خیلی از این حرکت ها همین الان هم جمعی هستند. مثلا در دوستان نزدیکم خیلی ها رو می شناسم که عاشق وجب کردن خیابان ها هستند. به نظرم میشه تهرانگردی با پای پیاده رو خیلی راحت تبلیغ کرد. مثلا غرب تهران پیاده روهای خیلی پهنی داره که جون میده برای پیاده روی. همینطور خیابان ولیعصر یا جمهوری و یا انقلاب هم برای پیاده روی خیلی مناسب هستند و جاذبه های زیادی دارند.
در مورد سفرهای خارج شهر با قطار و اتوبوس هم به نظرم میشه راحت تبلیغ کرد. امیدوارم به زودی امکان خرید بلیط های دست جمعی فراهم بشه، منظورم بلیط هایی هستند که با بالا رفتن تعداد افراد ارزان تر می شوند. مثلا راه آهن تهران به گلستان یه مسیر بسیار زیبا است که جون میده برای سفر گروهی (البته متاسفانه فعلا فقط بلیط شب موجوده).
در مورد مصرف برق حداقل کاری که می تونیم بکنیم شناسایی وسایل پر مصرف و حذف اونهاست. مثلا چه لزومی داره تلویزیون یا یخچال بزرگ تو خونه داشته باشیم؟ آیا همه لباس ها نیاز به اتو شدن دارند؟ اصلا ما چرا لباس ها رو اتو می کنیم؟ چه ماشین ظرف شویی یا لباس شویی انتخاب کنیم که برای جمعیت خانواده مناسب باشه. مثلا چرا یه زوج دو نفره باید یه ماشین ظرفشویی ۱۸ نفره داشته باشند؟ چرا گوشی موبایلمون باید ۸ تا هسته داشته باشه؟
کار هایی که من تا الان انجام دادم کاشتن سالیانه چند درخت در باغچه خودمون بوده به کمک پدرم.
این کار باعث علاقه من به ایده درخت کاری چریکی توی سال های اخیر شد.
توجه داشته باش که ایران اقلیم خشنی داره ، بارش سالیانه هم خیلی کمه پس باید گیاه مناسب انتخاب کنیم که پیشنهاد من درخت بادام که گیاهی مثمر هست ، درخت سرو و بوته بادام زمینی. این گیاه ها نیاز آبی کمی دارن که نیاز اصلیشون تو سال های ابتدایی هست.
حالا اگر یه برنامه منسجم برای این کار داشته باشیم و در نظر بگیریم که 12هزار دانشجو در دانشگاه علم و صنعت در حال تحصیل باشن میشه گفت با یه برنامه خوب میشه سالانه حدود 2 هزار درخت داشت که برای سال آینده زنده موندن و اگه از راه کار جدید استفاده کنیم مثل واتر باکس و… میشه این عدد رو خیلی بیشتر کرد و کار بزرگی انجام داد اون هم فقط با کمک بچه های علم و صنعت اگه همه ی دانشجو های تهران سالانه 2 درخت بکارن و ازش مراقبت کنن … .
پیشنهاد بعدی من استفاده از سیمان های جدید هست که خیلی ازش نمیدونم ولی می دونم پایدار کننده دوده هست و آلایندگی رو کم میکنه.
تقریبا هیچ کدوم از کارایی که میکنم که میتونه منجر به کاهش الودگی بشه رو به قصد ایجاد هوای پاک انجام ندادم.
خیلی وقت ها چون فرض میکنم «من الودگی خاصی به دنیای اطرافم وارد نکردم»، به راحتی تصمیم میگیرم اگه حوصله ی مترو و شلوغی هاش رو ندارم، با ماشین برم! و یا تا وقتی زنجان بودم به راحتی به ماشین بازی م میرسیدم.
و امروز داشتم فکر میکردم کافیه بقیه هم مثل من فکر کنن، و خودشون رو پاک بدونن و اون وقت هوای دور و بر همین شکلی میشه که الان هست.
