به عنوان یه شاگرد و آموزنده، وقتی سر کلاس ها مینشستم یا میتونستم نوت بردارم و یا سوال بپرسم و بحث راه بندازم. دلیلش این بود که خب یادداشت برداری از درسی که ارائه میشد معمولا زمان خودش رو نیاز داشت و در ضمن معلم و استاد کمتر مکث میکردن تا بتونم بعد یادداشتها فکرام رو جمع و جور کنم و سوالای احتمالیم رو مطرح کنم.
وقتی معلم شدم تلاشم این بود که با گوشزد کردن این نکته که هر چی من میگم بهترش در کتاب هست، شاگردا رو از عادت نوتبرداری بندازم! ولی خب به هر حال یادداشتبرداری سر کلاس خیلی وقتا به یادگیری کمک میکنه چون هم باعث تمرکز حواس میشه و هم در ضمن بعضی مفاهیم رو در ذهن مینشونه.
شما به عنوان معلم دوست دارین شاگرداتون بحث راه بندازن و سوال بپرسن یا حواسشون به یادداشت برداری و خلاصه نویسی از یادگرفتههاشون سر کلاس درس باشه؟ اگه اولی رو دوست دارین چه پیشنهادی دارین که بچهها بتونن در عین حال که نیاز خودشون به داشتن یادداشتهای شخصی از یادگرفتههاشون رو برطرف میکنن به بحث و پرسش هم برسن؟
جواب خیلی سر راست من به عنوان معلمی که اولی رو میپسنده و کسی که شخصاً خیلی خوب نمیتونه همزمان گوش بده و بنویسه، اینه که یه فرصت برای خلاصه نوشتن به بچهها میدم و خودم هم کمکشون میکنم، همونطور که گفتی بهشون اعتماد میدم که یه جاهایی رو نیاز نیست بنویسین و بعد تو کتاب نشونشون میدم یا باهم زیرش خط میکشیم یا میگم خلاصه نکات مهم رو دیکتهوار میگم بهتون، یا مکثی میکنم که یه جورایی استراحت هم هست و وقت میدم نکات رو از تابلو بردارن. بنابراین باید موقع تدریس یا بحث حواس معلم به این باشه که نکات کلیدی روی تابلو نوشته بشه. میشه به افراد یاد بدیم کلمات کلیدی رو به عنوان یادداشت بردارن نه عین جملههایی که میشنون، من گاهی موقع نوشتناشون از روی تابلو یا گفتههای من جاخالی میذارم یا میگم خودتون تکمیل کنید تا این مهارت جملهبندی و نوشتن برداشتاشون تقویت بشه، البته گاهی هم برای اینکه خیالشون راحت بشه اگه بخوان بفهمن نوشتشون خوبه و درسته، براشون بررسی میکنم.
چیزی شبیه جزوه یا مجموعه نکات هم میتونه به صورت چاپی در اختیار همه باشه، اما مطلب اینجاست که جزوه سالهاست که به غلط داره استفاده میشه، یعنی حجم زیادی از محتوایی که بیشترش تو کتاب هست.
یه روش جالب که به درد میخوره و من تازه به طور خاص و حرفهای ازش شنیدم، به روش کلاس معکوس معروفه. معلم تو خونه یا کلاس قبل از تدریس واقعی درس رو میده؛ از تدریسش فیلم میگیره، مثلاً با گوشی از بالا در حالی که داره روی کاغذ مینویسه، شکل میکشه و توضیح میده، یا با نرم افزاری مثل کمتازیا از کارهای رو صفحه کامپیوتر فیلمبردای میکنه و همزمان توضیح هم میده، بعد بچهها فیلم تدریس رو در منزل میبینن. حالا چرا این روش رو اینجا آوردم؟ !
همیشه میگن سرکلاس یادداشت برداری کنین تا خسته نشید اما من هروقت یادداشت میکردم هم رو جزوه خواب میرفتم هم چیزی از درس متوجه نمیشدم. بخاطر همین صدای معلم رو ضبط میکردم، بعد از کلاس یادداشت برداری میکردم که باعث میشد درس رو سر کلاس کامل متوجه بشم، سوالامو کامل بپرسم، و در نهایت کاملترین جزوه رو هم داشته باشم.
