سوال من اینکه در دوران امروز یک متفکر یا محقق ، یک فیلسوف ، جامعهشناس ، فیزیکدان یا ریاضیدان و … ، در کل یک اندیشمند برای رسیدن به سطحی که بالابرنده علم باشد ابتدا باید متون اصلی اندیشمندان پیشین را مطالعه کند و سپس بر روی ایدههای گذشته تفکر کند و سپس با کمک ذکاوت و هوش بالا ، یک جهش فکری را رقم بزند و به نظریه و فرضیهای بالاتر و صحیحتر از نظریه قبلی برسد.
همه این فرآیند بدین معناست که متفکر و محقق باید وقت زیادی رو صرف مطالعه و تفکر کنه حالا چنین متفکری در قرن بیستویکم چجوری زنده میماند و چجوری باید پول (الهه جدید) را بدست آورده تا نیازهای معمول خود را برطرف کرده و روی کار تحقیقی خود وقت بگذاره؟
میتونیم بگیم در گذشته چند راهکار برای معاش متفکران وجود داشته.
- متفکر و دانشمند به استخدام نهادهایی مانند دانشگاه درمیآمد و از این راه معاش زندگیش تامین میشد. (هرچند که موارد بسیاری از متفکران رو داریم که هیچگاه نتوانست ، به اصطلاح ، عضو هیئت علمی دانشگاهی شوند. پس این راه شاید برای متفکر امروزی مانند بسیاری از متفکران دیروز جواب نده)
- متفکر و دانشمند به دلیل شهرت تحت حمایت یک حاکم یا پادشاه قرار میگرفت و یا به عضویت انجمنهای علمی درمیآمد که یک مقرری سالیانه براش تعیین میشد و بدون نگرانی از معاش روزانه پیگیر جدی تحقق خود شود.
- متفکر و دانشمند از تبار اشرافی و ثروتمند بود و با کمک میراث مالی بجا مانده ، بدون نگرانی به تحقیق و تالیف و تفکر میپرداخت.
- متفکر و دانشمند با قناعت به حداقل سطح زندگی و توامان با فقر به کار علمی میپرداخت.
- و …
به نظر شما یک متفکر و دانشمند امروزی که باید تمام وقت روی تئوریهای گذشته و تئوریهای خودش تحقیق و فکر بکند ، چگونه باید معاش خودش رو تامین کنه؟ آیا مجبور است بخش مهمی از زمان عمر خود را به کاری غیر برای معاش زندگی بپردازه و سپس در اوقات بیکاری روی ایدههای خودش تمرکز کنه؟
چه راهکاری برای یک متفکر امروزی دارید؟
چه راهکاری برای حل این مشکل در آینده به نظرتون میرسه؟
به نظرم بیارتباط نیست به موضوع نان و تفکر ، حلمه گمشده کجاست؟