سوالی هست که اگر از افراد بپرسید معمولاً پاسخ خیر هست. چون در اطلاعات پیشین در نشریات و رسانهها گفته شده که قابل پیشبینی نیست.
تا اینکه در کلاس جغرافیای گردشگری از استادمون شنیدم که زلزله سرپل ذهاب رو یک هفته قبل با استفاده از دادههای خیلی ساده که ظاهراً در اختیار همه هست پیشبینی کردهبود.
ماجرا از این قرار بود که سر کلاسش در همون سال به دانشجویان گفتهبود که در اون محدوده گسلی کرمانشاه، مدتی هست که فعالیتهای زمینی و لرزشهای کوچک نداشتیم. بنابراین احتمالاً به زودی زمینلرزهای در این منطقه خواهیم داشت. و هفته بعد زمینلرزه سر پل ذهاب اتفاق افتاد.
به صورت ساده، صفحات زمین که در خطوط گسل از هم جدا میشن، همواره در حال حرکت هستند و حتی سرعت و مسیر حرکت این صفحات رو میدونیم. این صفحهها در نقاط گسل پیدرپی در حال آزاد کردن انرژی هستند. و انرژی به صورت لرزشهای کوچک و بزرگ ثبت میشن. اگر مدتی لرزشها رو نبینیم یعنی گسل در حال ذخیره انرژی است. و به زودی باید منتظر لرزش شدیدتری باشیم. حتی شاید بتوان بزرگی لرزش رو با انتگرال از شدت لرزشها بر روی (زمانِ بدون لرزش) پیشبینی کرد.
آیا این اطلاعات درست هست؟ چرا یک جغرافیدان با استفاده از ابزارهای عمومی و بدون دسترسی به اطلاعات آماری دقیق به سادگی با ارائه دلیل میتونه زلزله رو پیشبینی کنه، ولی ما میگیم زمینلرزه قابل پیشبینی نیست؟
ولی از نظر من قابل پیش بینی هست
حال اینکه چطور و چگونه پیش بینی میکنم نمیتونم عنوان کنم
ولی مانند دیشب که حدودا ساعت نزدیک به 1 بعداز نیمه شب بود
از بعدازظهر دیروز میدونستم که قراره زلزله بیاد ولی ساعت شو
نمیدونستم
بچه ها رو بیرون فرستادم و خودم داخل خونه ماندم و مشغول
نماز ایات شدم
اگر تمام عوامل دخیل در زلزله قابل رد یابی و اندازه گیری شوند شاید بتوان پیش بینی کرد ولی فعلا حیوانات بیشتر از ما این توانایی را دارند.
اگر بتوان پیش بینی کرد شدت و قدرتش را اصلا نمی توان تخمین زد
به نظرم بجای تمرکز روی پیش بینی زلزله باید روی کاهش مشکلات بعدی تمرکز کرد
در مدیریت بحران همیشه هزینه پیشگیری به مراتب کمتر از هزینه اقدامات پس از بحران است. مثلاً مردمی که دیشب در خیابان سپری کردند، در صورت وقوع زلزله شدید نه تنها جان خودشون رو نجات دادند، بلکه با کاهش هزینههای آسیب، حتی جا را برای درمان آسیبدیدگان دیگر خالی کردند.
اندازهها مانند پیشبینی میزان بارندگی میتواند قابل پیشبینی باشد. دستگاهها به سادگی قابلیت جمع زدن میزان فشار رو دارند. و این فشار و انرژی از معادلات لرزشهای قبلی قابل محاسبه هست. مثلاً اپلیکیشن foreca به شما میزان بارندگی در ساعت معین رو میگه. و البته درصد احتمال که خودش به نوعی میتونه درصد خطا باشه رو هم ارائه میده.
به معنیی که شما احتمالا در ذهن دارین، خیر. جواب ربطی به قدرت اندازهگیری یا رشد علمی نداره، بلکه با ذات آماری پدیدههای زمینشناسی که بسیار پیچیدهتر از هواشناسی هستن، مرتبط هست. من سعی میکنم به تدریج کمی در این مورد توضیح بدم. ولی قبلش کمی در مورد مسائلی که مطرح شده حرف بزنیم:
میشه گفت که احتمالا در بازهی زمانی نسبتا طولانی، باید انتظار زلزله بزرگی رو داشت. دانشمندان این رو میدونن! ولی این هیچ چیزی بهتون در مورد زمان دقیق یا تقریبی اتفاق نمیگه! فقط میگه با احتمالی در بازه مثلا ده ساله، زلزله بزرگی رخ خواهد داد!
در مورد درستی این نمیدونم ولی اون اتفاقی که در مورد حیوانات رخ میده، ظاهرا درک امواج زلزلهای هست که رخ داده و داره به محل زندگیشون نزدیک میشه. فکر میکنم تلاشهایی در این زمینه شده و موفقیتهایی به دست اومده، ولی این به معنی پیشبینی نیست. برای مقایسه، این به معنی اینه که یک نفر به شهری زنگ بزنه و بگه که سیلاب بزرگ راه افتاده و احتمالا تا نیمساعت دیگه به شهر میرسه.
تمامی پدیدهها تا پیش از کشف راه پیشبینی، پیچیده و غیرممکن بودند. مثلا امروز به سادگی میگیم هواشناسی قابل پیشبینی است. چرا اینقدر ساده هست؟ چون راه حلش پیدا شده. چطور میزان بارش محاسبه میشه؟ با استفاده از معادلات مرزی و انتگرال و غیره. و این به معنای سادگی رفتار مولکولهای هوا نیست. بلکه به خاطر کشف معادله رفتار آب و هواست.