ایده ی بانمکی بود! میشه از گروه های تلگرامی مثل پایه یاب هم برا این مورد کمک گرفت
به نظرم هوای نا خوب هوایی هست که برای سلامتی ما مضر باشه .هوایی که اگه آلودگیش از یک حدی بیشتر باشه حتی با چشم هم میشه دید.همه ما کم و بیش میتونیم هوای آلوده رو از هوای سالم با یک سری علائم تشخیص بدیم.
گاهی در مورد انواعی از آلوده کننده های هوا و … مطالعاتی داشتم.
اینکه الان این قضیه به یه چیز تکراری تبدیل شده که فقط میشنویم و از کنارش رد میشیم به نظرم شاید برای این باشه که اقدام خیلی جدی ای ندیدیم و فکر میکنیم انقدر بزرگ هست که از دست یک شهروند ساده کاری بر نمیاد غافل از اینکه تک تک ما تو این مشکل به نوعی سهم داریم.
من بیشتر جاهایی که میرم سعی میکنم از مترو استفاده کنم یا پیاده برم. به نظرم کاری که میتونیم بکنیم در قدم اول شاید فرهنگسازی باشه ،فرهنگسازی استفاده بیشتر از سیستم حمل و نقل عمومی یا مثلا دوچرخه
حتی اگه وقتی مثلا سوار ماشین هستیم و چند دقیقه کوتاه قراره یه جا ثابت وایسیم اگر ماشینو خاموش کنیم میتونه کمک کنه؛درسته برای یه نفر در روز این زیاد به چشم نمیاد ولی برای این همه ماشین جمعا میتونه یه کمک باشه برای کاهش آلودگی.
با این که خودم خودرو ندارم ولی فامیل ها و اطرافیان را به استفاده بیشتر از وسایل نقیه عمومی به جای خودرو شخصی دعوت کرده ام. چند بار هم به چند راننده اتوبوس برای این که چرا اتوبوس هایشان در جا روشن هست سوال کردم و بهشون توضیحاتی در مورد تاثیر این عملکردشان بر آلودگی داده ام.
من برای رفتن به دانشگاه همیشه از وسایل نقلیه عمومی مثل اتوبوس و مترو استفاده می کنم. با اینکه هر روز مجبور بودم برای انجام پروژه ام کیف ۵ کیلویی لب تابمو حمل کنم ولی در عوضش یه ماشین کمتر ، آلودگی هوا هم کمتر میشه.
درسته بعضی روزا برام خیلی سخت بود و مجبور بودم یه ساعت زودتر از زمان مقرر از خونه حرکت کنم ولی ارزششو داره. که بدونم نسبت به جامعه و مردم کشورم مسئولیت پذیر باشم. اگه همه ی ما از خودمون شروع کنیم و سعی کنیم که قدمی حتی کوچک در جهت کاهش آلودگی هوا برداریم اینجوری قطعا هوا سالم تری تنفس می کنیم.
۱) من اکثرا از وسایل نقلیه ی عمومی استفاده میکنم، زمانهایی استفاده نمیکنم که در دسترس نیستن مثلا ۱۰ شب به بعد یا زمانهایی که
من خسته ام و استفاده از بی ار تی و مترو اصولا خیلی خسته کننده تره چون شلوغند. همچنین در مکان هایی که دسترسی به وسیله نقلیه عمومی سخت ه.
۲) مراعات در تولید زباله ی کمتر؛ به این علت ک متاسفانه در کشور ما از بین بردن زباله به صورت سوزاندن انجام میشه و فرایند بازیافت خیلی کم اتفاق میافته و رساندن زباله های بازیافتی از جمله پلاستیک و کاغذ به مراکز بازیافت راه حل مشخص و راحتی نداره و خب
سوزاندن زباله قسمت زیادی از الودگی رو تولید میکنه حتی اگه خارج از شهر باشه.
شخصا بهترین کاری که تا حالا انجام دادم تا حداقل یه کمی به کمتر آلوده کردن هوا کمک کرده باشم اینه که تا اونجاییکه برام امکان داشته باشه از ماشینم برای رفت و امد به دانشگاه استفاده نمی کنم.
