پادپرس بستری برای پرسش و پاسخ آگاهانه و چند سطح بالاتر از شبکههای اجتماعی رایج این روزها است. معمولا اعضای قدیمی سعی میکنند جامع و کامل جواب سوالها رو بدهند. موضوع جدیدی که در پادپرس زیاد میبینم نحوه پاسخگویی اعضای جدید پادپرسه که چندتاییشون متاسفانه شبیه به کامنتهای رایج در شبکههای اجتماعی زیر سوالهای پادپرس مینویسند. احساس میکنم این موضوع در طولانی مدت ممکنه باعث بشه محتوای خوب دیده نشه و پادپرس رو به سمت محتوای زرد (البته ببخشیدا) ببره.
از نظر من چند راهکار برای این موضوع وجود داره. مثلا:
ایموجیها کلا از بستر پادپرس حذف شوند و یا استفاده از آنها در هر متن محدود شود.
تعداد حداقل کلمات مورد نیاز برای ارسال یک کامنت به حداقل 100 کلمه افزایش پیدا کنه.
متون ارسالی دوستان جدید نقد بشه و نکات لازم به اونها تذکر داده بشه.
شما چه راهکاری برای بهبود پاسخهای مدل کامنتهای شبکههای اجتماعی دارید؟
با کلیت حرف شما موافقم. توجه کنید که پادپرس به مرور زمان اتاقهایی را طراحی کرده که سلیقههای گوناگون را پوشش میدهد. این اتاقها هر کدام برای هدفی طراحی شدهاند:
ایوان پادپرس: که کمتر جای بحثهای جدی است و اتفاقا استفاده از ایموجی و پاسخهای کوتاه به نظرم در آن کاملا طبیعی و لازم است.
ایستگاه پرسش: پرسشهای جدیتر معمولا در این اتاق نوشته میشوند. همانطور که گفتید این اتاق جای پاسخهای حاشیهای نیست و نظر من هم این است که پاسخهای حاشیهای و بیهدف باید به مرور زمان حذف شوند.
میزگرد تحلیلی هفته: به موضوعات روز میپردازد که میتواند مرجع خوبی برای دیگران باشد. به نظرم ویرایش در این اتاق تا حدی لازم است.
خوشبختانه نویسندههای دانشنامه من و میزگرد تحلیلی هفته خودشان در راستای نوشتن محتوای بهتر تلاش میکنند. به طور خلاصه فکر میکنم بحثی که مطرح کردید باید در اتاق ایستگاه پرسش با جدیت پیگیری شود.
يعني اينجا رو ميخوايد مكاني بكنيد فقط مختص به خودتون؟و اگه كسي بلد نبود مثل شما خيلي خوب حرف بزنه حق حرف زدن نداشته باشه؟همه از يه جايي شروع كردن به فكر كردن و حرف زدن و همه از اولش اينطور نبودن حتي شما…
این قسمت از صحبتتون پیشنهاد خوبی است ولی تا اندازهای که باعث بحث و جدل بی مورد نشود.
و به نظرم قسمت ایوان پادپرس که همه میتوانند نظر بدهند خوب است چون ممکنه گاهی چیزی به ذهن شخصی که حتی ممکنه سواد چندانی نداشته باشد برسد که به ذهن یک دانشمند فرهیخته نرسد؛ خوبی تبادل آرا به همین است.
یک نکته دیگه اینکه حتما نباید متنی طولانی باشه که نشانه خوب بودنش باشه گاهی صحبتهای کوتاه جذابترند.
من وضعیت رو درک میکنم ولی اون رو مشکل نمیبینم و البته به هیچوجه با کنترل بیش از حد موافق نیستم. چرا؟
پادپرس قراره به خرد جمعی منجر بشه و نه الزاما افزایش آگاهی. تفاوت این دو تا در دو نکته بسیار مهمه:
در خرد جمعی، تریبون مناسب برای همه وجود داره و فرصت تعارض و حتی اشتباه برای همه وجود داره. آگاهی الزاما مسیری روشن نداره و بنابراین در این تقابل، مسیر متناسب با جمع رو پیدا میکنه. اگر کنترل بالا پیش بیاد، تریبون به یک دسته و یک نگاه منتقل میشه و فرصت برای رسیدن به مسیر مناسب نخواهد بود.
