تجربه هايي كه در حين فرايند جزيياتش ثبت نشده باشه، وقتي به شكست منجر بشه احتمالا دليل شكست فهميده نميشه و در نتيجه نميشه ثبتش كرد. و بلعكس تجربه اي كه به موفقيت شانسي منجر شده باشه اگه ادم جزييات رو نداشته باشه علت موفقيت رو متوجه نميشه و نميتونه به بقيه بگه چي كار كنن كه موفق بشن.
تجربه هایی که خیلی شخصی بشن ! تجربه هایی که به چیزی که مهم استناد بتون بکنن ویا باعث بشن چیزی به خطر بیفته مثل اینکه من یه کار بر سازمان اتمی باشم وبیام روزانه در مورد اتفاقات اونجا یه وبلاگ بسازم وتجربیات روزانمو اونجا به اشتراک بذارم خب نمیشه این رو به اشتراک بذاره یا حتی ثبت کردنش هم ممکنه خطرناک باشه یا فرمانده ی نظامی ای باشم که بخوام نامه هایی که بهم میاد رو یه کپی ازشون رو آرشیوکنم. حتی برعکسش خیلی از حساب ها برای اینکه نشه حساب رسی بشه یا ثبت نمیشه یا اشتباه ثبت میشه یا فرض کن که کارهای خلاف که اگر ثبتشون کنی ممکنه بر علیهت استفاده کنن. ی!
ا حتی مسائل اخلاقی هم میتونه شامل چیزهایی باشن که میشه ثبت نشن مثلا خاطره یا اتفاقی خصوصی که دوست میاد وبرای تو نقلش میکنه تو وظیفه داری امانت دار باشی واگر ثبت کنی ویا نقلشون کنی باعث میشه اعتماد فردی اون آدم ازبین بره
اتفاقا هر چی حساسیت کار بالاتر میره، مثل همین کار در سازمان اتمی و یا کارهای نظامی، مستندسازی اتفاق ها منظم تر و مشخص تر انجام میشه. ولی دسترسی به این اطلاعات فقط به افراد مشخصی داده میشه.