من از جماعتی که با خواندن چند کتاب فاخر خود را فرهیخته میدانند بیشتر از انسان های بدوی میترسم!
اصلا توانایی خواندن کتابهای فاخر و معروف را ندارم و اگر موضوع کتاب داستانی نباشد جذبش نمیشوم, راهی برای رفعش هست؟
به نظرم مشکلی در این که از خواندن کتابهای معروف لذت نمیبرید وجود ندارد. من خودم ادبیات روسیه را دوست دارم اما هنوز خیلی از آثار مهم نویسندگان روس را نخواندهام شاید به این دلیل که حجم این کتابها بسیار زیاد بوده و از حوصله و توان من خارج بوده است.
خواندن این موضوعات را پیشنهاد میکنم:
دلگرم شدم مرسی از جوابتون
برخلاف ادعای بسیاری، بسیار کم هستن افرادی که کتابهای فاخر رو واقعا میخونن و درک میکنن. خیلی ممکنه صرفا ادعا کنن یا حتی بخونن و درک نکنن. لذت نبردن از این تیپ کتابها هم بسیار طبیعیه، ذهن نرمال دنبال یک داستان و تخیل هست نه لزوما حرفهای فلسفی عمیق. از این لحاظ هیچ نگران نباشین و به نظرم به خودتون هم افتخار کنین که با خودتون روراست هستین.
اگر هم کسی زیاد ادعا کرد در مورد این کتابها میتونین با چند سئوال ساده ببینین که آیا واقعا خونده یا صرفا اسم کتاب رو حفظ کرده!
اگر خیلی علاقه دارین به این کتابها هم نگاه کنین، یک راه جالبش اینه که همراه با خوندن کتاب، یه داستان ذهنی متناسب با مطلب هم برای خودتون بسازین.
خیلی خوب و دلگرم کننده بود ممنونم
هدف صرفا دلگرمی (به معنی فریب ذهنی) نبود. خواستم بگم که احساس و عقیده شما مناسبه و من باشم به عقیده عمومی شک میکنم. چرا؟ به اطراف نگاه کنین، وضعیت عمومی نتیجه عقیده عمومی هست. در این فضا، برای خودم، هر عقیده متفاوت و با معیارهای عقلانی بسیار قابل احترامتر از عقیده عموم هست.
الان عقیده متفاوت من با معیارهای عقلانی همخونی داره ؟
با عقیده @yousef موافقم.
البته باور من اینکه منظور از کتابهای فاخر بیشتر کتب فلسفی یا جامعهشناسی کلاسیک و … است تا کتابهای داستانی مثل جنگ و صلح و غیره.
با این پیش زمینه معتقدم اولا مطالعه چنین کتابهایی در هیچ کجای جهان عمومیت نداره و تنها تعداد اندکی چنین کتابهایی را میخوانند که عمدتا به خاطر ترکیب علاقه و زمینه کاری و زندگی است.
انگار تبدیل شده به یک ماراتون که اگه توش شرکت نکنی یا سطح پایین هستی یا تو زندگیت چیز مهمی رو از دست دادی یا …
از اینکه جامعه ما هر چیزی با سرعت بیشتری پیش میره و به علاوه هر چه با این سرعت پیش رفتن خودت رو با همون سرعت هماهنگ کنی قطعا یه آدم با فرهنگ به روز و شناخته شده هستی که میتونی علاوه بر خونواده و دانشگاه میتونی تو جامعه سرشناس بشی و تو فلان برنامه و تو فلان کادر وجود داشته باشی.
از طرفی دیگه شرکت کردن تو دنیای مجازی و عکس های زیبا با استایل هایی که بیشتر مد لباس و جواهرات و آرایش های به روز هستش ،میخواد یه کتاب هم دستش بگیره که بگه با کتاب و تمام عوامل زیبایی میشه فرهنگ بالا …تبلیغات مداوم تو شبکه های مجازی از جمله اینستاگرام و تلگرام باعث شده که همه سمت کتاب خوندن پیش برن و برای بدست آوردن منافع شخصی و زیبا و با فرهنگ نشون دادن خودشون یه دونه کتاب هم دست بگیرن بد نیست براشون و این نفع که بیشتر مالی هست رو بالا میبره.
اکثر کتاب خون های واقعی زمانی برای اینطور کارها ندارند که مثلا زاویه عکس هاشون با کتابهاشون خوب باشه و یا اینکه استایل خوبی داشته باشن،اونا سرگرم خوندن هستن و دارن میگردن که بیشتر و بهتر بخونن و چیزی که براشون هنوز سوال هست رو پیدا کنند.
از طرفی به اندازه ای که کتب خارجی مثل (دارم مثال میزنما )مردی به نام اوه و کتاب های جوجو مویز فروش داشته تو کشور خودش نداشته و حتی کتابخون های ما از کلی نویسنده های ایرانی که خیلی هم فاخر هستن بی خبرن.
نمیدونم چه اصراری هست که همگی مثلا هایلات های استوریشون پایان سال میزنن فلان کتابهایی که در سال خوندیم و یا مداوم اصرار به اصرار که فلان کتاب رو بخونید و …تبلیغ سراسر این کتابخونی ها رو گرفته و هیچ محتوای کتاب خونی نداره وحتی اگر بخوایم درباره ش برامون توضیح بدن سکوت جوابشونه.
کتاب خوندن خیلی خوبه چه خارجی و چه ایرانی ولی اینکه ما ازشون چی یاد میگیریم یا فقط برای یه مدت برای ژست هامون میریم دنبالش یا …
شاید عوامل بیشتری داشته باشه اما من همینا که خیلی به چشمم خورده رو گفتم
ببخشید طولانی شد
به نظرم این دیدگاه که هر کس کتاب خون تره آدم فرهیخته تریه باید در ذات این آدمها تغییر کنه. کتاب باید دارای فایده باشه، جذاب باشه و آدم رو به فکر فرو ببره . از این گذشته، کتاب خواندن باید ما رو از عمق نادانی خودمون و نادانسته های خودمون آگاه تر کنه