اول این که در گفتار عامیانه، این اصطلاح به معنی شجاعت هست و به صورت یک اصطلاح جنسیتی استفاده میشه. یعنی شخص مرد نیست.
اما حسم میگفت این اصطلاح واقعا این معنی رو نداره. ارتباط بین مرد بودن و شجاعت همیشه برام سوال بود. چون با تجربه زندگی خودم این دو موضوع ارتباط مستقیم به هم نداشتند.
تا اینکه امروز یه کشفی کردم.
اول یه مقدمه:
زاغی یک پرنده مهاجم هست. یکی از کارهایی که میکنه اینه که هر پرندهای که جوجههاش بیدفاع باشن، و زاغی بتونه، اونها رو میخوره.
ما یک سبد بالای پنجره در حیاط گذاشتیم که از باد و بارون و گربه در امان هست و قمری میتونه توش لونه کنه.
چند روز پیش دیدم که یک پرنده اومد توی لونه قمری، وقتی از پشت پنجره بالش رو دیدم، متوجه شدم زاغی هست و سراسیمه رفتم توی حیاط. زاغی از ترس من فرار کرد و رفت سمت سیم چراغبرق و یکی از قمریها هم دنبالش رفت. تا اینکه زاغی رفتش.
به نظر چیزی توی سبد قمری نبود و واقعا ناراحت بودیم. رفتم نردبان رو از داخل، جوری که قمریها متوجه نمیشدن و نمیترسیدن، گذاشتم تا ببینم توی قفس آیا چیزی هست یا خیر.
وقتی قفس رو دیدم با کمال تعجبم، دیدم مادر قمریها توی قفس هست و فقط سرش رو مثل حالت سنگر گرفتن آورده پایین.
واقعا از این همه شجاعتش تعجب کردم. چون خودم به شدت ترسیدهبودم.
حالا از این داستان من متوجه تعریف این اصطلاح شدم. که احتمالا معنی تخم در اصلِ این اصطلاح، تخم پرنده هست.
حتما فیلمهای رو دیدید که پرنده مادر، که در وسط گندمزار تخمگذاری کرده، به خاطر این تخمها تا لحظه برخورد کمباین هم بر روی تخمها مینشینه.
فکر میکنم که معنی این اصطلاح همین باشه. پرنده مادری که تخم داشتهباشه، تا جای ممکن از تخمها محافظت میکنه.
اما پرندههای دیگه به سرعت فرار میکنند.
مسئله اینجاس که شواهد مربوط به تخمگذاری یاکریم نشون میده که این پرنده ها هر جایی تخم میذارن و خیلی در قید و بند بقای تخم هاشون به اون معنی نیستن. چنین رفتاری رو من به بیعار و بیخیال بودنشون تعبیر میکنم و به سختی میتونم شجاعت رو به کبوتر مادری که تخم داره نسبت بدم. مخصوصا که به محض جابجایی لونه یاکریم پرنده ها دیگه بی خیال بچه هاشون میشن.
البته الان شجاعت رو زیادی انسانی معنا میکنم! و شاید شجاعت برای یه پرنده با شجاعت انسانی متفاوت باشه .
حالا جدا از این بحث پرنده ی صاحب تخم، تو انگلیسی یه عبارتی هست have the balls و به نظرم میرسه تخم اینجا به چنین چیزی اشاره داره تا تخم پرنده …
آخه هردوتای اینها تعبیر هستن، شجاعت و بیعار بودن. یعنی مثلاً ما به یه نوع گل میگیم قهرو. چون وقتی بهش ضربه میزنیم جمع میشه.
یا به گربه میگیم بیصفت، در صورتی که اصلا داستان رفتاری که ما ازش به بیچشم و رویی تعبیر میکنیم یه رفتار پیچیده هست. وقتی اصل الگوریتم رفتارش رو بررسی کنیم، شاید اصلاً به ادب گربه پی ببریم.
و نکته پرنده اینجاست که پرندهای که تخم داره، از خیلی شرایط چشمپوشی میکنه و روی تخم میشینه و فرار نمیکنه.
مثلاً وقتی قمری جایی لونه میکنه، تا شما رو ببینه فرار میکنه. اما وقتی روی تخمهاش نشسته، دیگه اینطور نیست.
در مورد جابجایی مکان لونه هم داستان باز یه الگوریتم و ساختار متفاوتی هست به نظر من. اگر بچههای حیوانات دیگر رو هم اگر ر بدو تولد جابجا کنیم، ممکنه دیگه اصلا نشناسنشون. یا مثلاً در گربههای نیمهخانگی، اگر جای ظرف غذاشون رو عوض کنید التماسشون هم کنید نمیان غذا بخورن و میرن سر جای قبلی.
اصطلاح انگلیسیش هم باحال بود
تشابه در انگلیسی قبول. ولی تغییر معانی رو ببینید. مثلاً، ما به یه کار الکی میگیم هردمبیل. یعنی هرچی دم بیل اومد. ولی اصل این اصطلاح از واژه ترکی هردنبیر گرفته شده. که اصلا ارتباطی با بیل پیدا نمیکنه. من فکر میکنم ممکنه این اصطلاح با مفهوم balls قاطی شده، یا تغییر کرده.
فکر میکنم اصطلاح واقعا به داشتن بیضه اشاره داره!
احتمالا تجربی به این ضرب المثل رسیدن، اما تستسترون از بیضهها ترشح میشه و تو بلوغ جنس نر و رفتارها و صفات مردانه تاثیر داره. یه فرضیه هم رابطهای بین رفتارهای رقابتی، که شامل خشونت هم میشه، با سطح تستسترون بدن پیشنهاد میکنه. البته اینا رو معمولا درباره غیرانسان مطرح میکنن.