واگن اختصاصی دست فروشا در مترو چه مشکلی ایجاد می کنه؟

دستفروشی در مترو

تو متروی کرج-تهران، شب ها که خسته برمیگردی، اخرین چیزی که دوست داری وجود داشته باشه صدایی هست که میگه «دمپایی استخر، کفش پلاستیکی، یک سوم قیمت مغازه، …!».

در این بین خریدار هایی هم هستن که استقبال میکنن. و در نتیجه به نظر میرسه تقاضا برای چنین سیستم فروشی وجود داره.

برا افزایش راحتی افراد، آیا میشه یه طبقه ی متروهای دو طبقه رو اختصاص داد به دست فروش ها؟ و یا یه واگن هایی برای حضور دست فروشا مشخص بشه و بقیه واگن ها بدون دست فروش باشه؟

این طوری هم کسانی که ترجیح میدن خریدشون رو در مترو پیش ببرن راحتن و هم کسانی که نمیخوان به خرید و سر و صدا و شلوغی فروشنده ها برسن، جای راحتی در مترو دارن.

در ضمن در بلندمدت با بررسی میزان استقبال افراد از قسمت های مختلف مترو، آماری از علاقه مندها به چنین تبادل کالایی هم به دست میاد.

و در نهایت اینکه کار فروشنده ها هم راحت تره. چون مشتری هاشون در یه جا جمع شدن و نیازی نیست تمام طول مسیر رو طی کنن برای اینکه به مشتری مناسب برسن.

دنباله‌ی موضوع متروی پر از دست فروش.

بلاخره هر کسی از یه راهی امرار معاش میکنه
دست فروشا هم از این طریق
چه بهتر که این افراد ساماندهی بشن و به شکلی کمکشون کنیم
ایده شما دوست عزیز ایده خوبیه
افراد متفاوت و با مشاغل مختلفی در کشور ما وجود دارن.
به جای اینکه به این افراد با نگاه دلسوزانه یا حتی حقارت آمیز نگاه کنیم آیا بهتر نیست برای اونها کاری انجام بدیم…

3 پسندیده

هین. هدف کمک به کل سیستم بود: فروشنده ها و خریدارها و غیرخریدارها. ممنون از یاداوری :slight_smile:

چه راه هایی برای سازماندهی سیستم خرید و فروش داخل مترو هست؟
ایا راه اختصاصی سازی واگن ها میتونه موثر باشه یا خودش شروع مشکلات بعدی میشه؟

1 پسندیده

یعنی مثلن دست فروشا بشینن رو صندلیا و مسافر برن و بیان بخرنو ببرن. یه جورایی شبیه اجاره غرفه و مغازه میشه چون در اینصورت به علت فضای کم بین خود دست فروشا که تعدادشونم کم نیست مشکل پیش میاد. الان آزادی و فضای زیاد مشکل زیادی بوجود نمیاره چون با هم کنار میان اغلب.
یا نه مسافرا بشینن و دست فروشا برن فقط تو اون واگن بیان بیرون . خوب این شاید بهتر باشه به امتحانش می ارزه. انگار یه کمی سرو سامون میگیره ولی بازم زیادی دست فروشا ممکن مشکل ساز بشه چجوری میخوان باهم کنار بیان ؟

1 پسندیده

الان سیاست تبلیغاتی مترو به مردم توصیه میکنه که از دستفروش ها جنس نخرن. پوسترهای داخل مترو و واگن ها گواه این مطلب هست. جملاتی از این دست…
“اجناس دستفروشان، تقلبی، بازیافتی و بی کیفیت است.”
“با خرید نکردن از دستفروشان به مقابله با کالای قاچاق بپردازیم.”

البته موضوع اینه که فقط دستفروش ها نیستن که احتمالا کالای قاچاق میفروشن بلکه در برآوری که انجام شده فهمیدن یک سوم کالاهای وارداتی به کشور قاچاق هست. و البته این روزها هم بحث خرید نکردن کالای قاچاق توی رادیو داغ هست.

ولی به شخصه تجربه های اندکی که از خرید از دستفروش ها دارم، نشون میده واقعا کیفیتشون پایین هست.

2 پسندیده

امروز یه صحنه بدتر هم دیدم. این روزها تقریبا بچه های ابتدایی تعطیل شدن. توی مترو سه تا از مامان دستفروشان پسراشونم اورده بودن دستفروشی آب یخ و لواشک و پفک

یه پسر تنها هم بود اون مشخص بود که خیلی حرفه ای هست . بهش گفتم همیشه میایی؟ گفتن وقتی مدرسه ها تعطیل بشه میام حتما لواشک فروش بود!

1 پسندیده

من ازشون چند بار خرید کردم همه شونم خوب بودن د: سمت خانمها جنسهای بهتری میارن . الان کارت خوان دار هم شدن حتی . که اگه کسی پول همراهش نبود راحت خرید کنه. بعضی خانمها واقعا از بودنشون لذت می برن.

من در کل با بودنشون فقط یه مشکل دارم. اونم این که اینا ماشالله صداهای تیز و بلندی دارن و پیوسته حرف میزنن. صداشون روی مخه. کاش بهشون اموزش بدن حالا که هستین داد نزنین حداقل

1 پسندیده

ایده شما خوبه.
به نظرم باید سازماندهی بشن.بعدشم کیفیت و اصالت دوچیز مهم در خریده که متاسفانه این اجناس دست فروشان نه کیفیت دارد و نه اصالت.

