جابجا میکردن، انواع طرحای به اصطلاح جدید رو در مدرسه با فشار غیرمنطقی به معلما اجرا میکردن و در آخر انواع تقدیرات و تمجیدات نصیب خودشون میشد، در جلسه شورای دبیران وقتی برای صحبت به سایرین نمیدادن.
بعضی مدیرای ما خیلی مدیریت نمیدونن و با روشهای سنتی درگیر حفظ جایگاهشون میشن و تا حدی انتظار احترام و تبعیت سلسله مراتبی از بقیه دارن، همونطور که خودشون فرمایشات بالادستی (ازطرف اداره) رو به شدت جدی میگیرن. گاهی بیشتر از اینکه مدیرا رو همکار خودمون بدونیم، همکار اداره میبینیمشون. بعضیاشون با سرویس معلما نمیرن ماشین شخصی میارن، البته شاید و فقط شاید یه دلیلش این باشه که بعضیاشون و فقط بعضیاشون کمی دیرتر باید از مدرسه بیرون برن.
در کل سیستم نقد از مدیران خیلی ضعیفه، و به ندرت نظر معلمان پرسیده میشه یا به اون اهمیت داده میشه، در صورتیکه نظر و سلیقه مدیران در مورد معلما بسیار مٶثره، درمورد عملکرد و صلاحیت معلما، شبکهای از مدیران و کارشناسان اداره و معاونان مدارس و البته اولیا میتونن نظر بدن و حتی تصمیم بگیرن، در حالیکه ملاکهای قانونی و کارشناسی بهراحتی کنار میره و در بعضی موارد به شنیدهها اکتفا میکنند.
نکته دیگهای که در مدیرا دوست دارم ببینم اهمیت به فضای آموزشیه. میدونم که پول کمه ولی خیلی از مدیرا به شیک بودن اتاق خودشون خیلی بیشتر اهمیت میدن، صندلی و میز و کمد و کولر و تجهیزات خوب برای اتاق خودشون مهمه و البته کتابخونهای دکوری پر از کتابهای خوشنام با دری که قفله و کتابهایی که خونده نشده و نمیشه. میدونم که مدیر مراجع داره ولی باید همه جای مدرسه به هم بیاد، اینم میدونم که مدیرا اغلب سعیشون رو میکنن ولی بعضی بیتوجهیها آزار دهندست. من یه بچه راهنمایی بودم معلم ریاضی منو فرستاد دفتر که بگم بخاری کلاسو گرم نمیکنه، یادم نیست که چی جواب آوردم ولی وقتی برگشتم معلم پرسید دفتر گرم بود؟ باورتون میشه این جز یکی معدود خاطرات مدرسه منه؟
من بیشتر این مشکلات رو گردن سیستم میندازم، مدیرای ما هم خیلی زحمت میکشن اما ازونجا که نقد و شفافیت و اعتماد و تعامل کمه، اصلاح در سیستم هم سخت میشه.
چند ویژگی خوب از مدیر مدرسه مان سراغ دارم: