برای شروع من یه سوال میپرسم:
ما چرا محتوا تولید میکنیم؟
بالا اومدن سایتمون تو گوگل؟ انتقال افکار؟ دریافت ارزش افزوده رایگان برای مخاطب؟ آشنایی مخاطب با سایت ما؟ جذب بیشتر مخاطب؟ یا آسان کردن مسائل برای مخاطبان؟ شاید هم برای جذب مخاطب و افزایش مشتری و معرفی محصول؟ به نظر شما تولید محتوای سایت به چه دردی میخورد؟
تولید محتوا چیست؟
تولید یک عکس، صدا، فیلم و هر نوشتهای میتونه تولید محتوا باشه! ما اینجا داریم درباره تولید محتوای متنی صحبت میکنیم!
چرا کسب و کارها به تولید محتوای سایت رو آوردن؟
تقویت برند؟ جذب مشتری؟ معرفی محصولات؟
آیا ما برای گوگل محتوا تولید می کنیم؟
جواب این سوال به روشنی واضحه! خیر! ما برای مخاطب تولید محتوا میکنیم.
پس چرا انقدر در تولید محتوای سایت قوانین گوگل مهمه؟ بهتر نیست طوری بنویسیم که مخاطب لذت بیشتری ببره؟
گوگل داره همه سعی و تلاششو میکنه تا مخاطب به سریعترین شکل ممکن به اون چیزی که میخواد برسه. به همین دلیله که قوانینش خیلی زود به زود تغییر میکنه. یعنی همه سعیاش رو میکنه تا قوانینش منطبق بر خواستههای مخاطب بشه. پس رعایت هر چه بیشتر قوانین گوگل به ما کمک میکنه تا مخاطب سریعتر به ما برسه.
دنیای امروز با گذشته فرق کرده، مخاطب امروز مثل مخاطب دیروز تحت تاثیر جو نیست، مخاطب امروز وقتی میخواد مثلا یه گوشی بخره، پا نمیشه بره مغازه سر کوچه از فروشنده بپرسه کدوم خوبه. خودش هزار جور تحقیق و جستجو میکنه، تازه اگه قانع نشه انلاین بخره میره مغازه خرید میکنه. دیگه فروشنده نمیتونه داستان ببافه که این گوشی اینجوره و اون جوره. یعنی ما یک سری مخاطب داریم که در حال جمعآوری اطلاعاتند. حالا تعداد این مشتریها روز به روز داره زیاد میشه و همین باعث یه انقلابی شد. انقلاب جذب مشتریانی که در جستجوی اطلاعاتند.
چی شد که تو ایران بازار محتوا داغ شد؟
سایتها اول تو ایران یک شاهکار کردن، برای تولید محتوای سایت شروع کردن از هم کپی کردن. یه مقاله بود که دست و پا شکسته توسط مترجم گوگل ترجمه شده بود، یکی میذاشت بقیه هم پشتش کپی میکردند. بعد از مدتی گوگل حواسش اومد سمت محتوای فارسی و سایتها ترکیدند و این شد که بازار محتوانویسها داغ شد. حالا این محتوانویسی باید اصول داشته باشه، مدل داشته باشه، تا اون مشتری آگاه در طی جستجوهاش بهش برسه.
ویژگیهای تولید محتوا برای سایتها
1. ساده بنویسید!
وقتی که شروع به نوشتن برای تولید محتوای آنلاین میکنید، دل نوشته ننویسید. قرار نیست شما به محتوایی که مینویسید، شاخ و برگ بدید و شروع به رویاپردازی کنید. مخاطبی که در اثر جستجو به نوشته شما رسیده به دنبال پاسخ واقعی درباره یک سواله که در ذهنش شکل گرفته. پس نیازی به اطلاعات صحیح و درست داره. ارائه اطلاعات از راههای غیرمعمول مثلا شعر و دکلمه برای مخاطبی که در جستجو به دنبال رسیدن به جوابه جذاب نیست. ساده و روان بنویسید. درباره هستها و نیستها!
۲. طوری بنویسید که در جستجو دیده شوید.
پس ما باید برای مشتری اطلاعرسانی کنیم تا به هدفش برسه و اما اگر محتوای ما خوب باشه اما تو جستجوی مشتری بالا نیاد چه فایدهای داره؟ پس ما باید یه چیزی بنویسیم که هم مشتری مقاله ما رو تا انتها بخونه و هم گوگل تشخیص بده که این مقاله مرتبط با همون چیزیه که مشتری جستجو کرده تا اونو در صفحات اول بالا بیاره.
وقتی شما یک محتوای دلنوشتهمانند مینویسین اغلب چهار پنج خط اول میرید در رویا و داستانبافی و بیان احساسات! گوگل فقط همون خطهای اول رو اغلب انالیز میکنه! مقاله شما مرتبط نیست و تمام! من نمیگم حستونو ننویسید، اتفاقا باحاله! مثلا دریاچه هیلیر استرالیا، خودم وقتی دیدمش حس کردم شبیه یه سنگ خوشگل صورتیه. اینم اوردم، اما معمولا نویسندههای آنلاین اصل مقاله رو حیف بیان احساسات و افکار میکنند. یادمون باشه نوشتن برای سایتها با نوشتن برای کتاب و روزنامه فرق داره.
