تصور دنیای موازی تصور جذابیه نه؟ بالهای خیال به پرواز در میایند و میتوانند هر کجا خواستند بروند.
شمای با این دانش و تفکر، به فرض گرفتن تصمیمات دیگر در نقاط عطف زندگیتون، در یک دنیای دیگر کجا بودید و چه میکردید؟ اگر مختصری هم در مورد شرایط حال حاضرتون بگیرید خوب میشه.
تو دنياي موازي يه فوتباليستم.
يه هافبك دفاعي قلدر و محكم
تو تيم اميد بايرن مونيخ بازي ميكردم ولي به عشق كشورم بزرگسالان رو تو پرسپوليس بازي ميكنم با شماره ٩٩
من در دنیای موازی یک شخص هستم که همیشه یک تفنگچه در کمرم زده است هر جای که میبینم ظالمی بر مظلومی ظلم میکند دوست دارم آنقدر این ظالم را لت و کوب کنم تا دمار از روزگارش بر بیاورم و همیشه در ذهنم با ظالم افراد جاهل دست و پنجه نرم میکنم و در ظاهر بیشتر به اندیشه میاندیشم و اندیشه را دوست دارم و اگر روزی شود که در ظاهر این کار را کنم حتماً میکنم.
تو دنیای موازی یه نقاش زحمت کش بودم که سبک خاص خودشو داشته و خیلی گالری و ژوژمان برگزار کرده و ازدنیای هنر جا نمی موند.
در کنار نقاش بودنش یه والیبالیست حرفه ای هم میشد
اگه قراره جهان موازی ای وجود داشته باشه که منی در اون وجود داشته باشم بی شک همینی هستم که الان هستم. حتی الانم نشسته تخم مرغ اب پز میخوره و تو پادپرس خودش همین مطلب رو مینویسه.