این سوال را از جایی دیدم و جوابی مربوط به آن را هم خواندم اما خیلی دوست داشتم نظر این جمع را بدونم؟ واقعا باید نگران چه چیزی بود؟ چیه که به خاطرش باید حس کنیم آینده نسل بعدی کشور یا دنیا در خطره؟
سوال سختیه.
من خودم گاهی که به وضعیت کشورهای اطراف (سوریه، عراق، افغانستان) نگاه میکنم نگران جنگ های احتمالی میشم که در اینده ممکنه بهمون تحمیل شه! موضوع هوش ایرانیان را که در پادپرس دنبال میکردم دیدم بیشتر باید از ندانم کاری های خودمان نگران باشیم تا حملهی دشمن فرضی. وضعیت بعضی دانش پژوهانم را که میبینم، نگران اخلاق و سرشت نسل آینده میشم. خلاصه سخت میشه فقط یک چیز رو انتخاب کرد.
سوالتون رو کمی محدودتر کنید راحتتر میشه بهش فکر کرد.
خوب لازم نیست فقط نگران یک چیز باشید و دقیقا از عمد سوال رو محدود نکردم تا هرکس بر اساس پیش زمینه ذهنیش برداشت خودش از سوال رو داشته باشه.
از نظر تفکر سیستمی به سوال نگاه کنین، این شاید تنها محدودیت سوال هست.
سلام، من نگران وضع تغذیه در سالهای بعد هستم، منظورم تولید محصولات تراریخته است ،از جمله سویا، ذرت، روغن کلزاو…چرا ۲۱ کشور دنیا از جمله ژاپن واردات محصولات تراریخته را ممنوع کرده اند، مزایا دارد ولی معایبش هم زیاد است، به گفته دکتر چمن رخ (دکتری رشته میکرو بیولوژی )بیماریهایی نظیر آلرژی، سرطان کبد، سرطان سینه، آسم، پارکینسون، ٱتیسم و…از بیماریهایی است که به واسطه مصرف این محصولات گرفتار میشویم،نتایج تحقیقات ۲۰ سال اخیر که روی مصرف کنندگان سویا و ذرت تراریخته انجام شده،…(ناراحتی های پوستی، اگزما، سرطان پوست) است
دوچیزمنو نگران میکنه:
۱-سیر کردن شکم عرب وگشنه نگه داشتن شکم عجم.
۲-منابع محدود اب…واقعااب نداریم!
به عنوان شهروند کشوری در حال توسعه، نگران اینم که در آینده هم به گرد پای کشورای توسعه یافته نرسیم. تکنولوژیمون حداقل یه پله عقبتر از تکنولوژی توسعه یافته ها باشه. در اقتصاد حرفی واسه گفتن نداشته باشیم. دغدغه هامون نتونه پیشرفت کنه و همش درجا بزنیم.
تنها دلخوشیمون گذشته مون باشه. کم کم به جای اینکه بتونیم آینده ای مختص فرهنگ و بوم خودمون بوجود بیاریم همیشه وارد کننده بمونیم. زبان ملی کشورمون منسوخ بشه یا جایی واسه پیشرفت نداشته باشه. به جای اینکه در موضوعاتی مثل محیط زیست و توسعه پایدار الگو باشیم، دنبال کننده تعهدات بین المللی بشیم و وقتی که دیگه کار از کار گذشت و اثرات زیست محیطی مثل خشکسالی و گرمایش زمین رو دیگه نتونستیم کنترل کنیم مجبور بشیم بیشتر وارد کننده بشیم.
به نوعی نگران اینم که درگیر یه لوپ شدید از وابستگی به کشورایی بشیم که مسلماً منافع خودشون در اولویت هست. موردی مشابه کشورای آفریقایی که هنوز نتونستن از زیر سلطه در بیان.
من لزوماً بلد نیستم سیستمی به موضوعات مختلف نگاه کنم. در موضوع زیر این سوال رو میپرسم خیلی خوب میشه تجربه و آموخته های خودت رو بهش اضافه کنی.