شعاری نمی خوام حرف بزنم ولی باید بگم که تا جایی که امکان داشته باشه از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کنم. اما واقعا نمی دونم چطور میشه دیگران را متقاعد کرد که این کار رو انجام بدن و یا حتی اگر میشه یکی دو روز در هفته از ماشینشون استفاده نکنند.
فعا همینا به فکرم رسید. میدونم کلیشه ای بود ولی خوب باید می گفتم.
شاید به نظر برسه اقدامات فردی برای رفع الودگی هوا خیلی موثر نباشه اما این یک تفکر اشتباهه…
اگه ما فرهنگ سازی رو از خودمون شروع کنیم میتونیم بخش عمده ای از مشکل را حل کنیم…
من تا جایی که برام مقدور باشه از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنم
و سعی کردم تو هر جمعی که حضور پیدا میکنم اطلاعاتی راجع به مضرات الودگی هوا و تاثیر اون بر سلامت زندگی انسان ها دارم با بقیه به اشتراک بزارم…
نکته جالب توجه این که همه مردم خواهان رفع این مشکل هستن و فقط نمیدونن باید چیکار کنن
از نظر من طی یه اقدام ساده و جمعی میتونیم این فرهنگ سازی موثر را با ارائه بورشورهایی که حاوی اطلاعات راجب این موضوع هست انجام بدیم…
یا میتونیم در شبکه های مجازی شعارهای موثری رو نشر بدیم…یا با راه اندازی کمپین ها مردم رو نسبت به این موضوع حساس کنیم…
به امید این که همه به این باور برسند که با انجام اقدامات فردی بخش عمده ای از مشکل الودگی هوا رفع میشه
من خودم به شخصه خیلی از وسایل حمل و نقل عمومی مثل اتوبوس و مترو استفاده میکنم.
دوستان و خانواده رو هم به این امر تشویق میکنم به نظرم حتی به اندازه یک درصد هم فکر کنی تاثیر داشته رو اطرافیانم. توصیه به دوستان و خانواده در مورد عدم ورود به طرح ترافیک حتی در روزهای سالم سال با استفاده از خودروی شخصی و یا حتی تاکسی،ترجیحا استفاده از مترو در اون مسیرها.رعایت مصرف انرژی در فصول سرد و بررسی وضعیت پنجره هااز لحاظ هدررفت انرژی
در یک جمله، دیجیتالی کردن خانواده ام. با توجه به گسترش خدمات تحت شبکه، خانواده ام را که خیلی با خرید های اینترنتی مثل کالا، بلیط هواپیما و اتوبوس خرید بلیط سینما و … آشنا کردم و به نوعی به آن ها این موضوع را یاد دادم تا خیلی از رفت و آمد های بیخود کم بشن و نتیجتا در آلودگی هوا کمک کردم. این آموزش نتنها به پدر و مادرم بلکه اطرافیان دیگر هم بود.
انچيزي كه براي كاهش الودگي هوا من كردم همين در حد رعايت كردن وسيله نقليه خودم در مواقع خيلي ضروري و استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي خلاصه ميشه اما به دنبال راه كار و ساختن ربات هاي هوشمند و يا وسيله هاي حمل و نقل هوشمندم كه حتي برقي هم نه كه بعد ها با مشكل كمبود منابع رو به رو بشيم
در جواب به خانواده در مورد این سوال:“می خوای برسونمت؟” (در روزهای سرد و بارندگی) می گویم: “خیر”.
سه شنبه های بدون خودرو رو همه جایی تبلیغ می کنم بین همشهریام.
گاهی حس می کنم استفاده بعضی از افراد برای چند قدم راه از ماشین، به عدم آگاهی و از طرف دیگه نشون دادن زندگی مدرنشون بر می گرده در نتیجه تو جمع هایی که همچین اشخاصی هستن بیشتر راجع به این قضیه صحبت می کنم. واقعا خنده دار هست تاکسی خالی و ماشین های تک سرنشین…
اما به خودم الان معترضم که : میشه فعال تر عمل کرد تا گروه های بیشتری رو درگیر کرد و همینطور از مسئولان خواست که کارهای تبلیغی فرهنگی بیشتری کنن. مثلا یه گروه تلگرامی راه انداخت بین همشهریام که توش حمل و نقل عمومی، پیاده روی و … تبلیغ بشه توش و مسئولینم حضور داشته باشن درش تا پیشنهاداتمون رو بگیم.
