نوشتن یه کتاب از صفر از ذهن نویسنده یه چیزه، گردآوری تجربیات دیگران و تبدیل اونا به یه کتاب چیز دیگه. به نظرتون موقعی که کسی داره کتابی گردآوری میکنه چه قدمهایی رو لازمه برداره؟
لاله من نظریات خودم رو میگم نمیدونم درسته یا غلط اما دوست دارم بگم تا اگر ایرادی هست بر طرف بشه.
قدم اول: تجربه هایی که دیگران داشتند رو برداشت کردی و تمام جزئیات رو نوشتی.
قدم دوم: تجربه های دیگران رو بر اساس تجربه خودت بسنج.
یعنی چی؟ یعنی تو با خودت فکر میکردی که اگر مثلا بهرام میرفته نجاری خیلی حس خوبی داره، ولی از دل و تصور ذهنی بهرام خبر نداشتی که اون مثلا دوست داشته بره شیشه بری و مجبور بوده این نجاری رو خیلی ادامه بده که براش خیلی از کارها و عوامل دیگه آورده تو زندگیش که خستگی مفرط شده و مجبوره راهشو دور بزنه و بره سراغ همون شیشه بری. ممکنه تو این دور زدن خیلی از دوستاش و خیلی از تجربه و حس های شیرینی هم که داشته بزاره کنار که براش سخته اما میخواد تازه به علاقه خودش توجه کنه و به چیزی که دوستش داره برسه. (@bahram ببخشید شما رو مثال زدما خواستم قضیه روشن بشه )
قدم سوم: از دوستات که در جریان نوشتن تو هستند هم کمک بگیر و با بعضی از جملاتی که شبیه به جاهایی که هست و تو کم داری جایگزین کن سعی کن همه چیز واقعی باشه. تجربه های دوستات و کسانی هم که میخوای ازشون کمک بگیری اون تجربه باشه نه چیزی غیر از اون.
قدم چهارم: هماهنگ کردن با ویراستار و تعیین قیمت هستش برا اساس صفحه هایی که شما نوشتید. ویرایش خیلی مهمه میتونه کمک کنه نوشته جون بگیره، میتونه باعث جذاب تر شدن داستان و حتی کم یا زیاد شدن صفحات بشه. زمان بزار براش و سعی کن دنبال کسی باشی که خوب داستان رو بر اساس چیزی که میخوای برات بسازه. باهاش مشورت کن و خوب نکات رو بسنج که جمله بندی های و شخصیت ها متناسب با خواسته تو باشه و اون چیزی که هست.
قدم پنجم: میزان بازاریابی هست که فکر کنم بر اساس نوشته این کتاب میشه از تجربیات دیگران و یک کتاب آموزنده زندگی. اینکه چند تیراژ داشته باشه به تبلیغ تو بستگی داره و اینکه چند قدم اون طرف ترِ تو، خبر داره کسی تجربه های دیگران رو بر اساس خواسته هاشون مینویسه و میخواد کتاب کنه؟ چقدر تو فرد نویسنده شناخته شده هستی و به تو اعتماد دارند که این شخ نوشته هاش مثل خودش خوبن؟ شخصیت هنریش با شخصیت حقیقی فردیش یکی هستش؟
وقتی یه نویسنده مشهور کتابی نشر میکنه شما بر اساس کتب قبلی که از ایشون خوندی میری سراغش، اگر خوب بود سراغ کتاب بعدی هم میری اما اگر نبود میگی اون کتاب نچسبید حتما اینم همینطوره.
ببخشید طولانی شد یکم و ممکنه واقعا چیزی نباشه که میخوای اما سعی کردم چیزایی رو که میدونم باهات در میون بزارم
شاید تجربیات دیگران در کتاب بتونه بهتر خواننده داشته باشه و نیازی به سرچ زیاد نباشه و یا لذت خواننده به خواند کتاب رو بیشتر کنه.یا اینکه بتونه به دیگران بفهمونه در یک مسیر رفتن شاید همیشه درست نباشه و باید برگردی و از اول شروع کنی که ربطی به سن و سال نداره و هر زمان احساس کردی هیچ علاقه و سنخیتی با اون راهی که داری میری نداری باید برگردی.
نشرهایی هستند که بابت چاپ کتاب پول می گیرن و پخش ندارن یا پخش شون به شدت ضعیفه. نشرهایی هستند که کتاب رو می خونن و سرمایه گذاری می کنن رو کار اونا هم تو این اوضاع به شدت محتاط شدن و کم چاپ می کنن و روی کار اولی ها ریسک نمی کنن…
اینا همه اطلاعاتی بوده که به تازگی بدست آوردم درباره ناشرانی که تقریبا شناخت داشتم. خودم دو سه تا نشر رو میشناسم تو استانمون که اینطور هستند تقریبا .ولی یکیش نسبتا خوبه
فهمیدم جای جواب سوال، سوال پرسیدن چه حسی داره، اونم سوال سخت دستاورد پادپرس، بنظرم گردآوری و ثبت و بروز تجربههای (شایدم دانش) انواع آدماست، در بستری آسان و جذاب، با دسترسی عمومی و باز و نسبتاً آزاد برای نقد.