زمانی که زمین شناسی میخوندیم معلم میگفت کوههای زاگرس در پوسته ایران تحت تاثیر و فشار شبه جزیره عربستان بوجود آمده و دائما نیز تاثیر پذیر هست و این یکی از نیروهایی هست که بر این پوسته وارد میشود
هم چنین میزان ضخامت و نازکی پوسته زمین در زیر آتشفشان هم تاثیر خودش را دارد. مثلا اگر به پوسته ایران فشاری وارد شود و در زیر دماوند فعل و انفعالات زیاد شده باشد بجای زلزله امکان فعالیت اتشفشانی را باید داشته باشیم
با این مقایسه موافق نیستم. علم مشکلات خودش رو میشناسه. معادلات هواشناسی قابل حل نبودن و نه قابل پیشبینی. البته هنوز هم پیشبینی به اون شکل دقیق ممکن نیست. در واقع پیشبینیهای هواشناسی در مواردی که بسیار لازم هستن و غیربدیهی، بسیار نادقیقتر از اون چیزی هست که فکر میکنین! مسئله زلزله ندونستن معادلات دخیل در مسئله نیست (هرچند هنوز ضعفهای جدیی وجود داره ولی این قسمت با زمان بسیار بهتر خواهد شد)، مسئله ذات سیستم هست. برای مقایسه: حرکت زمین به دور خورشید رو با رفتار یک مولکول در گاز مقایسه کنید!
مثال جالبی بود. من این مثال رو اندکی تغییر میدم و میگم رفتار یک مولکول هوا در یک بادکنک گاز. این دو مثال با استفاده از معادلات متفاوتی محاسبه میشن. دومی (رفتار مولکول گازی) با استفاده از معادلات احتمال قابل بررسی هست.
مثلا اگر بخواید حرکت دقیق یک مولکول رو بررسی کنید که قطعا قابل محاسبه است و نیاز به ابرکامپیوترهای سریعتر دارد. اما میزان فشار و دمای مجموع این گاز با فرمولهای ساده قابل محاسبه است.
مثال دیگر، رفتارهای انسانی است. گوگل آنالیتیکس، شاید زمان و هزینه روی پیگیری رفتار یک کاربر نگذاره. حتی به قول ما رفتار این کاربر غیرقابل پیشبینی باشه. اما رفتار مجموعه تعداد زیادی کاربر، با ارائه درصد احتمالات با ابزارهای کنونی قابل پیشبینی هست.
مثال دیگر اون بورس هست. رفتار تکتک کاربران، قابل پیشبینی نیست (حرکت مولکول گاز). اما وقتی این افراد کنار هم جمع شدند، نمودارهای قابل پیشبینی پدید میارن.
و در مورد زلزله، تکتک لرزشها، همون مولکولهای گازی هستند. و مجموع و منطقه این لرزشها، همون بادکنک گازی هست.
مورد دیگه اینکه امروز در اخبار سراسری ایران، جغرافیدان اینطور توضیح داد: با توجه به مسیر حرکت و شدت پسلرزهها، نگرانی ما در مورد وقوع زلزله جدید کاهش یافته. یعنی با احتمالات رخ ندادن زلزله رو پیشبینی کرده. و حتی نمودارهای مسیر پسلرزهها رو هم نمایش داد.
در مفاهیم کلاسیک، به نظر میاد که این اتفاق در مورد مسئلههای فیزیکی بیوفته. ولی اینطور نیست: مسائل آماری ذاتا قابلیت پیشبینی کامل رو ندارن. اساسا در معادلات متغیرهای تصادفی وارد میشه که بهتون میگه که صرفا میتونین بعضی از کمیتها رو بازیابی کنین و عموما این کمیتها به دردِ پیشبینی در مقیاس کوچک نمیخورن.
اتفاقا این مثال مرتبط هست. نمودارهای بورس قابل پیشبینی نیستن! به تحلیلهای بعد از رخدادها نگاه نکنین، هیچ کدوم اساسا پیشبینی به حساب نمیان! دلیل دقیقا به خاطر وجود رفتار تصادفی و انتخابهای تصادفیه. البته وقتی ابعاد بالاتر میره، کمیتها اصطلاحا همدیگه رو خنثی میکنن و رفتار به نظر میاد که تر و تمیزتر شده باشه ولی هنوز شما فقط با مجموعهای از احتمالات سروکار دارین نه یک پیشبینی.
اول هم گفتم: شما میتونین بگین که در ده سال آینده در یک گسل احتمال رخ دادن زلزله تقریبا به چه شکلی هست یا مثل برای گسلهای ایران در امروز چه توزیعی از زلزلهها رو خواهید داشت ولی رفتار تکتک گسلها برای زمانهای محدود قابل پیشبینی دقیق نیست (یا باید زمان رو برای یک گسل طولانی در نظر بگیرین یا باید مجموعهای وسیع از گسلها رو در نظر بگیرین.)
نکته بسیار مهم اینه: داشتن احتمالات چه در مسئله بورس چه در مسئله زلزله کمکی به بهبود پیشبینی نمیکنه! احتمالات جایی به درد میخوره که شما بخواین به شکل آماری از مسئله استفاده کنین. مثال گوگل آنالیتیکس هم دقیقا به همین دلیل جذابه: برای بیزنس بالا بردن آمارها مهمه و نه افراد.
این حرف بسیار خطرناک و نادرستیه! بسیار بعید میدونم که این فرد منظورش پیشبینی بوده باشه. مگر اینکه از قشری باشه که به شوآف خطرناک علمی دست میزنن بدون اینکه به نتایج بلندمدت اون فکر کنن!
این دو مفهوم الزاما مرتبط نیستن (جدا از مسئله آشوب). اگر پایهی ریاضی دارین، میتونین به مفهوم فرآیندهای تصادفی (stochastic process) نگاه کنین.