دیروز یه آگاهسازی دریافت کردم برای موضوع چطوری پوکرفیس باشیم؟ که میگفت طرح موضوعم توسط یکی از پارشالها و ویراستارهای پادپُرس ویرایش شده. وقتی رفتم تو موضوع، با صحنهی زیر مواجه شدم:
سمت قرمز محتوایی هست که من برای طرح مسئلهم نوشتم و سمت سبز، ویرایش اعمال شده توسط ویراستار هست. مسئلهای که من باهاش مواجه شده بودم، رو خیلی بهتر و قویتر از خودم به قلم آورده بودن! طوری که فکر کردن بهش برای هر کسی غیر از خودم ممکن میشه و بقیه کسانی که به چالشی مشابه برمیخورن هم به راحتی متوجه موضوع میشن و میتونن بهتر از تجربیات مطرح شده در این موضوع بهره ببرن.
پارشالهای عزیز، دست مریزاد و ممنون که هستین و بدون اینکه حتی متوجه شم هوای من رو دارین!
من مدتیه این پشت گرمی رو در سطح بالایی دارم تجربه میکنم. به جرأت میتونم بگم، به جز در خانواده و چند دوست صمیمی در موارد خاص و گاهی چند همکار، باز در موارد اندک، مدتها چنین پشتوانه انسانی مدت داری را حس نکرده بودم. الان حدود چهار ماه از زمانی که فکر چالش طراحی کلاس به سرم زد میگذره. همینکه تو پادپرس مطرحش کردم کار پشتیبانی از طرف @yousef و @lolmol شروع شد و ادامه پیدا کرد و هنوز هم هرجا کم میارم، به تناسب و از نزدیک هستن:
سهیل @somo849 و مبارکه @ghanbarzadeh و سپیده @sepinoud.keshaavarz و همه کسایی که کمک کردند و میکنند. به خصوص لاله عزیز که تازگیها حکم مشاور و مربی مدیریت فردی هم پیدا کرده برام.
بعضی وقتا کلیشههایی چون: در وصف نگنجد واقعیه!
سپاس از برپادارندگان و توسعه دهندگان و تداوم بخشهای این جامعه ارزشی و دوست داشتنی
خیلی خوشحالم که اثربخشی جمعی رو تجربه کردی و خوشحالتر که سهمی هر چند کوچیک در این تجربه داشتم .
اتفاقا وقتی گفتگوهای کارگروه ایجاد کلاس ریاضی خلاق رو تو واتس اپ دنبال میکردم یه سوال پس ذهنم ایجاد شد: چطور میشه داستان این تجربه رو به بهترین شکل برای بقیه هم تعریف کرد؛ طوری که ارزش چنین شبکه ی انسانی رو متوجه شن و برای امور بیشتری ازش کمک بگیرن. به نظر شما چطور میشه چنین داستانی رو نقل کرد؟