چنتا تا شد؟
اصلاً میدونی چرا این سوالو پرسیدم؟
چون یهو حس خوبی نسبت به کتاب پادپرس بهم دست نداد، مثلاً میکروکتابی که سبکتو هم تهیه کرد از نوآی کتاب بد نبود ولی خیلی جذبم نکرد.
چیزایی که ممکنه تو این حس موثر باشه:
من محتوای پادپرس رو میدونم و کتابش شاید برام تازگی نداشته باشه. البته @zari تا حدی اشاره کرد که این کتاب برای دیگرانه، پس آیا مخاطب کتاب بیشتر غیرپاپرسیان، که پادپرس نمیان؟ یا یه سوال دیگه (این یکی دیگه مستقیم به پاسخ ربط داره ): چطور میشه کتاب رو جوری نوشت که پادپرسیا هم جذبش بشن؟ یعنی الان که فکر میکنم کار نویسندهای که میخواد نوشتههای دیگران رو و یا از دیگران بنویسه، سخته.
بازم چیزی که حس دافعه داره برام اینه که وقتی میخوای قسمتایی از پادپرس رو کتاب کنی انگار این هدف یا این کتاب حس عدم انسجام رو بهم میده. شاید اگه میگفتی میخوام داستان پادپرس رو کتاب کنم و بعد (لزوماً) توش قسمتایی از پادپرسم بیارم همون اول بیشتر جذب میشدم. ببین حس تا کنون من این جوری بوده که کتابی که مجموعهای از مقالات یا نوشتههای گردآوری شده چند نفره (به جز کتابای علمی) زیاد منو جذب نمیکرده، ولی وقتی با یه شخص نویسنده واحد طرفم حس بهتری دارم. یعنی میخوام بگم اگه بخوام تجربههای افراد رو بخونم میرم سر منبع اصلی از زبون خودشون، نه ویرایش شدش.
تحلیل یا نقد حسم: اگه اینجوری باشه تکلیف کتابهایی که درباره دیگران یا آثارشون نوشته میشه، چیه؟ یعنی اگر زنده هستن نظرشون چطور تأمین میشه؟ وارد دنیای ویرایش شدیم، چه پیچیدست!
یه سوال که فک کنم باعث میشه حس کنم خودم جواب سوال اولمو که پرسیده بودم، یافتم:
اگه هدف آفریننده پادپرس(قسمت بستر تجربههاش) ماندگارتر کردن و گسترده تر کردنش در طول زمان باشه، اگه پادپرس کتاب باشه ماندگار تره یا همینجوری، تو اینترنت بمونه؟
بنظرم بهتره کم کم سلاحمو بذارم زمین و پرچم سفیدو تکون بدم، آخه یادم افتاد پارسال که داشتم مدیر مدرسمون رو تشویق میکردم بیاد پادپرس، بهشون گفتم حیفه تجربه سی سالتون از آموزش و پرورش جایی ثبت نشه، به گمانم حتی بهشون گفتم، ممکنه اونجا بنویسید و یه روز کتاب بشه. حالا دوباره یه سوال نسبتاً حاشیهای، کتابا بیشتر خونده میشن یا سایتها؟ یا یه سوال بهتر آیندگان به جای سایت و کتاب چی دارن؟ بیاید پادپرس رو از الان اونجوری کنیم
چه عالی بود این پاسخ من هم با بعضی نقدایی که وارد کردی موافقم.
اگه میخواستی به اون دستاوردی که تو ذهنته یه اسم غیر از کتاب یا میکروکتاب نسبت بدی، چی نسبت میدادی؟ چی صداش میکردی که بقیه تا حدودی متوجه شن با چه چیزی طرفن؟
من که تسلیم شدم، این چه سوال سختیه، به اسیر کن مدارا
حالا این شعره که میگه، تنها صداست که میماند، یعنی چی واقعاً؟ میشه پادپرس رو به امواج تبدیل کرد؟ مثل امواج زمینه کیهانی؟
الان میخوای اسم کتاب رو بگم یا بگم جای کتاب چی انتخاب کنیم؟
آدمای روی زمین تجربههاشون رو تا کنون به صورت نقاشی، نوشته، عکس، صدا و فیلم ثبت کردن و یا پیامایی که به فضا فرستادن.
