به نظرتون حالِ اقتصاد ایران چقدر بده؟

بعد از انقلاب، اقتصاد ایران پیوسته در حال رشد بوده است. در نمودار زیر تولید ناخالص ملی ایران (قرمز)، عربستان (سبز)، عراق (آبی) و قطر (زرد) را می‌بینید (منبع):
GDP

چیزی که در نمودار بالا مشهود است همبستگی در صعودها و سقوط‌ها است که به وضوح به اقتصاد نفتی این چهار کشور مربوط می‌شود.

اما معیار بهتری که سطح ثروت یک کشور را نشان می‌دهد سرانه تولید ناخالص ملی است (منبع).


دلیل این که کشور قطر در نمودار دوم بالاتر از همه قرار می‌گیرد، جمعیت پایین‌اش نسبت به سایر کشورهاست. به طوری که درآمد حاصل از نفت بین تعداد کمتری از افراد تقسیم می‌شود. اگر توجه کنید ایران در کنار عراق قرار دارد.

دنباله‌ی موضوع آیا ایران یک کشور ثروتمند است؟

محاسبه سرانگشتی

سرانه تولید ناخالص ملی سالانه در ایران ۵۰۰۰ دلار است. با دلار ۱۰۰۰۰ تومانی می‌شود ۵۰ میلیون تومان در یک سال. بنابراین اگر ثروت در ایران را عادلانه تقسیم کنیم به هر نفر سالی ۵۰ میلیون می‌رسد. اگر ۳۵ درصد این مقدار برای بیمه و مالیات کسر شود (در آلمان ۴۵ درصد حقوق بابت بیمه و مالیات کسر می‌شود) ماهی ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان درآمد خالص هر فرد ایرانی در یک جامعه کاملا عادل خواهد بود.

آیا چنین واقعیتی را می‌پذیریم؟

پذیرش واقعیت‌ها گام اول پیشرفت

متاسفانه ما ایرانی‌ها عادت داریم که از واقعیات فرار کنیم به جای این که یاد بگیریم با آن‌ها زندگی کنیم. چیزی که عدد و رقم می‌گوید این است که ایران یک کشور ثروتمند نیست. در واکنش به این جمله خیلی‌ها می‌گویند: «ایران منابع زیادی دارد و فساد و بی‌کفایتی مسئولان تنها دلیلی است که ما در جای کنونی قرار داریم.»

با جمله بالا مخالف نیستم اما ایمان دارم که این همه ماجرا نیست. واقعیت این است که وجود نفت ما ایرانی‌ها را شدیدا تنبل کرده است. ما به زندگی نفتی عادت کرده‌ایم. نمونه‌اش را می‌توانیم در خودمان و اطرافیان‌مان ببینیم، آدم‌هایی که منتظرند یک شغل پشت میز نشینی پیدا کنند و بدون تولید ارزش افزوده به پول برسند. در کارخانه‌جات هم همینطور است. رییس کارخانه خیالش راحت است که از بانک وام می‌گیرد و قرار نیست پس بدهد چرا که پول نفت آن را جبران می‌کند.

5 پسندیده