من هم نگران کودکان هستم:
1.چیزهایی که یادنگرفتند و باید یادبگیرند
2.چیزهایی که یادگرفتند و نباید…
من نگران وضعیت نابسامان آموزش و تربیت بچه هامون هم در مدرسه هم محیط و هم در خانواده هستم
شاید سطح بندی شده نگاه کنم دغدغه های مهمترم این چیزهان:
1- شخصی: به جواب سئوالهای علمی خودم نرسم و درگیر مسائل ریزتر زندگی بشم. یکی اینکه روزی بیاد و از اینکه برای خواسته هام تلاش کافی نکردم و شجاع نبودم، پشیمان بشم.
2- جامعه ایران: فروپاشی اخلاقی و اجتماعی بویژه در آینده نزدیک در اثر مسائل مختلف
3- در بالاترین سطح: عبور برگشت ناپذیر از اثرات تغییرات اقلیمی به نحوی که حیات به شکل بنیادی در روی زمین ناممکن بشه!
4- در سطح تکنولوژی: ظهور رباتها و کنترل اونها توسط آدمهای قدرتمند که به واسطه اون دیگه نیازی به مردم عامه نبینن و اونا رو از بین ببرن! البته اگه خودم هم برسم این نگرانیم برطرف میشه.
اگر پستی تو پادپرس راجع به این محصولات هست ممنون میشم همین جا به اشتراک بگذاری و اگر نیست کمی راجع به این محصولات توضیح بدی
در مقیاس جهانی اگه بخوایم فکر کنیم، یه محاسبه ی ساده و خلاقانه راجع به جمعیت دنیا دیدم که میتونه حس بیشتری نسبت به چیزی که میتونیم نگرانش باشیم بده:
نویسنده کل جمعیت دنیا رو صد نفر گرفته و باقی آمار رو برای این صد نفر مطرح کرده. مثلا بعضی عددهای جالب توجه در این جمع صد نفری در دنیا:
- ۲۵ نفرشون بچه هستن،
- ۱۴ نفرشون نمیتونن بخونن یا بنویسن،
- ۲۲ نفر اضافه وزن دارن، ۹ نفر غذای کافی ندارن و ۱ نفر از گشنگی میمیره!
- ۹ نفر به آب آشامیدنی دسترسی ندارن،
- ۷ نفر تحصیلات دانشگاهی دارن (ده سال قبلتر این عدد یک نفر از صد نفر بوده)!
- و ۱۴ نفر سرپناه ندارن.
در مقیاس فردی، عقب موندن از بقیه جاهای دنیا تو رفاه و آرامش خودم رو اذیت میکنه!
یک اکادمی امریکایی با استناد به مطالعات صورت گرفته روی حیوانات، تاثیرات این اصلاحات ژنتیکی را روی ارگانهای صدمه دیده، اختلالات دستگاه گوارش، دستگاه ایمنی و افزایش سرعت پیر شدن و ناباروری عنوان کرد.
همچنین این مواد غذایی، موادی را در بدن باقی میگذارد که باعث مشکلاتی در طولانی مدت میشود .طبق گزارشات این آکادمی به عنوان مثال: ژن ها در داخل سس سویا میتوانن به دی ان ای باکتری زنده درون بدن انسان منتقل شود. همچنین این اصلاحات ژنتیکی درون دانه ذرت، سم حشره کشی تولید میکند که درون خون زنان باردار و جنین آنها یافت شده است. طبق گفته های دکتر عمرانی عضو هئیت انجمن ارگانیک ایران، این به معنی مخاطرات فراوان سلامت و زیست محیطی است، چرا که ماده ای که باعث سرطان میشود، عامل ایجاد بیماریهای زیاد دیگری نیز هست. افزایش این بیماریها در آمریکا (با استفاده زیاد از این محصولات) رشد زیادی داشته. استفاده از علف کشها در گیاهان تراریخته مقاوم به علف کش، باکتریهای خاک را از بین برده و روند تجزیه بقایای موجودات و تثبیت کربن و نیتروژن اتمسفری را با مشکل مواجه میکند و خاک را به یک توده فیزیکی بی خاصیت تبدیل میکند.