یاد آزمایش قورباغه افتادم. شاید به نوعی افزایش تدریجی آلودگی مرگ تدریجی زندگی باشه که ما دقت کافی رو بهش نداریم.
تا حالا چه کارايي برا الودگي هوا کردي که قابل تبليغه؟ حتي اگه اون کار رو يه بار انجام داده باشي و نيازي نيست لزوما تکرارش کرده باشي.
تو مدت 6 سالي که در دانشگاه علم و صنعت ايران مشغول به تحصيل بودم (کارشناسي و کارشناسي ارشد)، به غير از اتوبوس و مترو از هيچ وسيله ي ديگري استفده نکردم و دو مسير 20 دقيقه تا منزل و دانشگاه را هميشه پياده رفتم و از گرفتن تاکسي و … سر باز زدم.
همين طور يک مقاله با عنوان “جداسازي فيزيکي مواد با ارزش از پسماندهاي الکترونيکي” در همايش بين المللي محيط زيست در ترکيه به چاپ رسوندم و الان هم در حال تاليف کتاب ملاحظات زيست محيطي هستم.
همين طور در 2 سال اخير کارهاي فراواني در زمينه بازگرداني به خصوص بازگرداني باتري هاي قليايي، ليتيوم-يون،دکمه اي (باتري ساعت) و پسماندهاي کارخانه ها و … انجام دادم.
خودم در زمینه آلودگی حرکتی انجام ندادم اما در مقطع کارشناسی پروژه هوشمند سازی منازل را پیاده سازی کردم که گفتم خیلی خوب میشه اگر مشابه همون پروژه رو در زمینه الودگی پیاده سازی کنیم. زمینه تحصیلات من شبکه اس و با میکرو کنترلر ها هم کار کردم و به نظرم میشه شبکه ای پیاده سازی کرد که اصطلاحا بهش میگن WSN و اینطوری به صورت پویا الودگی شهر حس میشه و متناسب با اون هر لحظه تصمیم گیری میشه که ترافیک کدوم محدوده رو کم و زیاد کنیم کدوم مسیر رو ببندیم و کدوم رو باز کنیم.
البته این روش باعث میشه الودگی به صورت یکنواخت پخش بشه و مشکل الودگی رفع نمیشه چرا؟چون هنوز منبع الودگی وجود داره و طی امارهایی که دیدم ۸۵٪ الودگی به خاطر خودروها است که سوخت ناقص انجام میده و وقتشه تجدیدی روی صنعت خودرو سازیمون داشته باشیم همینطور نوع سوختی که مصرف میکنیم.
من سعی میکنم کمترین استفاده رو از پلاستیک داشته باشم( برای خرید موادی مثل نون و میوه از پاکت های پارچه ای استفاده میکنم).از وسایل حمل و نقل عمومی بیشتر استفاده میکنم و جز در مواقع لزوم از اتومبیل شخصی استفاده نمیکنم.دوستام رو ترغیب به کاشت درخت میکنم.
من دانشجوی ارشد طراحی شهری هستم و به زمینه پایداری خیلی علاقه مندم.حفاظت از محیط زیست یکی از دغدغه های منه. امیدوارم بتونم یه قدم هرچقدر هم کوچیک واسه بهبود شرایط زیست بوم بردارم.
خیلی دوچرخه سواری میکنم. و تا بشه ترجیحم دوچرخس نسبت به وسایل دیگه.
پسماند هایی که از مواد الی تشکیل شدند را اگه امکانش باشه میسوزانم چون از تخمیر این مواد متان درست میشه که چندین برابر نسبت به گاز دی اکسید کربن حاصل از سوختن اثر گلخانه ای داره.