خوب این کتاب به درد بچههای سالهای بالای دبستان و اوایل متوسطه میخوره، با پرس و جوی تلفنی و اینترنتی بالاخره کتابفروشی که داشتش رو پیدا کردم، چون چاپش تموم شده بود، قیمتش قدیمی بود و به حجم و کیفیتش میارزید: فقط ۸ هزار تومن.
خوب منم فرصت طلب، چنتا خریدم، با ریاضیات لعنتی به بچههای هفتم امانت دادم بخونن. اونم با تعداد صفحه و کیفیت پایین تر با قیمت جدید ۸ هزار تومنه ولی چون تعداد بیشتر برای بچهها و همکارام خریده بودم تخفیف ۲۰ درصد خورده بود.
چطوره یه اتاق ترجمه توی پادپرس راه بندازیم و آثاری که جمع آوری میشه رو با اسم پادپرس و مشارکت کننده هاش به چاپ برسونیم یا به صورت pdf به رایگان به اشتراک بزاریم؟
جمهور افلاطون ۶۴۷ صفحه ۳۰ هزار تومن
درباره معنای زندگی ویل دوران (البته اصلیش نایاب شده جان لیتل بازنویسی کرده!) ۱۴۶ صفحه ازین سبکا ۱۷ هزار تومن
موج سوم تافلر ۶۷۴ صفحه ۵۰ تومن (اولین بار که رفتم بخرم زیر ۲۰ تومن بود… چند بار رفتم های دیدم داره میره بالا گفتم بخرم تا نشده ۱۰۰ تومن)
البته ضیافت افلاطون هم گرفتم که تو ماشینه نشد عکس بگیرم
کتاب میخرم ولی وقت نمیکنم بخونم :-/ کسی کتاب خواست بگه براش بخرم یا بهش قرض بدم. خوشحال میشم از کتابام استفاده بشه
کتاب صوتی خوشه های خشم رو یکماه پیش خریدم. خیلی هم طولانیه ولی جالبه در مورد زندگی فرودستان آمریکا در دهه 1930 و بعد از بحران بزرگه. آدم میفهمه که چقدر خانواده محور و سنتی بودن تا همین اواخر! و اینکه سرمایه داران چه ظلم هایی را در پناه قانون به فرودستان داشتن و دارن. داستان جالبیه در هر صورت.
واقعیت اینکه کتاب کاغذی دیگه نمیخرم چون تقریبا مطمئنم که نمیخونمش متاسفانه. کتاب صوتی اما در زندگی دیجیتال امروز خیلی راحت عجین میشه.
با این جمله تون خیلی موافق نیستم چون فکر می کنم بیشتر موضوع اینجاست که اولویتشون نیست! چون خیلی چیزای دیگه هم گرون شده که ضروری هم نیست ولی همچنان می خرند!
آخرین کتابی که خریدم دو هفته پیش بود برای پدرم به اسم چرا ملت ها شکست می خورند؟ (why nations fail) که قویا پیشنهاد می کنم بخونید. (قیمت ۵۳۰۰۰ تومان کتاب نسبتا حجیم ولی سبکیه چون کاغذهاش کاهیه)
نوع نگاه کتاب از جنبه مقابله با عوامل و موانع جلوگیری از پیشرفت و تداوم موفقیت است. عواملی که به گفته نویسنده در حین ساخت انیمیشن داستان اسباب بازی 2 بروز کردند و ممکن بود پروژه داستان اسباب بازی 2 با کیفیتی نازل تکمیل شود و یا شکست بخورد.
پس از مشاهده این اتفاقات نویسنده «اد کتمول» بیان میکند که به این نتیجه رسیدم در مسیر یک شرکت و هدف الهام بخش موانع مخفیانه و پنهانی وجود دارد که ممکن است منجر به شکست شود و در نتیجه به عنوان مدیر پیکسار وظیفه خودم می دانستم تا با این مشکلات غلبه کنم. (کتاب حول این موانع و راهکارهای پیکسار برای غلبه بر آن در گردش است.)
کاش من همسایه تون بودم این کتاب رو قرض میگرفتم و کامل میخوندمش
این کتاب فوق العاده س و میتونه راه گشای خیلی از چیزایی باشه که ما فکر میکنم داریم درست پیش میریم ولی در واقع اشتباهه.