در استارت فرایند خرید و فروش یه مساله ای هست که باید بهش توجه بشه.
گاهی ما به یه کالا نیاز داریم از خونه میزنیم بیرون و میریم سراغ جایی که اونو تهیه کنیم (یا حالا به اینترنت وصل میشیم و اینترنتی خرید میکنیم، مهم اینه که خودمون میریم سراغش) اما گاهی کالا ها خودشون میان سراغمون هرجا که گیرمون بیارن و زمان داشته باشن خودشونو معرفی کنن. تو این موردا معمولا صحبت فروشنده ها و یا صرفا دیدن کالا باعث میشه یه عده احساس نیاز به اون کالا درشون به وجود بیاد. منظورم اینه که از قبل تصمیم نداشتن که برن مثلا تو مترو و پفک یا لواشک بخرن. اونجا کالا رو دیدن، یه کم هم با حرفای فروشنده دلشون خواسته و بعد خریدن.

بنابراین فکر میکنم اگر واگن دست فروشا رو اختصاصی کنن، احتمالا این اصل مهم فروششون، یعنی ایجاد نیاز برای مشتری، از بین میره.

4 پسندیده

سلام این ایده خیلی هم خوبه ولی باید یه سری مواردش هم رعایت شه اینکه واگنی که برای این عزیزان اختصاص داده میشه لوازمی که به مرتب و نظم فروشنده ها و وسلیلشون کمک کنه حتما باشه(یعنی وسایل فروششون باعث آشفتگی نشه) و اینکه این دستفروش هارو ساماندهی منطقه ای انجام بدن یعنی هر فروشنده فقط تو ایستگاه نزدیک محل سکونت خودش فروشندگی کنه و به ایستگاه بعدی که رسید اجاره فروش نداشته باشه تا بقیه هم بتونن بفروشند.ممنون.

3 پسندیده

تن صداشونم اگه کنترل بشه خیلی خوبه. بعضی هاشون واقعا صداشون آزار دهنده ست به طوری که حتی فروشنده های دیگه خودشونم معترض هستن

1 پسندیده

تازگی ها دو تا خبر تو تلویزیون راجع به دست فروشا دیدم . یکی این بود که مسوولای مترو برخورد با دست فروشا رو جز وظایفشون نمیدونستن چون اونا مسوول مسایل حمل و نقل بهنیه هستند . این یعنی این دست فروشا یه مساله صدادار و صدادرآر شدن واقعن. دومیش یه مدت بعدش بود که شنیدم قراره دست فروشا ساماندهی بشن ثبت نام بشن مجوز بگیرن و شاید به بعضیاشون غرفه داده بشه . این یعنی گامی به سوی حل مساله.:grinning:

2 پسندیده

یه دلیل که فکر می کنم خود دستفروشا نخوان سامندهی بشن، مشتری هست. مشتری اینا کی هستن؟
کسانی که سوار مترو میشن، خط عوض می کنند. اگه هم خط عوض نکنند، خود فروشنده ها مدام در حال خط عوض کردن هستن این یه مزیت هست براشون

خود ما چندبار سراغ غرفه های توی ایستگاههای مترو رفتیم؟
خودم جز دم عید هیچ وقت نرفتم سراغشون . نمیدونم بقیه مردم چطوری استقبال می کنند

3 پسندیده

بالاخره دست فروشی در مترو بده یا خوبه

شلوغی و مزاحمت و ایجاد نیاز کاذب و شاید ترویج قاچاق کالا و . . .
یا
نشاط و هیجان و خرید آسون و کسب درآمد به نیاز به مطالعه و مدرک و کافرما و رفع نیاز قشری از جامعه و . . .

اخه بدی و خوبی یه چی نسبیه! هر کی میتونه از دید خودش و با نیاز خودش به قضیه نگاه کنه.

اگه دستفروش ها سر وصدا نمیکردن و در ضمن خیلی تو متروهای شلوغ راه نمیرفتن، هیچ وقت حضورشون این قد مایه ی ازار نببود. و شاید کمتر کسی مخالف حضورشون بود.

مخصوصا که رفت و امد تو تهران سخته و خنزر پنزرها به راحتی به دست ادم میرسید. من دیشب یه چی کووچولو میخواستم، یه ساعت انقلاب رو گشتم و خسته و کوفته نیافتمش. بعد تو مترو یهو این چی رو یافتم و خریدم. خب مسلما خرید شادی اوری بود :slight_smile:

قاچاق و اینا هم که کلا یه باب دیگه س.

خوب وقتی هر روز با مترو بری بیای
نمیشه بی خیال این قصه بشی
قبلن یعنی خیلی اولاش جالب بود نیازم سریع برطرف میشه و میخریدم
به خودم فکر میکردم
وسطاش احساس کردم (یا شاید تحت تأثیر تبلیغای از دست فروشا نخرید) نباید خرید
به فرهنگم فکر میکردم
الان چند روزیه گاهی میخرم آ خه انگار یه کمکه به اونی که هیچ راهی به ذهنش نرسیده یا واقعن پیدا نکرده برای کار کردن
به نیازمندا فکر میکنم
تازه قبلنا از دست فروشای کنار معابرم نمیگرفتم چون اونم سد معبر و اینا تو ذهنم بود شایدم حس بی کلاسی بم دست میداد ولی الان میبینم بعضی جاها باز نیاز چند نفر برطرف میشه یا
انگار چیزی که زیاد تکرار شه عادی میشه فرهنگ میشه زشتیش میره
یعنی دست فروشی همچینم بد نباشه یا معضل نباشه
شاید کار به اونجا بکشه که خودمم یه روز امتحان کنم البته اگه راه دیگه ای نباشه برای پول درآوردن
پس بازم میگم این راهش نیست میدونم از ناچاری این راه رو انتخاب کردم موقته و فعلن شاید با تردید بخرم

1 پسندیده