بیاین کمی خارج از محدوده فکر کنیم، ذهن و خلاقیتمون رو آزاد کنیم، و یا حتی خیلی ساده: اولین پاسخ‌هایی که به ذهنمون میرسن رو بگیم. صرفا کمی استراحت ذهنی و یا حتی بازی …
چند تا عکس هم برای الهام گرفتن از فضاهای خلاقانه مترو براتون میذارم:
اسم متروی سریع رو می‌ذاشتم شهاب و از رنگ زرد و بنفش استفاده میکردم به مترو دکه های کوچک تغذیه و کتاب فروشی سازماندهی شده ( در قطع جیبی) اضافه میکردم میشد
من خودمو میگم
تغییر تو فضا اصلا باعث نمیشه نگاهم به مترو عوض بشه
چون هدفم از مترو صرفا جابجاییه
ولی چیزی که باعث میشه حال و هوای مترو برام عوض بشه ، دیدن آدمای باحال و با صفا تو متروعه
باید یه کاری کرد که مترو جایی بشه برای حمل و نقل آدمای با فرهنگ
مثلا کوه
شما وقتی کوه میرید یه سری آدم خاص اونجان . کسی کاری نکرده که کوه براشون باحال تر بشه
اونا کوهو دوست دارن ولی سختی کوه باعث میشه هر کسی پا نشه بیاد اونجا
مثلا چکار کنیم؟ مساله اینه فقط آدمای بافرهنگ نمیخوان جابه جا بشن، آدمای بی فرهنگ هم نیاز به جابه جایی دارن.
شاید برخورد این دوتا باعث بشه بی فرهنگ ها از اونها یاد بگیرن و تغییر کنن.
اگه دنبال راهکارید اول باید دنبال علت بگردید @moalem
یعنی علت سفر ها با مترو توی چیه؟
رفتن به محل کار
رفتن به دانشگاه /مدرسه
سفرهای درون شهری : سینما و پارک و خانه اقوام و …
شغل های درون مترو
مترو باید همزمان با ارتقا سطح کیفی حمل و نقل عمومی ، به فکر ارتقا سطح مسافران خودش هم باشه و این با زدن یه بنر تو مترو یا یه شعر زیبا اتفاق نمیافته
علت بی فرهنگی در مترو معمولا چند چیزه
عجله مسافران
نگرش مترو نسبت به مسافران : یعنی مسافر ها رو دفعی و مقطعی در نظر میگیره
مسافران حاشیه نشین و غیر شهری
پیشنهاد:
فراهم کردن صندلی های بیشتر برای استفاده و کاستن مسافران سرپایی (وقتی به مسافران به دید محموله جابجایی نگاه نشه ، کاستن از ظرفیت های حمل و نقل در هر نوبت باعث افزایش کیفیت میشه)
حمایت از مسافران پر سفر به صورت اهدای مزایای درون سازمانی یا برون سازمانی (یا کارت بلیط ویژه یا مثلا تخفیف برای سینما یا تیاتر یا خرید کتاب و … )
عالی بود! متروی عادی در این مدل رنگ‌آمیزی و اسم‌گذاری چه طور خطاب میشد؟
…
و شهاب ها می‌ترکن!