چطور هدفمند و شفاف تر به موسسات خیریه کمک کنیم؟

با توجه به پیشینه تاریخی-فرهنگی کشورمون مردم خیلی راغب هستن که بتونن تو زمینه های مفیدی مثل تولید، کسب و کار کمک کنن. از طرفی هر روزه موسسات خیریه و مردم نهادهایی با این اهداف شکل می گیره. سوالم این هست که : اولا چه طور میشه به یه مدل مطلوب دسترسی پیدا کرد تا جای ماهی دادن به نیازمندا و بیکاران ماهیگیری یادشون داد و کاری کرد تا از طریق کسب و کار امرار معاش کنن و از طرفی شفافیت لازم وجود داشته باشه برای فرد خیر؟ آیا سیستم بهتری می تونه جایگزین این نحو از جمع آوری کمک ها بشه تا فرد خیر هدف مند تر کمک کنه؟

2 پسندیده

سایت های کراودفاندینگ مثل دونیت یا فاندوران همین کار رو میکنن و یا کیک استارتر در سطح جهانی.

2 پسندیده

#پرسش
امنیت اینطور سایت ها چطور تضمین میشه؟ مثلا این نگرانی که یه روز یه سایت جعلی نزده باشن. چون متاسفانه تو کشور ما به لحاظ ناشفاف بودن بعضی امور اقتصادی کمی ترس وجود داره برای سرانجام کمک هایی که میشه.

سوال دوم: یه موضوع خیلی خیلی مهم تر قشر عظیمی از افراد جامعه ما (البته درصدشون نمی دونم چقدره) افراد بالای 40 سال چندان آشنا و مانوس نیستن و خیلی از امورشون رو مایل نیستن از طریق اینترنت پیگیری و انجام بدن و این برای این بستر خیلی خوب که باعث شفافیت و مشخص تر رسیدن کمک ها و وام ها به دست افراد خواهان هست خیلی خوب نیست و یه جورایی حیف هست.

#تجربه
به عنوان یه تجربه: مدتی پیش قرار بود فرم هایی رو به یه سری سازمان مردم نهاد و ادارات ارسال کنیم و پیشنهاد شد از طریق ایمیل اینکار انجام بشه اما متاسفانه کاشف به عمل اومد که خیلی از افراد میانسال و کارمندان اصلا از ایمیل و … استفاده نمی کنن و مجبور بودیم فیزیکی و دستی به دستشون برسونیم. که واقعا ابلهانه بود :sob: .

#نمونه مشابه
شاید جالب باشه که با روش های نوآورانه کمک به خیریه ها آشنا بشیم.
اینجا 5 تا روش رو معرفی میکنم.

Click to donate
آدما از 12 ماه سال، یک ماه از وقتشون رو در اینترنت میگذرونن. موضوع اینه فعالیت کاربرا در اینترنت به خودی خود برای شرکت ها سودآوری داره. شما می تونید با click to donate خیریه مشخصی رو انخاب کنید و تصمیم بگیرید از طریق فعالیتتون در اینترنت به اونها سود برسونید.

Amazon smile
در صورتی از سایت smile.amazon.com خرید کنید و موافقت خودتون رو برای کمک به خیریه اعلام کنید، 0.5 درصد از خرید شما از آمازون اسمایل به خیریه ای که اون رو انتخاب کردید میرسه.

Free rice
شما از طریق جواب دادن به کوئیزهایی که در سایت free rice وجود داره می تونید در قالب برنامه جهانی غذا (world food program) می تونید به گرسنه های جهان کمک غذایی کنید.

Credit card rewards
شرکت هایی که خدمات کارت اعتباری ارائه میدن، به مشتری ها جایزه خوش حسابی به صورت اعتبار اضافه هدیه میدن. یا کسانی که زیاد با هواپیما سفر میکنن «مسافت پرواز» یا miles reward هدیه می گیرن که این اعتبارات
هدیه زمان انتقضا هم داره. اگه افراد تمایل داشته باشن می تونن این هدایا رو به خیریه ها تقدیم کنند.

Charity miles
این برای کسانی هست که علاوه بر کمک به خیریه دوست دارن لاغر هم بشن. اپ charity miles در ازای راه رفتن، دویدن یا دوچرخه سواری شما به خیریه کمک میکنه. این کار میتونه خیلی از افراد رو به کمک کردن به خیریه ها ترغیب کنه.