من هم دقیقن همین رو به شاگردام میگفتم، مخصوصن برای دانشجوها، یکی سوال کردن و بحث کردن بود که خیلی تاکید میکردم روش یکی مساله حل کردن بیرون کلاس بود
با دبیرستانی ها همیشه وقت زیاد داشتم و می گفتم بنویسن، کتاب های دبیرستان هم از نظرم خوب نیست برای خوندن، متن بیفایده زاید داره و بچه ها خیلی هاشون نمیتونن یا سختشونه که فرق بذارن بین مفید ها و بی فایده ها و باز هم کلی وقت داشتیم برای تمرین حل کردن توی کلاس
من خودم تو تدریسایی که گاها انجام میدم در زمینه نجوم که تفریحی هست بیشتر برای بچه ها و بقیه، بهشون میگم نمیخواد بنویسید و در آخر بهشون جزوه میدم.
چون همیشه با تعداد کم زیر ۲۰ نفر سر و کار داشتم بحث راه می اندازم و حتی میگم خودشون بیان و توضیح بدن. لذت بخش ترین حالت وقتی هست که دانش آموز و فرد رو نا محسوس به سمت جواب هدایت می کنی.
این دو سه روز پیش اتفاق افتاد: “بچه ها اگر خورشید رو یهو با یه سیاهچاله هم جرم خودش جایگزین کنیم چه اتفاقی برای زمین و مدار سیارات می افته؟”
هر کس یه چیزی گفت. جالبترین ها:
خانم همه چیز فیریز میشه و یخ میزنه
خانم چون جرمش فرق نکرده اتفاقی نمی افته (بدون دونستن قانون گوس. جالب بود )
اما این کلاس تفریحی هست. در کل به نظرم روش @leilay برای کلاسایی که زمان محدود و برنامه مشخص داره خوبه.
من خودم آدم جزوه بنویسی نیستم به هیچ عنوان، اما بهترین خاطراتم از آموختن، از کلاسای " دکتر ابویی" هست. ایشونم یه روشی مشابه لیلا داشت. چون من هم جزوه مینوشتم هم با بازده بالایی درس رو میگرفتم سر کلاس.
من دوست دارم بچه ها اول خوب گوش بدن و توی بحثا شرکت کنند، بعد یه تایمی کوچیکی بهشون داده بشه چیزهایی که به نظرشون مهم اومده رو یادداشت کنن.
یادداشت برداری شاگردا حین تدریس، هم باعث میشه یادگیری ضعیف تری صورت بگیره چون بیشتر دقتشون روی نوشتن هست و هم اینکه به نظر من تمرکز مدرس پایین میاد، چون آدم حس میکنه شاگرد حواسش به نوشتنه بیشتر تا به یادگرفتن.
البته هر شاگردی یه شیوه و استایل یادگیری(Learning style) مخصوص به خودش داره. یکی با نوشتن بهتر یاد میگیره، یکی با فقط گوش دادن و یکی هم میتونه هم زمان هردو رو انجام بده. یه معلم خوب باید مهارت تشخیص اینو در شاگردا داشته باشه.
یادگیری سر کلاس براساس منابع، یه سری اصولی داره که اتفاقا هم یادداشت برداری و هم شرکت در بحث کلاس باید انجام بشه و این که بگیم یکی رو انتخاب کنیم کار درستی نیست و به یادگیری آسیب میزنه، یادداشت برداری جزئی از یادگیریه، صرف نظر از اینکه اون یادداشتا خونده بشه یا نه، یا منبع کتاب باشه یا نه.
اکثر کسانی که میگن هر دو رو باهم نمی تونم انجام بدم یکی از این دو مشکل رو دارن:
اصرار دارن همه ی صحبت های استاد رو بنویسن و دقیقا هم همون رو بنویسن که خب اشتباهه
روش یادداشت برداری درست بلد نیستن. یعنی نمی تونن در عین اینکه دارن مطلب رو به زبان خودشون می نویسن از محتوا چیزی کم نکنن.
اگر روش درست یادداشت برداری رو اول یاد بگیرید و بعد تمرین کنید، هم یادگیری شما رو افزایش خواهد داد و هم می تونید هم زمان با اون در بحث شرکت کنید.