در مواجهه با شکستهای احتمالی چه واکنشی نشون میدید؟
در یه شکست واقعی چطور رفتار میکنید؟
از آخرین تجربه هاتون بگید، هم پیش از شکست و هم پس از شکست … .
مرتبط با موضوعهای
در مواجهه با شکستهای احتمالی چه واکنشی نشون میدید؟
در یه شکست واقعی چطور رفتار میکنید؟
از آخرین تجربه هاتون بگید، هم پیش از شکست و هم پس از شکست … .
مرتبط با موضوعهای
اره اولش ناراحت کننده س ولی سعی میکنم اوضاع رو تحت اختیار بگیرم و به آینده فکر کنم
متاسفانه وقتی بد شکست میخورم خنده های عصبی سراغم میاد و بقیه فکر میکنن حالم خوبه و این میشه که علاوه بر تحمل درد اون شکست درد درک نشدن هم اضاف میشه
البته بعد دوساعت سعی میکنم یادم بره موضوعی بوده که من توش شکست خوردم و تلاشم رو میکنم به خودم بفهمونم شکست همیشه هست این موفقیته که بعد شکست میاد و اگه شکستی نباشه قرار نیست پیشرفت و حال بهتری هم به وجود بیاد
چه خوب كه شرح حال كلى رو گفتيد، كاش از تجربه هاتون هم بگيد … .
خب لاله جان. اینجاست که من میخوام کمی کامل و طولانی توضیح بدم.
نکته اول این هست که من یکی از بزرگترین مشکلاتم شکست خوردن هست. چرا؟ چون هیچ وقت شکست نخوردم، هیچ وقت نه نشنیدم، امکان نداره چیزی بخوام و انجام ندم و یا به دست نیارم. اینا همه باعث شده که فکر کنم دنیا همیشه بر وفق مراد منه و خیالم همیشه راحت باشه…
همه میرفتن دنبال کار، کار میومد دنبال من.
همه جون میکندن چیزی رو یاد بگیرن و وارد گروه خاصی بشن، من به راحتی این کارو انجام میدادم.
و چیزاهایی از این دست…
این اتفاق اینقدر افتاد که من با طعم و حس و حال شکست غریبه شدم. اینقدر که الان از شکست خوردن میترسم و اگر فقط یک ناکامی کوچولو دچار بشم به شدت افسرده میشم و توی روحیم اثر میزاره.
حالا دیگه شکست عشقی رو ببین که چجوری باید تحمل کنم.
شکست شغلی…
شکست تحصیلی…
و چیزای دیگه!
من هم دقیقا این حالت بهم دست میده!