قدر کتابتو بدون
چند روز پیش به پیشنهاد یکی از پادپرسی ها کتاب قدرت سکوت و گرفتم به صورت صوتی
توی فصل ششم بخش دو میگه : اگر می خواید بفهمید که کسی به افکار سایر مردم اهمیت میده یا نه ازش این سوال و بپرسید که اخرین بار کی و چطوری شرمنده شدی؟ اگر صورتش سرخ شد و علایم خاصی نشون داد یعنی به مردم و افکار مردم اهمیت میده و این چیز خوبیه
یعنی درک بالاتری نسبت به حس و حال مردم ، اگر همسری داری که می تونه بهتر احساس انسان هارو درک کنه ، وقتی شما ناراحت هستید بهتر شمارو درک می کنه و وجدان بیشتری داره. این چیز خوبیه برای شما و شاید چیز بدی باشه برای همسر شما شااااید
آهان پس درک کردن حس مردم. درسته؟ اول بنظرم اومد منظور اهمیت دادن به نظر و برداشت بقیه ست و گمان کردم میگین این خوبه که کسی به نظر بقیه بها بده یا بهتر بگم برای جلب نظر اونا زندگی کنه.
راستی آدم هایی که توی همه کارها و مراوداتشون به این فکرن که مردم چی میگن و از نظر مردم چی زشته یا قشنگه، چجور آدمایی هستن؟
افراد گروه اول ، بخاطر درکی که دارند بخاطر نظام فکری و ذهنی می تونند افراد با احساسی باشند یعنی درک درستی از حس ها
افراد گروه دوم برعکس هستند یعنی درک نمی کنند فقط زیادی احساس می کنند.
مثلا شما ناراحت هستید و به هر کدوم از این اشخاص یک کلمه ناخوشایندی و میگید . گروه اول می فهمه که شما ناراحت و عصبانی هستید و حس شمارو دریافت می کنه ولی گروه دوم حس ناخوشایند شمارو چندبرابر می کنه و اینطوری شمارو درک می کنه. اولی با فهمیدن دومی با چندبرابر کردن
برای همین افراد حساس نگران نظر مردم هستند چون نظر مردم تاثیر زیادی روشون میذاره ولی افرادی که درک می کنند اینطور نیستند ، تازه شاید در ظاهر خیلی سرد به نظر برسند
چجوری با آدم های حساس کنار بیایم؟ کسانی که همه زندگیشون برای خوشایند و جلب رضایت مردمه. انقدر که پا روی اسایش یا خواسته ها یا خوشایند خودشون میذارن همیشه که مبادا کسی خوشش نیاد یا کسی براشون حرفی درنیاره یا کسی بش برنخوره؟ و خیلی وقت ها حتی اون کارم قبول ندارن و خودشونو به دردسر میندازه ولی نمیتونن با حس زندگی کردن برای مردم مقابله کنن پس انجامش میدن!
نمی دونم ، سوال مثل این می مونه که بگی با شخصی که تمام پوست بدنش سوخته است چطوری برخورد کنیم. چون مثلا پوست نازک این شخص حتی باعث میشه دست دادن باهاش اذیتش کنه.
این یه بحث دیگه است ، 70 درصد بدن انسان از آب تشکیل شده ، 70 درصد روان انسان هم از عشق و محبت تشکیل شده و اگر این مقدار درون انسان نباشه در اینده روان خشک و چروکیده ای پیدا میکنه که همیشه به دنبال عشق و محبت میگرده تا خشکی وجودش و جبران کنه یعنی دنبال آب میگرده
کودک انسانی وقتی محبت کافی و دریافت نکنه در بزرگسالی همینطور میشه و همیشه به دنبال رفع نیاز دیگرانه ، یعنی از دیگران درخواست محبت می کنه ، درخواست آب و هیچ وقت هم سیراب نمیشه.
این بچه فاقد محبت در اینده به فرزند خودش هم محبتی نمی تونه بده ، چون محبت درون ما کاشته میشه تا ما بعدا بتونیم از محبت ذخیره شده درونمون استفاده کنیم.
راه حل چیه ؟ نمیدونم. شاید راه خوب اینه که درکشون کنیم ، این ها بچه هایی هستند به دنبال محبتی که پدر مادرشون بهشون ندادند، یعنی قربانی هستند