یه نکته ظریفی تو مثالا هست که کمی سوال رو ابهام دار میکنه. راجع به سوال «آیا شرط لازم توصیه کردن، عمل کننده بودن هست؟»
###تجربه شخصی
مربی والیبالی داشتیم که به دلیل شرایط روزگار، در زمانی که میتونستن به بازی ادامه بدن، انتخاب کرده بودن مربی شن. در واقع اون موقع ها زنجان مربی نداشته، و قزوین هم در استان زنجان بوده. مربی مون تعریف میکردن که هر سال قزوین تیم تشکیل میداد و مسابقات کشوری شرکت میکرد ولی زنجان چون مربی نداشت، تیم هم نمیداد. و ایشون تصمیم گرفتن مربی شن، به افراد مستعد اموزش بدن و … .
پس ایشون هیچ وقت بازیکن حرفه ای نبودن، ولی تو نوع خودشون و در حد شهرستان ها یکی از بهترین مربی های والیبال بودن. در موارد مختلفی که خودشون تجربه پیاده سازی ش رو نداشتن توصیه میکردن.
همه بازیکنان ایشون هم به حرفشون گوش میدادن و توصیه هاشون رو تا جایی که میتونستن، عملی میکردن.
از این مدل مربی ها کم نیستن، یا شاید بهتره بگیم خیلی از مربی های موفق خودشون بازی نکردن. @somo849 و @moghadam.b میتونن راجع به مربی های فوتبالی که خودشون بازیکن نبودن، موارد خوبی رو مطرح کنن.
ولی پاسخم به سوال «ایا اگه من دروغ بگم، میتونم به بچه م بگم دروغ بده؟» و یا حتی «ایا اگه من دروغ بگم، توصیه هایی که به بچه م میگم مورد قبول ایشون قرار می گیره؟» چیز دیگه ای هست! و فکر میکنم بشه در این باره حتی بحث های اخلاقی رو مطرح کرد. یعنی وقتی به این سوال فکر میکنم یاد سوال «نسبی بودن یا نبودن اصول اخلاقی» میفتم.
من اگه دروغ میگم، احتمالا دروغ رو به عنوان یه اصل اخلاقی قبول ندارم و فکر نمیکنم چیز بدیه. پس نمیتونم به بچه م بگم دروغ نگو. یه جور انگار مرز تمامیت (integrity) رو زیر پا میذارم با این کار.
ولی مربیم وقتی به جای بازی کردن، بازی یاد دادن رو انتخاب کردن؛ فکر نمیکردن بازی کردن بده! برا همین توصیه هاشون به خوبی مورد قبول بازیکنان بود.