در خرد جمعی، یک ارتباط و رشد دوطرفه در بین افراد به وجود میاد. یعنی الزاما کسی اینجا معلم نیست و کسی هم دانشآموز نیست. اگر فرصتی برای ابراز وجود به افراد داده نشه، رشدی هم اتفاق نخواهد افتاد. البته که باید تمایزی بین محیطهای مختلف پادپرس وجود داشته باشه که فرد با رشد مناسب بتونه به اونها برسه. ولی برای هر نوع دیدگاهی که براساس قوانین موجود باشه، باید جایی برای ابراز وجود داشته باشه.
کنترل کمزحمتترین روش برای تقابل با وضعیت ناخوشاینده و البته در نهایت اتفاقی که میوفته چیزی متفاوت از دنیای بیرون نخواهد بود: جامعهای تکصدایی و عملا مرده، که توان رشد درونی رو نداره و در نهایت یا رو به زوال میره یا صرفا به غر زدن اندیشمندان محدود میشه. در عوض مدیریت مناسب نیاز به انرژی، وقت و فکر وسیع اتفاق میوفته. نتیجه هم رشد مداوم خواهد بود، چیزی که میتونه ما رو از ایران بیرون متفاوت کنه.
من برحسب تجربه، مشکل رو دقیقا برعکس میبینم: برحسب شرایط موجود، مقداری احتیاط در پادپرس وجود داره که جذابیت عمومی اون رو برای افراد کاهش داده و در نتیجه امکان زوال رو ایجاد کرده. متاسفانه چه در گذشته و چه در حال حاضر، نمیشه این محدودیتها رو برداشت.
در مورد محتوا:
درسته بعضی محتواها قوی و بعضیها ضعیف هستن ولی مثبت و منفی بودن هم بسیار مهمه. معمولا محتوای منفی قوی بسیار خطرناکتر از محتوای ضعیف منفیه، و در خیلی موارد محتواهای ضعیف مثبت قابلیت رشد رو برای جامعه بیشتر از محتوای قویِ مثبت فراهم میکنه، چون نکته ارتباطی عمومیتری رو در خودشون دارن.
عذرمیخوام به نظرم منطقی نیست!
به این فکر کنیم که دنیا اینقدر سرعت گرفته که کمتر کسی برای تایپ کردن متون طولانی وقت میزاره و ایموجی و کلام کوتاه شده راه های انتقال نظر با سرعت بیشتر هستن.
من به شخصه هیچ وقت زمان زیاد رو مثل الان برای تایپ کردن صرف نمیکنم تا بخوام نظر رو به کسی منتقل کنم. اما اینکه بخواد محدودیت ایجاد بشه فقط باعث دلزدگی و طرد افراد میشه و خب مخاطبانی که جمع شدن و قطعا پراکنده خواهد کرد.
پس بهتره بپذیریم و اجازه بدیم هرکسی هرجور که میخواد واکنش نشون بده!!
این دیدگاه کاربران جدید و قدیم و مرز بندی مثال جالبی رو به ذهن من نیاورد و قصد ندارم بیانش کنم اما لطفا تجدید نظر کنید اگر دوست دارید…
تمام دنیا متوجه اشتباه این سرعت گرفتن زیادی شدند و در نتیجه اون می بینیم که رستوران های غذای آرام، هتل هایی با ممنوعیت استفاده از تکنولوژی و یکسری محصولات جدید به وجود اومدن تا کمی از این شتاب کاسته بشه.
من اصلا منکر تاثیر ایموجی ها نیستم اما حرفم اینه که پادپرس قراره بستری پویا و آگاهی بخش باشه و وقتی پاسخ ها جنبه کامنت به خودشون بگیرن دیگه خیلی از نوشته ها خونده نمی شه. صادقانه آیا شما کامنت های زیر پست های صفحه مورد علاقه خودتون در مثلا اینستاگرام می خونید؟ این اتفاق ممکنه خیلی کم بیفته مگر در موضوعات جنجالی یا زمانی که قراره دیگران خاطره یا موضوع طنزی تعریف کنند.
دوست عزیز احتمالا کل متن رو نخوندید. پیشنهاد می کنم یک بار متنی که نوشتم رو بخونید. در آخر پیشنهاد دادم به دیگران آموزش بدیم تا با محتوای غنی تری نگارش کنند و پادپرس از فضای شبیه به شبکه های اجتماعی دور بمونه.
من صرفا پیشنهاد دادم حالا منظورم این نبود دقیقا همین اتفاق ها بیفته. اما به شدت نگران تبدیل شدن پاسخ ها در پادپرس به کامنت های زیر شبکه های اجتماعی هستم که ما اغلب بی توجه از کنارشون می گذریم.
