شهر بزرگ یا کوچیک، شلوغ یا خلوت فرقی نداره. تو کشورهای پیشرفته خبری از تاکسی خطی که حتما همه مسافرها رو سوار کنه و بعد راه بیفته نیست. بلکه تاکسی گرفتن حتما تاکسی دربست هست.
دلیلش چیه؟ اگه تاکسی خطی وجود میداشت به چه مشکلات احتمالی برمیخوردن که تاکسی خطی کلا از سیستم های حمل و نقل این کشورها حذف شده؟
نگیم نیازی ندارن، چون به هر حال قشر متوسط همه جا هست و حمل و نقل ارزونتری که بتونی درش به راحتی بشینی و توقفش خیلی کمتر از مترو و اتوبوس باشه رو همه دوست دارن! پس اونجاها هم حتما به فکرشون رسیده، ولی اگه نیست شاید دلیلی داره. اون دلیل چیه؟
من اطلاع جامع و دقیقی ندارم البته، ولی به نظرم میرسه قبل از اینکه به این سوال پاسخ بدیم بهتره به این مساله بپردازیم که اجزای سیستم حمل و نقل عمومی کشورهای اروپایی چه تفاوتی با سیستم حمل و نقل عمومی ایران داره؟
مثلا آیا اتوبوسهای شهری در آلمان به اندازه ی اتوبوس ها در ایران توقف و یا تاخیر دارند؟
آیا مترو در شهرهای اروپایی بخش اعظم مسیرها و شهر رو پوشش میده؟
آیا متروها و اتوبوس های کشورهای پیشرفته توی ساعات شلوغ و پر رفت و آمد از نظر حجم مسافر با متروی تهران توی ساعات شلوغ قابل قیاسه؟
آیا دلیل عدم وجود تاکسی های خطی در شهرهای اروپایی این نیست که :مترو و اتوبوس و دوچرخه های عمومی و دیگر اجزای حمل و نقل عمومی از نظر سرعت و نظم و کیفیت ارایه ی خدمات تا حدود بسیار زیادی جوابگوی نیازهای روزانه ی رفت و آمدی قشر متوسط اروپایی هستند؟
با اجازه ی لاله جان از دوستانی که تجربه ی زندگی در اروپا رو دارن دعوت میکنم توی این موضوع مشارکت کنند. @bgolshaee @Ali_Shakeri
از لوکیشن بقیه ی بچه ها اطلاعی ندارم. لاله جان شما که اطلاعات دارید میتونید دعوتشون کنید.
من میتونم بهت بگم تو شهرهای بزرگ و پیشرفته دنیا هم حمل و نقل عمومی دچار مشکل هست.
سنگاپور بهترین سیستم متروی دنیا رو داره، یا حداقل چند سال پیش سیستم متروش شماره یک دنیا بود. ولی تو اوج ترافیک اصلا جوابگو نبود سیستمش. صبح ها اگه میخواستی با مترو بری حتما لباسات چروک میشد، این قدر توش فشرده بود!
تو امستردام هم اتوبوس ها حتما پر میشدن. و حتی اگه میتونستی سوار اتوبوس شی، مجبور بودی واستی.
اونجاها معمولا انتخاب اول قشر متوسط برای حمل و نقل دوچرخه س.
یعنی سوال برقراره. تاکسی خطی هر جای دنیا میتونه ارزش داشته باشه، چون مشابه یه اتوبوس خصوصی هست. کی بدش میاد به جای اتوبوس یا مترو، سوار یه اتوبوس خصوصی بشه؟!
بین ایران و اروپا چند تفاوت هست که به نظرم مهم هستند:
حفظ فاصله فیزیکی
در کشورهای اروپایی به ویژه در شمال، آدمها بیشترین فاصله را از هم حفظ میکنند. مثلا وقتی در قطار مینشینند کیف دستیشان را کنارشان میگذارند تا کس دیگری ننشیند. یا وقتی در حال صحبت با هم هستند، در فاصله دورتری نسبت به ما ایرانیها قرار میگیرند. یا مثلا به ندرت دوستانی را میبینید که دست روی شانههای هم انداخته باشند و با هم قدم بزنند. من این مورد آخر را تا به حال ندیدهام. وقتی به پیک نیک میروند بیشترین فاصله را از هم حفظ میکنند و …
در تاکسی باید شانه به شانه هم بنشینید اما در اتوبوس و مترو به طور میانگین این فاصله بیشتر است. مردم در ایران حتی در اتوبوس و مترو هم به دنبال ارتباط برقرار کردن هستند. از این نظر تاکسی برای بیشتر ایرانیها نه تنها دافعه ندارد بلکه جاذبه هم دارد.
