تو دنیای سینما و بازیگری متدی هست به نام بازیگری متد: بازیگر تو این روش خودشو جای کارکتر مورد نظر میذاره و سعی می کنه لایههای شخصیتی بیشتری از شخصیت مورد نظر رو بازی کنه.
شاید داستان بازی رابرت دنیرو تو فیلم راننده تاکسی رو شنیده باشین: یه مدت یه به عنوان راننده تاکسی زندگی میکنه تا با حال و احوال کاراکتری که نقشش رو بازی میکنه بیشتر آشنا بشه. از بازیگری متد در سینمای هالیوود زیاد هست: مارلون براندو که تو این مورد پیش کسوتیه برا خودش، هیث لجر در نقش جوکر، جک نیکلسون و …
تو دنیای خلاقیت و دیزاین هم متد مشابهی برای حل مسئله وجود داره به نام تفکرطراحی که اثر بخشی بالای اون در حل مسائل باعث استفاده بیشتر ازش شده: مرحله اول از تفکر طراحی افراد رو وادار به تجربه مستقیم، شناخت بیشتر و یا کشف مسئلهی اصلی میکنه.
با توجه به اثربخشی روش بازیگری متد، آیا از این روش تو سینمای ایران هم استفاده شده؟ چطور میشه واردش کرد و استفاده ازش رو بیشتر کرد؟
حرکت به این سمت بیش از هر چیز به مناسبات سینمایی بستگی داره. نکته اول اینه که باید در محافل آکادمیک و آموزشگاهها به این سمت حرکت بشه اما به چند دلیل اتفاق نمیافته. یکی اینکه اصولا خود اساتید این آموزشگاهها مسلط به این سبک از بازیگری نیستند. دوم اینکه آموزشگاهها دنبال اهداف کوتاهمدت خودشون هستند. آموزش حرفهای نیست. همچنین هنرآموزان میخوان زودتر به ترقی برسن و همه اینها باعث میشه این متد چیزی نباشه که به طور حرفهای در آموزشگاهها اتفاق میافته.
میرسیم به پروژههای سینمایی. اینجا بیشتر مشخص میشه که متد اکتینگ حتی اگر آموخته بشه هم در سینما کاربردی پیدا نمیکنه. تو سینمایی که بازیگران با معرفی این و اون و باندبازی و تعداد فالوئرهای اینستاگرام انتخاب میشن طبیعیه که نمیشه از متد اکتینگ حرف زد.
بازیگر ما حتی حاضر نیست روی صورتش یک گریم ساده انجام بشه. چون مسالهاش چیز دیگهایه. نهایتش این بوده که اشکان خطیبی برای یه فیلمی چند کیلو وزن کم و زیاد کرده بود کلی شاکی بود چرا سیمرغ بهش ندادن! خب کلا اینها جای دیگهای دارن سیر میکنن دیگه. کسی دنبال کار ماندگاری نیست.
این رو هم اضافه کنیم که پروژههای سینمایی در زمانهای کوتاه انجام میشن و اساسا وقتی برای این کارها گذاشته نمیشه. ما کمپانی فیلمسازی به اون معنا نداریم که سرمایهگذاریهای جدی بشه. اینجا پروژههای سینمایی رو میخوان سریع سر و تهش رو هم بیارن. اون بخش انفصال از مخاطب هم کاملا تاثیرگذار هست. وقتی در این سینما نان عموما در تولیده و نه اکران پس طبیعیه که به اون سمتها نریم.