تا حالا توی یه جلسه طوفان ذهنی بودین که حس کنین ایدهی خوبی که در ذهن دارین، کمی «خارج از موضوعه»؟ در این وضعیت معمولا ایده رو پیش خودتون نگه داشتین، چون در مورد به اشتراک گذاشتنش احساس خجالت میکردین. احتمالا این حس رو داشتین که این خیلی پرت یا متفاوته و ممکنه که به اعتبارتون ضربه بزنه، درسته؟
البته اگه «شخص دیگهای» بودین، ممکن بود ایده رو مطرح کنین. این همون جاییه که «طوفان نقشی[1]» به درد میخوره. تو این روش افراد تشویق میشن تا در نقش بقیه طوفان ذهنی رو انجام بدن. این باعث کاهش بیانگیزگیای میشه که معمولا افراد در جلسات طوفان ذهنی به اون دچار میشن! در ضمن افراد ممکنه ایدههایی به ذهنشون برسه که در حالت معمول به اون فکر هم نکنن!
طوفان نقشی: بهبود طوفان ذهنی گروهی
این روش در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط ریک گریگز[2] ابداع شد. در سال ۲۰۰۴، آرتور وانگاندی[3] در کتابش با عنوان « ۱۰۱ فعالیت برای آموزش خلاقیت و حل مسئله[4]»، این روش رو به تفصیل مورد بحث قرار داد.
گریگز روش رو با این دیدگاه مطرح کرد که به افراد کمک کنه تا به بیانگیزگی در جلسات طوفان ذهنی غلبه کنن. ایده اینه که اگر انسان خودش رو فرد دیگهای تصور کنه، راحتتر میتونه ایدههاش رو مطرح کنه. دلیل این هم به این مسئله برمیگرده که بودن در نقش بقیه، شما رو از مالکیت یه ایده دور میکنه، بنابراین کمتر ملاحظات شخصی در ابراز عقیده رو وارد میکنن و راحتتر حرف میزنین.
در کنار این مزیت، شما ممکنه به ایدههای دیگهای هم برسین، وقتی خودتون رو در نقش فرد دیگهای تصور میکنین و تلاش میکنین از نگاه اون به مسئله نگاه کنین!
نکته جذاب دیگه اینه که طوفان نقشی سرگرم کنندهست و به افراد کمک میکنه که راحتتر ایدهها رو با هم مطرح کنن! همچنین به اعتماد به نفس افراد کمک میکنه، چون افراد خجالتی و ساکتتر هم میتونن به حرف بیان.
استفاده و به کارگیری طوفان نقشی
برای به کارگیری طوفان نقشی، این مراحل رو اجرا کنین:
مرحله اول: طوفان ذهنی روی ایدههای واضح
ابتدا یک جلسه طوفان ذهنی با گروهتون برگزار کنین. با این کار نه تنها ایدههای اولیه خوب رو تولید میکنین، بلکه «ایدههای واضح» بیشتر مشخص میشن. این تشخیص باعث میشه که در مرحله بعد بدونین روی کدوم ایدههای سخت تمرکز کنین تا بتونین چالش ذهنی ایجاد کنین!
مرحله دوم: مشخص کردن نقشها
در مرحله بعد، نقشهایی که میخواین به کار ببرین رو انتخاب کنین. میتونین هر نقش رو به یه نفر بدین، یا اینکه تمام گروه یک نقش رو به خودش بگیره، بعد نقشهای بعدی رو وارد کنین!
شخصی که به عنوان نقش انتخاب میکنین، میتونه هر فردی باشه، تا وقتی که اون فرد در گروه حضور نداشته باشه. میتونین روی افرادی مثل همتیمی، رئیس، یا یه رقیب اصلی، فردی در زندگی عمومی، رهبری تاریخی از گذشته یا یک دوست یا عضو خانواده فکر کنین. در حالت ایدهآل، بهتره که به اندازه کافی در مورد اون شخص اطلاعات داشته باشین تا بتونین در مدتی کوتاه نقش اون رو بازی کنین! لزومی نداره نقش منطبق بر مسئلهای باشه که در دست دارین.
مرحله سوم: وارد شدن در نقش
برای هر نقشی، به اعضای گروه چند دقیقه اجازه بدین تا وارد نقش بشن. میتونین از این سوالات استفاده کنین تا این کار راحتتر انجام بشه:
- این فرد دنیا رو چطور میبینه؟
- شخصیت یا خصوصیت اخلاقی این فرد ممکنه به چه شکلی باشه؟
- این فرد چطور مسائل رو حل میکنه؟
- نقاط ضعف و قوت این فرد چیا هستن؟
تلاش کنین تا در پوستهی شخصیتی یا پرسونای این فرد وارد بشین: هر چقدر عمیقتر احساسات، جهانبینی و انگیزههای فرد رو بشناسین، بهتر میتونین از دیدگاه اون برای تولید ایدههای خوب استفاده کنین!
اگر شخصی از تیم میخواد نقش فردی رو به عهده بگیره که همه اون رو میشناسن، مثل ریئستون یا یک مشتری یا همتیمی، مطمئن بشین که از کارهایی که آزاردهنده و غیرمحترمانهست، پرهیز میکنه.
مرحله چهارم: طوفان ذهنی در نقش جدید
وقتی افراد حس کافی از نقشی که به عهده گرفتن، پیدا کردن، با استفاده از این دیدگاههای جدید طوفان ذهنی رو شروع کنین. افراد رو تشویق کنین تا از عبارتهایی مثل «فردِ من …» یا «شخصیت من …» در موقع ایدهپردازی استفاده کنن. این کار به افراد کمک میکنه تا فاصله مناسبی از خودشون پیدا کنن و آزادانه ایدهپردازی کنن.
مطمئن بشین که همه در یک دور این فرصت رو دارن که حرف بزنن و ایدههاشون رو به اشتراک بزارن، تکنیکی مثل «طوفان ذهنی چرخشی» میتونه در این مورد مفید باشه.
مرحله پنجم: تکرار مراحل
همین کارها رو با تعداد زیادی نقش تکرار کنین تا به اندازه کافی ایدهی خوب تولید شده باشه!
طوفان نقشی، تکنیک ساده گروهی برای تشویق افراد به ایدهپردازی آزادانهست به این شکل که فرد با رفتن در نقشی متفاوت از خودش آزادانه و به شکلی خلاق، ایدههای جدیدی تولید میکنه. این تکنیک توسط ریک گریگز ابداع شد.
برای استفاده از این روش، افرادی باید نقش فرد دیگهای رو به خودشون بگیرن و ایدههایی رو مطرح کنن که فکر میکنن اون فرد میتونست به ذهنش برسه! این تکنیک بسیار مفیده چون به افراد کمک میکنه تا بیانگیزگی برای به اشتراک گذاشتن ایده رو کنار بزارن. همچنین این روش ایدههای بهتر و جدیدتری رو به ذهن میاره، چون شما از دیدگاهی متفاوت به مسئله نگاه میکنین!
فهرست منابعی برای یادگیری تفکر خلاق