بزرگ‌ترین مشکلات محیط زیست ایران چه هستند؟ چه راه‌هایی برای حل آن‌ها وجود دارد؟

محیط زیست ایران در سال‌های اخیر با مشکلات زیادی روبه‌رو بوده است. مصرف بی‌رویه منابع آب، آلودگی هوا در شهرها به دلیل ریزگردها و صنایع، از بین رفتن مراتع و جنگل‌ها تنها بخشی از مشکلات است.

تصویری از رود کارون: شاید زمانی مردم این ناحیه فکرش را هم نمی‌کردند که رود به این بزرگی خشک شود. طرح‌های انتقال آب و گسترش کشاورزی از عوامل اصلی این اتفاق بوده است.
karoon

پرسش

  • ایران با چه مشکلات محیط‌زیستی روبه‌رو است؟
  • مشکلات محیط‌زیستی چه تاثیری بر زندگی ما در آینده دارد؟
  • چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود وجود دارد؟

موضوع مرتبط

آینده محیط زیست ایران را چگونه می‌بینید؟

5 پسندیده

لزوم یافتن راهکارهای پایدار

اخیرا یک مقاله جالب از آقای عرفان حقیقی چاپ شده است که استفاده از گوی‌های پلاستیکی برای کاهش تبخیر سطحی منابع آب را زیر سوال می‌برد. در این تحقیق تخمینی برای حجم آب مصرف شده برای تولید این گوی‌ها ارائه شده است و به این نکته اشاره شده است که ارایه راه‌حل باید به‌ گونه‌ای باشد که مشکلات جدیدتری را به وجود نیاورد.

رهاسازی گوی‌های پلاستیکی برای کاهش تبخیر در یک منبع آب در لس‌ آنجلس:

در کشور ما ایده دیگری درباره «بهبود آلودگی هوای شهرها با گسترش خودروهای الکتریکی» مطرح می‌شود. اما یک محاسبه‌ ساده نشان می‌دهد که استفاده از خودروی الکتریکی حتی می‌تواند به آلوده‌تر شدن محیط منجر شود. جدا از این محاسبه می‌توان هزینه‌های مورد نیاز برای تهیه زیرساخت‌های لازم برای شارژ خودروهای الکتریکی را با گسترش حمل و نقل عمومی مقایسه کرد.

طرح‌های انتقال آب در ایران بسیار شبیه به موارد بالا هستند. هر کدام از این طرح‌ها برای حل یک مشکل ارائه شده‌اند اما منجر به مشکلات دیگری گردیده‌اند.

5 پسندیده

شناخت محیط زیست ایران و احترام گذاشتن به آن

دکتر حسین آخانی بارها نسبت به کاشت چمن و از بین بردن پوشش گیاهی بومی شهرها هشدار داده است. واقعیت این است که چمن هرگز گیاه بومی ایران نبوده و نیست. متاسفانه بخش بزرگی از فضای سبز تهران و شهرهای خشکی مانند اصفهان با چمن پوشیده شده است.

چه میزان آب برای آبیاری چمن‌ها استفاده می‌شود؟

بر اساس این مقاله حجم آب مصرفی برای چمن‌های تهران سالانه ۴۹ میلیون متر مکعب است. برای مقایسه این عدد می‌توانیم حجم آب مصرف شده در نیروگاه شهید مفتح همدان را با این عدد مقایسه کنیم. نیروگاه شهید مفتح همدان سالانه ۱۰ میلیون متر مکعب آب مصرف می‌کند. در نتیجه چمن‌های تهران در حدود پنج برابر بیشتر از یک نیروگاه عظیم برق، به آب نیاز دارد.

چرا چمن می‌کاریم؟

من این موضوع را به مقایسه خودمان با اروپا مرتبط می‌دانم. احتمالا در روزگاران گذشته مسئولان ایرانی به اروپا و مناطقی از آمریکا رفته‌اند و در آنجا چمن دیده‌اند[1] و تصمیم گرفته‌اند آن را به ایران بیاورند. این موضوع را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از غرب‌زدگی ثبت نمود.

مطمئنا اگر با چند استاد گیاه‌شناس پیش از انجام چنین اقداماتی مشورت شده بود کار به این‌جا نمی‌رسید.