منبع: هافینگتون پست

آیا تو کشور خودمون هیچ کدوم از این روش ها یا سایت ها وجود داره؟

2 پسندیده

من با یاد دادن ماهی‌گیری موافقم، اما یک تفکری که گاهی ممکنه خطرناک باشه در نظر گرفته شندن افرادی که توان رفتن به ماهیگیریث رو ندارن! بیماری شدید دارن، سالخورده هستند و از این دست. تا اونجا که من می دونم هدف بسیاری از موسسات خیریه همینه.گ

توی ایران هم هست، مثلا *780 داره، اکثر عابر بانک‌ها دارن گزینه کمک رو، حتی شماره تلفن‌هایی هست که اگر بهش زنگ بزنید یا اس ام اس بزنید معادل کمک شما به یه خیریه می شه.

من بزرگترین چیزی که به نظرم می رسه برای کمک به مستمندان،‌ استفاده حداکثری از امکانات و توانمون جهت ایجاد شغل و عدم احتکار سرمایه است. جزء اهداف بلند مدتم تولید شغل هستش نه خرید کالاهای لوکس…
ببینید در اطرافتون،‌ طرف تا یکم پول دستش میاد هزار تا چیز لوکس می خره (گوشی، ماشین، طلا، خونهُ ویلاُ زمین اضافه …) حالا کسی که ۳ تا خونه یا زمین خریده گرون بشه اگر سالی ۱ میلیون هم کمک کنه، داره ۱۰۰ میلیون به اقتصاد ضرر می زنه،
من مشکلی با خرید کالای لوکس ندارم ولی اعتقادم اینه که یه نفر نمی تونه پوست تمساح رو روی میزش گذاشته باشه و دم از کمک به حیوانات و محیط زیست بزنه. به طور معادل کسی نمی تونه خودش رو خیر در جامعه بدونه و در عین حال کلی سرمایه رو به جای در گردش قرار دادن در توسعه کشور، خرج احتکار زمین و خونه و طلا بکنه…

2 پسندیده

سوال
چطوری بفهمیم که نتایج سیستمی که انتخاب می کنیم در بلند مدت چی هست دقیقا؟ این هدفمندی چی می تونه باشه؟

جی فارستر، بنیان گذار دینامیک سیستمها و گروهش از سال 1970 تا الان سه تا کتاب و مقاله دادن بیرون در زمینه این که سیستمهای اجتماعی چه ویژگی دارند و مداخله انسانها چه نتیجه ای در کل سیستم می ذاره و پیش بینی هایی رو انجام دادن که تا سال 2100 رو پیش بینی کرده که بحرانها چی می تونند باشند.
#مقاله
در مقاله ای تحت عنوان Counterintuitive Behavior of Social Systems، در صفحه 12 اشاره می کنه که اگه ما به هدف کمک به مردمان نیازمندان براشون غذا و سرپناه و شعل فراهم کنیم _ چیزی که به ظاهر خیلی انسان دوستانه ست_ در بلند مدت چی پیش میاد، اوضاع بدتر میشه چون اونها اینطوری جمعیتشون فقط زیاد میشه و مساله اصلی حل نشده باقی می مونه.

بهتره که قبل از اقدام به کارهایی بزرگ در سطح اجتماعی یه مدل بسازیم ازش ببینمیم که با وارد کردن پیش فرضهای ما ایا تهش اون توقع و نتیجه ای که انتظار داریم براورده میشه یا نه.اگه براورده نمیشه بهتره که اقدام نکنیم.

دنباله موضوع آیا باید به نیازمندان کمک مالی کرد؟
سوال
چرا یک ادم نیازمند، آدم نیازمند شده است؟ با فراهم کردن نیازهای اولیه مشکلاتش حل میشه کاملا؟ نسلهای بعدیش چطور میشن؟

1 پسندیده

از نظر من سیستم‌های دینامیکی نمی تونه خوب مدل کنه! حالا هر چند تا هم مقاله بدن! اون‌ها حتی نتونستن با سیستم های دینامیکی بحران های مالی دهه 1970 و سال 2007 آمریکا و رکودهای سایر کشورها رو پیش‌بینی کنن! من کمتر سیستم دینامیکی رو دیدم که بتونه تبدیل فاز رو درست پیش‌بینی کنه، چیزی هم که فاجعه ایجاد می کنه همون تبدیل فازه. بهترین مدل برای چنین مواردی سیستم های چند عاملیه. چون تغییرات کوچک فردی می تونه جامعه رو کاملا تغییر بده.

