داستان به نظرم اون قدر که جذاب شروع شده بود، جذاب تموم نشد. تو این موضوع هم گفتم که حسم بعدش شادی یا حتی ناراحتی نبود. صرفا خلا بود. بعید میدونم هیچ نویسنده ای به قصد ایجاد خلا بنویسه! چون خلا فراموش میشه و تو ذهن موندگار نیست.امتیاز ۴.۶ برای قسمت پایانی در IMDB هم نشون دهنده حس های مشابه از سایر افراد هست، اون هم برای سریالی که اکثر امتیازاش بالای ۹ بوده!
من بودم داستان با این همه جزییات زیبا و واقعی رو در حالتی واقعی باقی میزاشتم. شاید آدمها فکر میکنن که از بین همه این افراد یه نفر باید برنده تاج و تخت میشد و بقیه به شکلی به مسیری میرفتن که این امکان رو از دست میدادن. ولی خیلی سادهتر و در عین حال عمیق نگاه کنین: در هر قسمتی میتونست این داستان تموم بشه. چون این رقابت همیشه باقی میمونه. ممکنه یه نفر از دور خارج بشه ولی افرادی تازه وارد فاز زندگی و رقابت میشن.
فصل هشت همین نکته رو کاملا از دست داده بود. جزییات کم، زرق و برق و کلیات بیشتر، تلاش برای پاک کردن مسئلههای جانبی به سرعت، و در نهایت دادن یه پایان به داستانی که انگار نمیتونست پایانی ساده داشته باشه. به نظرم مهمترین شوک این بود که آدمها ته دلشون دوس نداشتن این بازی تموم بشه، مهم این نبود که چطور تموم میشه.
همین 2 دقیقه پیش آخرین قسمت از سری بازی تاج و تخت رو دیدم و بعد از تقریبا 10 سال این قصه برای من تموم شد
ولی واقعا انصاف نبود بعد از 10 سال اینقدر ضعیف تموم بشه این سری . با قصه تموم شدن داستان اصلا کاری ندارم . این تصمیم نویسنده بوده که اینطوری تموم کنه و ما هم فقط باید همراه نویسنده باشیم تو این داستان . منتها دقیقا همونطوری که @yousef گفت خیلی کلی نگری شده بود توی روند داستانی فصل 8 . خیلی از جزئیات مهم مثل این که چرا دنی اون تصمیم رو گرفت یا حال روحی جان بعد از کشتن دنی چی بود یا این که چرا دقیقا جیمی لنستر برگشت پیش سرسی و … به کل انگار سانسور شدن .
ای کاش به جای بودجه ای برای جنگ ها گذاشته شده بود مثل فصل های اول فقط نتیجه جنگ نشون داده میشد و به جای اون به تحلیل رفتار کارکتر ها پرداخته میشد .
فصل 8 این سریال وقتی تموم شد دقیقا حسی رو داشتم که بعد از دیدن یه فیلم اونجرز دارم . حس آدمی که یه ساندویچ بزرگ رو تا ته خورده و سیر شده و همش عذاب وجدان داره چرا پر خوری کردم
اونجرز مثال خیلی خوبی است از پر بودن از تکنیک اما خالی از مفهوم. تکنیک به تنهایی برای ساختن فیلم کافی نیست. مثلا اگر به ارباب حلقهها نگاه کنید پر از تکنیک است اما کارگردان تکنیک را محور فیلم قرار نمیدهد. به نظرم فیلمهای پر فروش امروزی بیش از حد تکنیکزده شدهاند و سعی دارند به این شکل مخاطب جذب کنند. البته تا حد زیادی هم موفق بودهاند.