  1. در اروپا (به استثنای کشورهای گرمسیری) در هر خیابان، بلوار، دشت و پارکی چمن وجود دارد اما کسی آن‌ها را آبیاری نمی‌کند. چمن در اروپا گیاه بومی است و رطوبت خاک و بارش باران برای بقایش کافی است. ↩︎

4 پسندیده

عدد و رقمی که برای چمن‌ آوردید موضوع جالبی بود. اتفاقا یک بار که داشتم به چمن‌ها که رنگشون رو به زردی رفته بود توی یک هوای گرم تابستونی نگاه می‌کردم، با خودم گفتم نمی‌شد چمن پلاستیکی می‌‌کشیدیم توی شهر که این همه آب مصرف نشه… ظاهر سرزنده‌ و سبز شهر هم حفظ می‍شد!
حالا برام سوال شد که برای تولید چمن پلاستیکی چه قدر آب مصرف می‌شه !!! :sweat_smile:

پرسش
اگه تصمیم بگیریم دیگه چمن نکاریم و آب‌یاری‌شون نکنیم، چه چیزی جای‌گزین کنیم که ظاهر شادابی به شهر بده و از نظر آبی و … در بلندمدت به صرفه باشه؟

این رو مطمئنید؟ من به نظرم تعداد دفعات آب دادن کمتر میشه ولی بازم آب‌یاری نیاز داره…


بزرگ‌ترین مشکلات محیط زیست ایران چه هستند؟
من می‌گم بزرگ‌ترین مشکل محیط زیست ایران نبود آمار ِ شفاف و در دسترس در مورد محیط زیسته. بدون آمار چه‌طور باید فکر و برنامه ریزی کرد؟
چه‌جوری می‌شه یک بانک اطلاعاتی مثلا از میزان آبی که صنایع مختلف به تفکیک برای نیازهای مختلف مصرف می‌کنن درست کرد؟ تا بعد بشه فکر و مطالعه و ایده‌پردازی کرد که برای کاهش مصرفش چه می‌شه کرد…
برام سواله که مسئولان و مدیران دستگاه‌ها ایا به آمارهایی دسترسی دارن اصلا در این زمینه‌ها؟


یکی از راهکارهایی همیشه نظرم به سمتش میره، بازگرداندن آب مصرف شده به چرخه است. مثلا ذخیره‌سازی آب باران و مصرفش در جاهای دیگه یا مصارف مختلف، نمونه‌ی کاری که قبلا اینجا مطرح شد:

یا برای مثال چیزی که @Azad در بحث قبلی مطرح کردند:

4 پسندیده

میشه یه کمی در مورد این طرح ها توضیح بدین؟
اینکه هدف طرح ها چی بود، چه کارهایی می‌شد به جای اون طرح‌ها انجام داد… ببخشید اطلاعات کمی در این زمینه دارم.


در این راستا همین الان خبری از یک بیانیه در مورد توقف طرح انتقال آب خوزستان دیدم که دیروز منتشر شد:
طرح های انتقال آب و سدسازی بر رودخانه های خوزستان متوقف شود

3 پسندیده

این از اون راه حلهای به سبک آمریکائی و بیشتر شوآف بود. خیلی منطق ساده‌ای برای دیدن ناکارآمدی لازم داشت ولی متاسفانه شوآف توی محیط زیست و تغییرات اقلیمی بسیار زیاده. یه دلیل ناکارآمدی دانشمندها در اقناع عموم مردم در مسائل مربوط به این مبحث هم همینه که اونقدر دیدگاهها خام و بدون پشتوانه هست که با ساده ترین حمله سیاسی فرو میریزه.

این نکته جالبیه. به خصوص اینکه به مسائل اساسی زندگی شهروندها ضربه شدیدی نمیزنه و میتونه به راحتی حذف بشه. اگر اینکار انجام بشه و در عوض نتایج مربوط هم خودشون رو توی زندگی مردم نشون بدن، اثرات جانبیش به راحتی از طرف عموم پذیرفته میشه.