حتی با استفاده از سیستم‌های چندعاملی هم مشکلاتی وجود خواهد داشتُ مثلا اگر شما پارامترهای به ظاهر بی ارزش رو وارد نکنید نتیجه ممکنه فاجعه بار باشه مثل پروژه Eurace.

حواستون باشه در دهه ۱۹۷۰ نظر و رفتار اروپا و آمریکا با کشورهای ضعیف‌تر چطور بود! اگر کتاب
Civilization: The West and the Rest: Niall Ferguson
رو خونده باشید یا مستندش رو دیده باشید، فجایعی که در اون زمان‌ها در آفریقا رخ می داد رو کشف می کنید (هنوز که یادش می افتم مو به تنم سیخ می شه) خلاصه بگم توی زمانی که پزشکان اروپایی (آلمان، فرانسه و …) برای کشف رابطه بین اندازه مغز و بیماری و هوش، اون‌ها رو می کشتند و سرشون رو می دادن خودشون لخت کنن،‌ دم زدن از کمک به گرسنگان به نظرم کمی عجیب میاد.
تازه اشاره مقاله بیشتر به تفاوت برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلند‌مدته.

بسیاری از افراد در همین اطراف ما در حال گرسنگی و در نتیجه وحشی شدن هستند! کلمه وحشی شدن یعنی شما حاضر باشید اطرافیانتون رو بدرید، بچاپید، تحقیر کنید،‌ تلکه کنید و … تا برای یک مدتی خودتون آرامش بیشتری داشته باشید. یه نگاه به اخبار کنید: چند تا مدیر و مسئول وحشی می‌بینید. یک اداره برید، چقدر وحشی می‌بینید. حتی اگر به خوراک مردم در ماه رمضان دقت کنید، می بینید که مردم حریص می‌شن، حالا اگر افطاری خوردنشون شانسی باشه، مثلا 30 درصد احتمال داشته باشه برای افطار نون گیرشون بیاد،‌ چی کار می‌کنن!
یک مطالعه‌ای هم در افغانستان در پی اختلاس‌ها و زیرمیزی‌بگیری‌های بسیار در اونجا انجام شده که می‌بینید خیلی به حرفای زده شده من مربوطه. حتما بخونیدش

http://journals.miu.ac.ir/backend/uploads/367690aa51c7bfedbb11c4618c7b05e5347c04b8.pdf

الویس پریسلی یک آهنگی داره به اسم
in the gheto
اون شامل حال ما می‌شه که تا چه حد باید مواظب کمک کردن به دیگران باشیم، بخشی از متن ترانه رو در زیر میارم:
As the snow flies
On a cold and gray Chicago mornin’
A poor little baby child is born
In the ghetto
(In the ghetto)

And his mama cries
Cause if there’s one thing that she don’t need
It’s another hungry mouth to feed
In the ghetto
(In the ghetto)

People, don’t you understand
The child needs a helping hand
Or he’ll grow to be an angry young man some day
Take a look at you and me,
Are we too blind to see,
Do we simply turn our heads

And look the other way
Well the world turns
And a hungry little boy with a runny nose
Plays in the street as the cold wind blows
In the ghetto
(In the ghetto)

And his hunger burns
So he starts to roam the streets at night
And he learns how to steal
And he learns how to fight
In the ghetto
(In the ghetto)

Then one night in desperation
A young man breaks away
He buys a gun, he steals a car,
He tries to run, but he don’t get far
And his mama cries
As a crowd gathers 'round an angry young man
Face down on the street with a gun in his hand
In the ghetto
(In the ghetto)

As her young man dies,
On a cold and gray Chicago mornin’,
Another little baby child is born
In the ghetto
(In the ghetto)

And his mama cries


خلاصه: برای حفظ سلامتی خودتون هم شده، تا جای ممکن کمک کنید افراد کمتری به استیصال برسن و در ضمن همونطور که در جوامع نسبتا عقب افتاده تر می بینید افراد با تمام ظرفیت و توان دارن تولید مثل می کنند:scream: غذا دادن ما چیزی بر ظرفیت اون‌ها اضاافه نمی کنه،‌ مگر اینکه روی مرگ آدم‌ها از گرسنگی حساب کرده باشید (توی اون زمان 1970 حتی در دیالوگ فیلم‌ها هم وجود داره که می گن دیگران مثل موش یعنی یک حیوان موزی داره تولید مثل می کنه)

