یکی از تصاویری که در ذهن مردم وجود دارد و میتوان در سطح جامعه دید این است که مردم ایران جزو باهوشترین مردمان جهان هستند. اما آیا این تصویر ریشه در واقعیتها دارد؟
با دوستی که دانشجوی دکترای علوم سیاسی است گفتگو میکردم. برایم مثالهایی آورد که نشان دهد ما نه تنها باهوش نیستیم بلکه خیلی کمهوش هستیم (حداقل در رابطه با کشورهای همسایه). سوالی که وجود دارد این است که اگر ما واقعا جزو باهوشترین مردمان بودیم آیا نباید نمود این هوش را در زندگی روزمره میدیدیم؟
پرسش
آیا ایرانیها باهوش هستند؟
این تصور که ایرانیها باهوش هستند ریشه در چه چیزی دارد؟
اگر ما ایرانیها باهوش هستیم چرا با این همه مهندس عمران نمیتوانیم یک بیمارستان بسازیم که با زلزله ۷ ریشتری آسیب جدی نبیند؟
برا اینکه بحث خوش تعریف شه، تعریف اولیه ای از باهوش لازمه. تعریفمون از باهوش چیه؟
جدا از تعریف، یه تحقیق و یه نظر:
بر اساس این مقاله از بیزینس اینسایدر، از لحاظ هوش ریاضی و علوم (science)، در سال ۲۰۱۵، رتبه ۵۱ در بین ۷۶ کشور رو داشتیم. اندازه گیری توسط Organization for Economic Cooperation and Development (OECD) انجام شده.
برای ساخت یه بیمارستان یا یه ساختمان مهندسی شده، نیازی به هوش چندانی نیست. بلکه نیاز به دقت عمل هست. طوری که از هیچ مرحلهی کنترلی در هنگام ساخت نگذریم و از روی پروتکلهای موجود پیش بریم. این کار هر کسی نیست.
منظورم فقط IQ نیست. منظورم مجموعه هوش ریاضی، هوش اجتماعی، هوش هیجانی، هوش سیاسی، هوش اقتصادی و قدرت تحلیل مسائل انسانی است.
هوش ریاضی: توانایی حل مسائل ریاضی.
هوش اجتماعی: معیاری است از آگاهی و باورهای اجتماعی فرد که به او قدرت تحلیل و مدیریت تغییرات اجتماعی را میدهد.
هوش هیجانی: توانایی شناخت احساسات خود و دیگران و مدیریت آنهاست.
هوش سیاسی: توانایی درک شرایط سیاسی و قدرت تحلیل و مدیریت تغییرات سیاسی.
هوش اقتصادی: توانایی درک شرایط اقتصادی و مدیریت کردن تغییرات اقتصادی.
فکر میکنم به غیر از مورد اول بقیه را نمیتوان مستقیما اندازه گرفت اما خروجی آنها را میتوان در جامعه لمس کرد. شما چه نوع دیگری از هوش را میتوانید به این لیست اضافه کنید؟
به هوش ریاضی نیازی نیست اما انواع دیگر هوش چه طور؟ آیا مهندسین ما قدرت تحلیل مسائل انسانی و اجتماعی را دارند؟
پینوشت: هوش زیباییشناسی را هم باید به لیست انواع هوش اضافه کرد. چیزی که در معماری جدید ایرانی نمیبینم هوش زیباییشناسی است.
مگه باهوش بودن چه فضیلتی هست؟ شاید داستان چاقوی دو لبه باشه. بستگی داره چطور ازش استفاده بشه. مطمئنا خیلی از جنایتکاران تاریخ، سیاستمداران فاسد و بزهکاران و زندانی ها دارای هوش بالایی هستن. خیلی هوش میخواد تا راه های فریب سایرین روبیابی و بعد هم طوری عمل و رفتار کنی که به مقصدت برسی و کسی متوجه نشه.
اما خب یه جامعه که بخواد مسیر درست رو در جهت توسعه طی کنه موظف هست که امور رو به دست افراد شایسته بسپاره که یکی از ویژگی هاش (و البته نه همه ویژگی) هوش بالا هست. من نگرانیم از کم شدن متوسط هوشی مسئولین (به دلایل مختلف ) در طی سالیان اخیر و از طرفی متوسط هوش ایرانیان به دلایل مختلف از جمله مهاجرت افراد با هوش متوسط و بالاتر هست.
برای IQ جاهای معتبری مثل اینجا که متوسط تقریبی از ضریب هوشی کشورهای مختلف هست توش. ما با میانگین 84 از متوسط به پایئن به حساب میایم.
چرا این تصور در کشور جا افتاده؟ کمابیش در همه کشورها این تصور در بین عامه وجود داره ولی رشد بیش از حد این دیدگاه به خاطر تلاش برای تقویت ملیت “ایرانی” به عنوان ملیت واحد در کشوری با قومیتهای مختلف بوده. در کنار مسائل تاریخی مثل ستایش ایران باستان و چیزای دیگه.
با نکاتی که @najme گفت واقعا موافقم. نکته مهم اینه که همونجا هم میتونید ببینید که رابطه معنا داری بین درآمد سالانه و ضریب هوشی وجود داره برای کشورها، ولی اصلا به معنای اساسی بودن این فاکتور نیست. در واقع اگر بپذیریم که آموزش سطح هوشی متوسط رو بالا میبره، رابطه علیتی رفاه با هوش برعکس میتونه باشه، یعنی رفاه بیشتر اگر با آموزش عمومی بهتر همراه باشه، جامعه رو باهوشتر میکنه.
عامل مهاجرت فاکتور بسیار مهمی هست توی ایران، چون اکثرا آدمها با هوش بالا امکان مهاجرت میکنند و در طولانی مدت هوش متوسط رو به شدت تحت تاثیر قرار میده.
نکته مهم اینه که در “طولانی مدت” آدمهای باهوش میتونن جامعه رو پیش ببرن و این آدمها در هر زمانی با احتمال زیاد وجود دارن در جامعه ، ولی تصمیم گیری برای استفاده از هوش اونها و پذیرش نظراتشون به میزان هوش “بالادستیهای جامعه” بستگی داره. به نظرم مهمترین مسئله همون کاهش شدید هوش این قشر در اثر روند معیوب رشد سیاسی هست نه هوش متوسط جامعه. شاید بشه با اهمیت مربی در بازی فوتبال قیاس کرد این نکته رو.
فکر می کنم ایرانی ها باهوش ترین هستند زیرا در جوامع مختلف دنیا جز موفق ترین افراد آن جامعه در زمینه های مختلف مانند علمی، کسب و کار، مناصب، و غیره می باشند.
نکتهی جالب توجهی مطرح کردید، پیشنهاد میکنم این تدتاک رو مشاهده کنین:
راجع به یک فاجعهی مهندسی هست که در زلزله هاییتی اتفاق افتاد، و باعث کشته شدن ۲۰۰ هزار نفر و اواره شدن بیش از یه میلیون نفر شده. بعد از بررسی دیدن که اکثر ساختمانها به یه شکل ریخته و اکثرا با دلایل مهندسی:
وصل نبودن دیوارها و اسلبها به ستونها
آویزان بودن سقف از ساختمان
ساختارهای معلق و نامتقارن
مصالح نامرغوب
سیمان ناکافی
نبود مهار کافی روی آجرها،
و میلگردهای نرم که در معرض رطوبت خورده شدهاند.
مهم این است که اگر مهندسان ما اشتباهی کردند، حداقل برای آينده از آن درس بگیرند.