من بزرگترین خطر رو در معضلات کنونی نمیبینم. این معضلات همیشه بودن البته تشدید اتفاق افتاده ولی اینکه امروز بیشتر به چشم میاد بیشتر به خاطر ارتباطات وسیعتره. ولی همین ارتباطات وسیعتر، امکان بزرگنمائی رو فراهم کرده. مشکل بزرگ اینه که دیدگاهی جامع وجود نداره که اولویت با چه چیزیه. این باعث میشه که تصمیمات در حالتی شبیه به عصبانیت گرفته بشن. تصمیمات در این حالت واضحترین مسیرها با کمترین دید بلندمدت هستن که به وسیله واقعیتهای انتخاب شده توسط افراد گرفته میشه. این انتخاب تحت فشار به نظر بسیار وسوسه برانگیز میاد ولی در زمان خودش به نتایج واقعی منجر میشه که پیشمانیهای بزرگتری رو به دنبال میاره.

منطق کلی برای انتخاب میتونه روی راه حلهائی باشه که وابسته به پذیرش اجتماعی نباشه، یعنی یا دولت با کمترین فشار اساسی به مردم بتونه به سرعت انجام بده یا افراد داوطلب به طور شخصی بتونن اینکار رو انجام بدن. این راه حل اگر بتونه سیستم رو از حالت بحرانی خارج کنه، مسیر برای راه حلهائی که نیاز به تحمل فشار اجتماعی داره باز میشه.

6 پسندیده

بله کاملا مطمئنم. با وجود این که خشکسالی در همین تابستان باعث زرد شدن چمن‌ها و خیلی از درخت‌ها شده است، اما خبری از آبیاری نیست. تنها مراقبتی که می‌شود این است که گاهی ماشین چمن‌زنی آن‌ها را کوتاه و مرتب می‌کند. چمن یک گیاه بومی این ناحیه (مناطق مرکزی اروپا) است و نیاز به مراقبت و آبیاری ندارد.

فکر می‌کنم این موضوعات هنوز برای مسئولان اهمیتی ندارد. البته رسانه‌ها در به وجود آمدن این وضعیت نقش داشته‌اند چون همیشه به موضوعات غیر محیط‌زیستی پرداخته‌اند.

هدف انتقال آب شیرین از نواحی پر آب زاگرس به مناطق مرکزی ایران (اصفهان، کرمان و یزد) برای توسعه کشاورزی است. یکی از این طرح‌ها را می‌توانید در این‌جا ببنید.

کارهایی که می‌شد انجام داد:

  • پذیرش این واقعیت که مناطق مرکزی ایران خشک هستند و لزومی به توسعه کشاورزی در این مناطق نیست.
  • آگاهی رسانی به مردم ناحیه: مردم ناحیه مرکزی ایران باید متوجه باشند که نمی‌توانند مانند یک شخص در تبریز آب مصرف کنند.
  • کنترل جمعیت این نواحی.
  • انتقال صنایع آب بر به مناطقی که آب بیشتری دارند. و یا حداقل پرهیز از ایجاد صنایع جدید در این مناطق.

علاوه بر این مورد افزایش جمعیت و افزایش مصرف‌گرایی هم باعث شده‌اند که چنین اتفاقی بیشتر به چشم بیاید (این نقد را ببینید). این که ما در سی سال گذشته توانسته‌ایم بزرگترین‌ دریاچه‌ها و رودخانه‌هایمان (هامون، بختگان، ارومیه و کارون) را خشک کنیم یک واقعیت است. به عبارت دیگر، چیزی که می‌بینیم دلیلی فراتر از گسترش ارتباطات دارد.

1 پسندیده

بحث رو خیلی منحرف نکنیم، ولی منظور من همین بود. واقعیت ممکنه در زمانی برای مردم محسوس نباشه ولی با رشد ارتباطات و البته تشدید نتایج تازه محسوس شده. برای مثال، هر کسی در ایران با کشاورزی سروکار داشته، به جز در مناطق شمالی، این واقعیت رو میدونست که آب در حد کشاورزی مطلوب نیست و ریسک نسبتا بالائی همیشه وجود داشته.

1 پسندیده

این موضوع به صورت خود کار بعد از 2 روز بسته شد. پاسخ جدید دیگر مجاز نیست.