حمل و نقل عمومی
حمل و نقل عمومی در شهرهای اروپایی تقریبا همه مناطق و حتی حاشیهها را پوشش میدهد. البته بعضی از روستاییها مثلا در آلمان از حمل و نقل ضعیف ناراضی هستند و با خودروی شخصی آن را جبران میکنند.
در شهر پراگ که چندان شهر ثروتمندی نیست، حتی دور افتادهترین مناطق هم خط تراموا دارند. البته تراموا برای شهرهای بزرگ ایران اصلا مناسب نیست. شاید برای شهری با جمعیت و تراکم زنجان مناسب باشد.
وسعت شهرها
به غیر از شهر لندن که با حومهاش نزدیک به ۹ میلیون جمعیت دارد، بقیه پایتختهای اروپایی بین ۲ تا ۳ میلیون جمعیت دارند. در بیشتر شهرهایی که من دیدم حتی نیاز به حمل و نقل عمومی هم نیست و با پیادهروی و دوچرخه سواری میتوان به مقصد رسید. شغلها در یک نقطه متمرکز نیستند و مردم میتوانند خیلی راحتتر در نزدیکی محل کارشان زندگی کنند.
در شهری مثل تهران شغلها در یک ناحیههای خاصی متمرکز هستند. بنابراین آدمها باید روزانه کیلومترها مسافت را طی کنند که با دوچرخه و پیادهروی ممکن نیست. از طرفی اتوبوسها خیلی کند و خستهکننده هستند و قیمتشان به نسبت تاکسی خیلی هم ارزان نیست. مثلا مسیری که من هر روز با اتوبوس در یک ساعت طی میکردم، با تاکسی ۱۵ الی ۲۰ دقیقه طول میکشید.
قیمت غیر واقعی سوخت در ایران
اگر قیمت سوخت واقعی شود، به نظرم تاکسیهای خطی در ایران یکی از مزیتهایشان که قیمت مناسب است را از دست میدهند. در شرایطی که قیمتها واقعی شوند اتوبوس و مترو به تاکسیها برتری دارند.
با نکاتی که مطرح شد خیلی موافق نیستم ولی استدلال مناسبی برای ردش فعلا به ذهنم نمیرسه. یه نکته ای رو اضافه میکنم: سبک ride sharing یا carpooling به خوبی در اروپا جا افتاده و مردم ازش استقبال کردن. در واقع کارپولینگ یه جور تاکسی خطی هست که از تکنولوژی کمک میگیره برای هماهنگی بین افراد + امنیت. مثلا پلت فرم زیر:
به نظرم اگه قرار بود دلایل فرهنگی و یا عدم نیاز مردم مانع تاکسی خطی بشه، مانع به اشتراک گذاری ماشین هم میشد. چون موقع carpooling شما دیگه نمیتونین به راحتی تعداد سکنه ماشین رو محدود کنین.
چند تجربه شخصی و اطلاعاتی که به تازگی توانستم از مجموعه شهرهای آلمان به دست بیارم رو براتون توضیح میدم:
درآمد سازمان اتوبوس رانی در آلمان یک چهارم هزینه کرد هست و باقی هزینه ها رو شهرداری پرداخت میکنه و باید گفت حقوق رانندگان اتوبوس مقدار قابل توجهای است. این امر کاملا با درآمد رانندگان تاکسی متفاوت است و اونها علاوه بر مالیاتهای شهری باید بهای سوخت رو هم پرداخت کنند که مقدار قابل توجهای هست. در نتیجه هزینههای جاری یه تاکسی خیلی بیشتر از اون چیزی هست که در ایران یافت میشه و در نتیجه مردم باید هزینه بیشتری رو بابت جابهجایی با تاکسی دارها پرداخت کنند. از طرفی دیگر تقریبا برنامه اتوبوس و مترو در این شهرها تقریبا دقیق هست و با استفاده از مثلا نقشه گوگل شما کاملا برنامه ریزی مشخصی برای سفرتان خواهید داشت.
این شرایط تو آمریکا کاملا متفاوته. با توجه به فاصله طولانی بین اماکن شهری مثل سوپر مارکتها و سایر موارد تقریبا تمام مردم از وسیله نقلیه شخصی استفاده میکنند. البته باید بهای نسبتا پایین سوخت رو هم در نظر گرفت. در نتیجه در شهرهایی کوچک عملا تاکسیداری مزیت نخواهد داشت و سیستم مسافربری اوبر به شدت فعال و مقرون به صرفه است. هرچند در شهرهایی بزرگ مانند نیویورک با توجه به ضعیف بودن، قدیمی بودن و یا شاید نا امن بودن سیستم مترو، مردم اگر بتوانند سوار تاکسی خواهند شد.