دقیقا این نگرانیِ شما و بقیه پادپرسیها رو من یک ارزش برای پادپرس میبینم این یعنی به سادگی رو به مسیری خطرناک نخواهیم رفت. ولی بزاریم نگرانی خودش تبدیل به اهرمی خطرناک نشه. معتقدم میشه با خرد جمعی و همکاری راهحل متعادلی پیدا کرد، اگر هدف رو رفع نسبی دغدغه بزاریم و نه اصراری بر یک ابزار.
راه بهتر میتونه این باشه که تقسیمبندیی که به درستی علی اشاره کرد رو در نظر بگیریم:
میشه گفت که این اتفاق یا در ایوان داره میوفته یا در اتاق پرسش (من فکر میکنم در بقیه جاها کامنت میتونه برای افراد تازهوارد غیرفعال باشه). پس مهمترین نقطه، اتاق پرسش هست که باید بررسی بشه. البته نکته اینه که برای اتاق پرسش، کامنت مثل شمشیر دولبهست، اگر غیرفعال بشه عملا فلسفه پرسش از بین میره. یک راه پرزحمت اینه که «کامنت خوب» در بالا باشه و کامنت بسیار ضعیف (با احتیاط و انتقال پیام برای رشد فرد البته) با نقد حذف بشه. این البته نیاز به همکاری داره و میتونه «شرایط رو تعدیل کنه»، به هرحال کمی ناکامل بودن جای نگرانیست!
احتمالا شما طرفدار شبکه 4 سیما هستید… تو ایران خیلی کم پیش میاد سایتی بدین صورت بتونه مدت زیادی دوام بیاره…بنظرم سایتهایی مثل پادپرس و امثالهم میتونه برای خیلی از افراد جای خوبی باشه…حتی برای تبلیغ کسب و کار
تو این روزا که همه سایتهای بزرگ جهان (که پادپرس داره سبک اونا کار میکنه) همه جور کاربر رو دارن پوشش میدن و الان شدن سایتهای بزرگ,بهتره نگاه یک جانبه رو برداریم.
پادپرس یک سایت تبلیغاتی نیست و اتفاقا تمام نمونههای مشابه خارجی پادپرس یک سری محدودیت برای نوشتن دارند.
مشکل فرهنگ ماست که تا یک نفر انتقاد میکنه با تمسخر و برچسب زدن میخوایم بگیم که تو داری حرف نامربوط میزنی و عملا چیزی به نام نقد و تحلیل و تفکر انتقادی معنایی نداره.
اگر قراره پادپرس هم یک جای زرد مثل خبرگزاریهای ایرانی که وسط اخبار داغ روز گن لاغری تبلیغ میکنن بشه چیزی از هویتش باقی نمیمونه.
من فکر میکنم بهترین راه رشد این نیست که قید رو نفی کنیم، میشه به سادگی مثال زد که هر جایی هر چیزی مجاز نیست. به طور فردی معتقدم: به تعادل مناسب فکر کنیم، به پذیرش حداقلهایی برای آزادی و البته قید و منعطف باشیم یعنی بپذیریم در جایی چیزی برخلاف ذهنیت ما هم اجازه رشد پیدا میکنه. رسیدن به اینها با تعامل مداوم و تغییر مناسب ممکنه و الزاما از همون اول همه چیزی ایدهآل نخواهد بود. حسم از سئوال همین بود که تعادل مناسب چیه و هدف سئوال هم به نظر میاد نوعی تعامل برای رسیدن به همین تعادل باشه.
من بیشتر قصدم این بود که قبل از اجرای این نقد، تحلیلی نسبی ارائه بدم که چه اتفاقی خواهد افتاد. کمی حاشیه همیشه در بحثها وجود داره، بهتره خیلی به دل نگیریم.
خودِ تبلیغ فکر نمیکنم برای کسی و بخصوص عموم مردم، مشکل باشه. نحوهی تبلیغ و ارزشی هست که تبلیغ در خودش داره. من فکر میکنم همیشه میشه به طریقی جذاب و در عین حال ارزشمند محصولی رو تبلیغ کرد. البته این زحمت میخواد که معمولا ما اهل کشیدنش نیستیم.
من هم با حرف شما موافقم.
شاید اینجوری بتونم جامع و کامل نوشتن رو بهتر یاد بگیرم!
البته با حداقل ۱۰۰ کلمه مخالفم!
چون طولانی نوشتن، نشوندهندهی جامع نوشتن نیست، گاهی یکی دو جمله میتونه خلاصه و مفید باشه و در عین حال چشم رو خسته نکنه.