۳. تکراری و قابل پیشبینی ننویسید.
ارائه اطلاعات تکراری و آمار و ارقام به هیچ دردی نمیخوره! محتوای آنلاین با کسی که ساعتها به دنبال تحقیق و پژوهش میرود، فرق داره. دست از دادن یه سری اطلاعات تکراری بردارید. مثلا وقتی میخواهید درباره خلیج فارس بنویسید هیچ نیازی نیست بگید در کدام طول و عرض جغرافیاییه، بهتره درباره چیزای جذابتری بنویسید.
۴. خشک و رسمی ننویسید.
ننوشتن دلنوشته به معنای این نیست که خشک و رسمی بنویسید. تنها چیزی که باید رعایت کنید ترتیب جملهبندی است. یاد بگیرید که زبان معیاری که با آن صحبت میکنید بنویسید تا مخاطب احساس کنه با او در حال گفت و گو هستید. با این تفاوت که نباید جملهبندی شبیه گفتار باشه. قالب نوشتار رو حفظ کنید و خودمانی بنویسید.
۵. از طرف برند تجاری بنویسید، نه خودتان!
یکی از بچهها هی برا من مقاله میفرسته، میگه من میخوام براتون امروز از کیش بگم! نه، منی در محتوای سایتها وجود نداره، ماییم! بعنوان یک شخصیت تجاری. نرید تو حال و هوای سفرنامههای شخصی، نظرات شخصی و احساسات. اگر کجارو داره میگه میخوایم سفر کنیم به فلان جا، و یا الیگشت میگه، همش اسم الیگشتو میاره، اسم کجارو رو میاره، بعنوان یک شخصیت تجاری. اما در نوشتههای شما شخص من توش پر رنگه، انگار دارید رو بلاگ شخصیتون مینویسید.
در پادپُرس به عنوان عضوی از جامعه پادپرس بنویسید! یکی از اعضای جامعه متفکر پادپرس و نه یک شخصیت مستقل!
به دو دلیل این کار رو کنید:
-
گوگل هر سایتی که شما روی اون مینویسید رو به عنوان یک شخصیت تجاری و سایت تخصصی میشناسه!
-
مشتری بهتر و راحتتر اعتماد میکنه و میدونه این نوشتهها نظرات شخصی نیست. مثلا در سایتی مثل پادپُرس حاصل تفکر جمعیه.
چند توصیه برای تولید محتوای بهتر
در نهایت ما باید یک مقاله بنویسیم که هم گوگل مفید بدونه و هم خواننده اون رو بخونه. این مقالات و موضوعات دارای 6 مورد هستند که توجه به اونها معجزه می کنه:
- تیتر اصلی بگذارید: تیتر اصلی جادوی جستجوی گوگله! به هیچ عنوان دست کم نگیرید! کپی نکنید! خلاقیت داشته باشید.
-
داستان بگید: چه چیزی از کودکی بیشتر از همه یادمونه؟ داستانها؟ درسته! مخاطب هم مثل ما است!
-
کوتاه بنویسید: هر جمله بیش از 20 کلمه یعنی یک امتیاز منفی. اگر نمیدانید چطور به این هدف مهم برسید شروع کنید نوشتههای خودتان را با صدای بلند بخوانید! هر جا گیر کردید و یا حس کردید نیاز دارید برگردید به قبل و جمله را چک کنید، یعنی جمله باید کوتاه شود! گوگل به جملات طولانی نمره منفی میدهد. 40 درصد از متن شما میتونه جملات بالای 20 کلمه داشته باشه و بیش از اون نمره منفی محسوب میشود.
-
عکسها را نامگذاری کنید: اغلب ما عکسهایی که در پادپرس یا هر سایت دیگه که مقاله میگذاریم نامگذاری نمیکنیم! از بار بعد یادتان باشد عکسها را نامگذاری کنید. در یک جلسه مفصل درباره این موضوع توضیح میدهیم.
-
زیرعنوانها را فراموش نکنید: دستهبندی همیشه باعث مرتب شدن ذهن میشود. پس نوشتههایتان را به دستههای بین 150 تا 300 کلمه تقسیم کنید و زیر عنوان برای آنها بگذارید.
-
محتوای جذاب بنویسید: چیزی بنویسید که مخاطب و خوانندگان تیتر شما به دنبال آن هستند. با یک تیتر جذاب و محتوای بد همه چیز به باد میرود. خداروشکر پادپُرس دارای امکان فیدبکه، اگر فیدبکتون کمه پس اشتباهی تو کاره، نوشته شما به قدر کافی جذاب نیست.
منتظر نظرات سازنده و احیانا سوالاتتون هستم!