امسال تابستون، مصرف برق و انرژی به شکلی بود که در شهرهای بزرگ نیاز بود ساعاتی از روز برق مناطق قطع بشه. شرایط چندان مطلوبی نبود، قطع شدن برق در اوج گرما و در ضمن قطع شدن بعضی سایر تکنولوژیهای وابسته به برق نشون میداد زندگی این روزهای ما چقدر به برق و انرژی وابسته است.
کسی آماری در اطرافش در دسترس داره که این تغییرات چقدر باعث افزایش فروش و استفاده از پنلهای خورشیدی در سطح خانگی و یا شرکتهای خصوصی و سازمانهای دولتی شد؟
ارائه دهنده های سرویس نصب پنل خورشیدی از این موقعیت چطور بهره بردن تا این روش تامین انرژی پاک رو در بین مردم رواج بدن؟
آماری در مورد ارتباط قطع برق و روی آوردن کارخانه ها به تامین برق از منابع تجدیدپذیر ندارم اما بر اساس داده های میدانی میشه گفت چنین ارتباطی وجود نداشته.
اتفاقا از تابستان امسال (1397) صنعت خورشیدی با مشکلات عمده ای مواجه شد و به تبع اون رغبت افراد برای استفاده از این سیستم ها رو بسیار کاهش داد. وقتی بحران ارز و کمبود منابع ارزی اتفاق افتاد نرخ ارز واردات تجهیزات خورشیدی از دلار 4220 تومان و یورو 5225 به نرخ ثانویه یعنی معادل دلار 9500 تومان تبدیل شد و این باعث شد که طراحی، خرید تجهیزات و نصب و راه اندازی یه سیستم 5 کیلووات که همین سال گذشته با قیمت 25 تا 30 میلیون تومان قابل انجام بود به قیمت 50 میلیون تومان برسه و البته کسی دیگه در بازار نبود که تمایلی به صرف چنین هزینه ای داشته باشه. بنابراین در حال حاضر صنعت خورشیدی در وضعیت رکود قرار داره.
سه حالت وجود داره:
1- نرخ ارز به مقدار قبلی برگرده تا سرمایه گذاری بر روی این صنعت معقول باشه.
2- قیمت خرید تضمینی برق متناسب با افزایش هزینه ها افزایش پیدا کنه تا زمان بازگشت سرمایه سیستم های خورشیدی متصل به شبکه رو به 3.5 تا 4 سال برگردونه.
3- همین وضعیت ادامه پیدا کنه و صنعت خورشیدی در کشوری با این همه پتانسیل تابشی زمین گیر بشه و هدف گذاری احداث 5000 مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر که بدون تحقق از برنامه توسعه پنج ساله پنجم به برنامه ششم منتقل شده بود باز هم محقق نشه.