این در حالی است که رهبر عزیزمان در مورد تراریخته ها اعلام موضع کرده اند، در (مصوبه ۲۶ آبان ۹۶) که بند هشت آن گسترش اقتصاد سبز با استفاده از محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک است. در حالی که دولت در لایحه برنامه هشتم نوشته، قصد توسعه تراریخته در مورد پنبه و برنج را دارد.
@Zmshfz منبع این خبر رو فراموش کردین. به اعتبار خبر کمک میکنه.
@bahram راجع به محصولات تراریخته پیشتر در یه موضوع بحث کوتاهی در پادپرس مطرح شده: چطوری میشه با اصلاح خود غذا نذاشت که خودش خراب بشه ؟
سلام خدا قوت nedaesfahan.ir
لاله آمار دادی اما نظرت رو راجع بهش نگفتی شاید به چشم نیاد اما در این آمار من حس میکنم نگران کننده ترین بخش کسایی هستن که آموزش ندیده اند.
سهیل جان چیزی که در حد توانم بود برات نوشتم امیدوارم بتونه مفید باشه.
تحلیل آمار کمی برام سخت بود و گفتم ادای فیلمهای فرهادی رو دربیارم که انتهاش رو به عهده مخاطبهایی با ذهن تحلیلگر میذاره.
من آمار رو دیدم به نظرم عجیب رسید که هنوز افرادی هستن که مشکل آب و غذا و سرپناه (نیازای اساسی) دارن، برام به معنای رشد منفی بشر بود این امار. چون اگه هیچ کاری نمیکردیم و هیچ رشدی رقم نمیزدیم، همه انسان های دنیا اصولا باید میتونستن اب پاک و غذا و سرپناه داشته باشن.
یعنی چیزی که باید نگرانش باشیم آدمای آموزش ندیده نیستن، آماری از آدم ها هستن که در چنین برههای از زمان دسترسی به سادهترین نیازای انسان ندارن.
خب فکر نمیکنی همون آدما اگر کمی آموزش ببینن بتونن با رعایت یک سری اصول به نیاز های اساسیشون هم دست پیدا کنند. قبول دارم سهم قابل توجهی از اون ها رو کودکان تشکیل میدن اما این مثال به نوعی فرق بین ماهی دادن و ماهی گیری یاد دادن. فکر کنم حتی بیل گیتس هم داره پروژه ای رو دنبال میکنه که در اون به هر کدوم از افراد یک مرغ داده بشه تا با نگهداری و محصول گرفتن ازش زنده بمونن. این به نظرم میشه به نوعی همون ماهی گیری یاد دادن، این که فرد رو به خودت وابسته نکنی، بلکه با یه مثال کوچیک از توانایی خودش بهش یاد بدی که میتونه با چیز های فوق العاده ساده زنده بمونه. مرحله بعدی مرغ میتونه یه کار ساده برای اون فرد باشه.
نظر
همین طوری داشتم به این پرسش مهم که به این سادگی و خوبی مطرح شد فکر میکردم، به نظرم رهبرهای بزرگ دنیا کسانی هستن که میتونن و تشخیص میدن باید نگران چه چیزی باشن، و یا جرات و جسارت به خرج میدن و حتی با اینکه مطمئن نیستن انتخاب میکنن که نگران چه چیزی باشن.
یه جورایی چنین چیزی یه هنر به نظر میرسه! و چیزی که داشتم بهش فکر میکردم این بود که ایا میشه چنین هنری رو به شکل علمی بهش پرداخت؟ یعنی معیار و اساسی برای انتخاب اولویت ها در نظر داشت طوری که در هر لحظه از زمان بتونی تشخیص بدی اولویتت رو بذاری روی بهبود چه چیزی.
این خصوصیت شبیه به ایمان هست ولی خاصیت القای مطلب به دیگران برای رهبری مهمتره به نظرم. ولی بحث کلی این خاصیت خیلی جالبه. همیشه فکر میکنم قدرت مثل هیپنوتزیم توی وجود این ادمها هست!