گاهی نباید همه چیز جذاب باشه بلکه باید کمی متفاوت باشه تا بتونه نظر دیگران رو جذب کنه.اینطور ویرایش کردن ها که میتونه کمک کنه به زندگی دیگران که زودتر به مقصد برسند و عمر و وقتشان تلف نشه این وسط.
وقتی تجربه های دیگران رو مینویسی قطعا از هر کدوم میتونی یه بیوگرافی نسبتا کوتاه بگیری و اول هر کتاب توضیح بدی که بهتر درک بشه برای خواننده و حتی کسانی ک ممکن هست این کتاب رو برای بقیه تعریف کنند.(کتاب هر چی خودمونی تر باشه در رابطه با تجربیات قطعا درک راحت تر و مخاطب بیشتری نصیبش میشه)
صدا یعنی اینکه بتونی چیزی رو که میخوای به همه انتقال بدی و انتقال صدا چون راحت تر هستش ما میتونیم گفتگو کنیم و گفتگو ها بعد میتونه ثبت بشه ومثل الان به کتاب تبدیل بشه .صدای کتب بلندتر هستند و میتونه مارو به فضای کیهانی ببره و میتونه درک عمیق تری از اون چیزی که هست برای ما نشون بده.انسانها با تفکراتشون و تجربه های ریزی که به دست آوردن و نوشتند (از غار نشین ها تا به امروز که خاطرات روزمرگی در سوپر مارکت های آمریکا میفروشند)خواستد این صدای بلند تجربه،حس،دوستداشتن،گفتگو،علم،صنعت و حتی رویا وخیلی چیزای دیگه رو بهم دیگه منتقل کنند.
من همش نگران این بودم که چه هزینه ای با چه زمانی ویرایش میشه و میتونه کمک کنه که یک کتاب با موضوعی که دار چاپ بشه.با اوضاع کاغذ و گرونی و سخت تر شدن کارها حدودا میزان چاپ شدن کتاب نسبت به قبل حدودا سه برابر یا شاید بیشتر شده.
اما با این وجود که یه کتاب میتونه ارزشی هنری فرهنگی و…باشه مهم هستش که چاپ بشه و وقتی اثر گذار خواهد بود که در بین مردم شناخته شده باشه.هر چند که کتاب خوندن با چی خوندن فرق داره و حتی چه کسی خونودن،اما وقتی به چاپ برسه حدقل چندین نفر هستند که در حوزه کتابخوانی دنبال علاقه مندی هاش خودشون هستند
برا همین سعی کردم تو سایت هایی که میشه قیمت رو به روز محاسبه کرد بررسی کنم و ببینم چی میشه و چی از آب در میاد.
این سایت پژوهشگران برتر (که فکر میکنم زیر نظر دانشگاه شهید بهشتی هست.البته دقیق دقیق نمیدونم هاااا) جایی بود که من محاسبه کردم http://www.bookpb.ir/محاسبه-آنلاین-چاپ-کتاب از اینجا میشه محاسبه کرد(درواقع میشه تخمین زد) و یا حتی ویرایشگری و طراحی جلد کتاب و…
یه سایت دیگه هم بود که قدم به قدم پیش می رفت اونم خوب بود http://www.nebeshteh.com/هزینه-چاپ-کتاب/
قبل از جستجوی این موارد که خیلی دوستداشتم متنم زودتر چاپ بشه با شر چشمه هماهنگ کردم و از طریق ایمیل یک فرم از سوالات رو باید پر میکردم و متنم رو براشون ارسال میکردم و انا تیید میکردند پشیمون شدم که چرا اینکارو نکردم اخه یهو قیمتا چنان رفت بالا که هر چی میگفتیم بیا پایین نمی اومد نشر چشمه هم میتونه خوب کمک کنه و هم معمولا قیمت مناسبی داره شاید از نظر ترجمه در بعضی موارد خوب نباشه اما بنظرم بد نیستش.
البته هر کسی تو شهرش میتونه پیگیری این موارد رو دنبال کنه.مثلا من خودم از نشرهایی که میشناختم پرسیدم وانا جوابشون این بود : سلام
وقت شما هم بخیر
متغیرهای زیادی وجود داره تابشه قیمت داد، اگر صرفن قیمت چاپ کتاب مدنظرتون هست میتونید این قیمت را از چاپخانه ها دریافت کنید، مثلن چاپخانه بهارستان بوشهر. ولی در کل روند اماده سازی و مجوز و … برای هر نشری یک قیمت متفاوت داره.
و جوابهایی از این قبیل
سایت انتشارات متخصصان هم یه ماشین حساب فوق العاده داره برای محاسبه آنلاین چاپ کتاب دیجیتال من کلا خیلی با ماشین حسابای این سایت کار میکنم.
یه مزیت دیگه هم که داره اینه که همه کاراشون آنلاینه حتی ارسال اثر برای بررسی و تایید چاپ