2 پسندیده

لینکش رو یا عنوان اصلیش رو بذارید لطفا

اون‌ها حتی نتونستن با سیستم های دینامیکی رکود بزرگ آمریکا رو پیش‌بینی کنن!
@meyma

#سوال

رکود بزرگ مربوط به چه سالهایی میشه دقیقا ؟ رکود قبلی سالهای 1920 تا 1940 بوده. و این مقاله بعد تر چاپ شده، سال 1970 بوده.
منظورتون رکود دیگه ای هست؟

ممنون، قرار دادم، [quote=“zahra.fa, post:9, topic:1937”]
رکود بزرگ
[/quote]

ممنون از دقت نظرتون، اصلاح کردم،
البته توجیحات برای خوروندن مدل زیاده، ولی کلا این رو در نظر داشته باشید که، سیستم دینامیکی برای پیش بینی رفتار سیستم های با موجودات کم هوش خوبه، مثل حیوانات و آب و هوا، یا جاهایی که سطح اثر موجودات هوشمند خیلی کمه، مثل مدل کردن دمای محیط یک اقیانوس که توش یک انسان داره زندگی می کنه. یا اینکه اتفاقات خاص مثل تبدیل فاز رخ ندن، مثلا تا وقتی بورس رکود یا صعود ویژه نداشته باشه، ممکنه خوب باشه.

توصیه می کنم پیش بینی های جمعیتی، آب و هوایی، اقتصادی بلند مدت سیستم های دینامیکی در گذشته رو نگاه کنید. چند تاشون به واقعیت نزدیکن. باز هم تاکید می کنم، فقط موفق هاش رو تاکید نکنی، نسبت به کل رو حساب کنید.

1 پسندیده

اون‌ها حتی نتونستن با سیستم های دینامیکی بحران های مالی دهه 1970 و سال 2007 آمریکا و رکودهای سایر کشورها رو پیش‌بینی کنن!
@meyma

وظیفه سیستم دینامیک پیش بینی هست؟ پیش بینی بر چه اساسی؟

وظیفه اصلی سیستم‌های دینامیکی مدل کردنه. اما زمانی مدل شما قابل احترام و خوبه که بتونی یک سری حقایق نابدیهی ازش استخراج کنی. مثل اینکه با در نظر گرفتن مدل موجود، اگر یک پارامتری در فضای نمونه تغییر کنه یا ثابت بمونه چه اتفاقی می‌افته. فرق این مدل با حرف‌های کوچه بازاری در چیه؟ (شاید فقط در هزینه دریافتی) . مشکل در مورد سیستم‌های پیچیده اینه که ساختن داده مصنوعی برای تست خیلی سخته. حتی اگر شما سیستمی رو مدل کنید که مثلا با داده‌های سال گذشته امسال رو خوب مدل کنه، خیلی اهمیت نداره، چون شما می تونید اونقدر پارامترهای سیستمتون رو تغییر بدید تا با امسال سازگار باشه (یا حتی با چندین اتفاق قبل). شما هر n نقطه که بدید یک چند جمله‌ای درجه n-1 هست که با خطای صفر اون‌ها رو برازش می‌کنه. پس طبیعیه که شما می‌تونید برای n اتفاق اخیر در دنیا یک مدل (دینامیکی هموار) بسازید.
اگر قرار باشه مدل شما در مورد گذشته نظر بده و در مورد آینده هیچ اطلاعی نده که بی معنیه، کارتون بیشتر می‌شه تحلیل داده و اطلاعات.

در واقع هدف اصلی من از طرح این موضوعات بر می‌گشت به این پست

بر می‌گرده.

شفافیت لایه های مختلفی داره:

  • شفافیت در مدیریت
  • شفافیت در داده ها
  • شفافیت مالی

هرکدوم هم استاندارد های خاص خودشونو دارن،
مثلا انتشار لیست هیات مدیره یکی از ارکان شفافیت داده ها ست.

ویکی نیکی سعی داره با بالا بردن اطلاعات در مورد علم نیکوکاری که یه بخشی از اون می شه لزوم شفافیت در موسسات به فرهنگ شفافیت در موسسات خیریه کمک کنه.

1 پسندیده