در این پست، تجربهها و تحقیقهایی که تا کنون توسط افراد در فاز تحقیق چالش نوآ۰۰۵ – نوآوری جمعی برای بهبود فرایند نوشتن، جمع بندی شده و به صورت تیتر گونه لیست شده. قسمت های مختلف این جمع بندی:
تحقیق راجع به سیستمهای خوب نوشتن
- بهترین ابزاری که در سال های اخیر در فرم های مختلف در دسترس افراد قرار گرفته و عادت های نوشتن رو بهبود داده، بلاگ ها هستن!
- استفاده از نرمافزارهای فیدیبو و طاقچه که نرمافزارهای کتابخوانی برای اندروید و IOS هست و نسخهی الکترونیک کتاب رو به صورت قانونی دانلود میکنم و هر زمان میتونم کتاب بخونم.
افراد برا خوندن بیشتر به چه مشکلاتی تا الان برخوردن؟
- کتاب اگه کاغذی باشه که حمل و نقلش بارمو سنگین می کنه؛
-
تو ی سبک سنتی (چه کتاب کاغذی باشه چه الکترونیک)، نمیتونم بفهمم به چه کتابها یا مطالب دیگه ای مربوطه و با خوندن اونا میتونم کلیت مطلبو بهتر بفهمم و حوزه اش رو بشناسم؛
-
گاهی تمرکز کردن روی مطلبی که نوشته شده برام سخته، دوست دارم حواسّ بیشتری ازم درگیر کنه .
-
کتاب چاپی رو به پی دی افش ترجیح میدم چون خوش دست تره!
-
مشکلاتم هم بیشتر موقع خریدنشون پیش میاد که به ترتیب اولویت شامل هزینه بالا و سردرگمی در قفسه های کتابفروشیه.
-
نمیدونم کدوم کتاب رو بخونم یا چی بخونم.
-
کتاب یک ویژگی مشخص نسبت به بقیه ابزارها داره اونم قابلیت اطمینان اون هست یعنی با اطمینان بیشتری میتونم بگم مطالبش صحت داره.
-
زمان گذاشتن برای کتاب خوندن هست و اینکه معمولا لابه لای کارهای روزانه معمولا نمیرسم کتاب بخونم.
-
همه جا نمیتونستم مطالعه کنم و تمرکز نداشتم و استفاده از چشم ها توی وسایل نقلیه سخته.
-
وقت کم ، نبودن شرایط محیطی.
افراد برا نوشتن به چه مشکلاتی تا الان برخوردن؟
- طبقه بندی نکردن نوشته هام و در واقع نداشتن طبقه بندی برای نوشتن.
-
نمیدونستم از کجا شروع کنم.
-
آشنایی ناکافی با زبان فارسی و با ساختار ها و واژگانش.
-
هر موقع که قلم و کاغذ نبوده شاید یه مشکل بوده.
-
بعضي وقتا ميخوام تاثيرگذار بنويسم و جا تو روزنامه كم دارم.
-
اولویت قرار ندادنِ این موضوعات خیلی مهم در زندگیه!
-
به نظرم سدی که در برابر خیلی از آ دما نه اصلن خود من برای خوب نوشتن هست اینه که میگن کی ما رو میخونه تو این بازار پر از نوشته و کتاب.
-
ولی بیشترین عامل ننوشتن یجورایی کمال گرایی هست. مثلا خود من، باید تمام مطالبی که مینویسم دقیق، بر مبنی علمی و درست باشه، حتی کپی هم نبااشه
نوشتههای خوندنیمون چه خصوصیاتی داشتن؟
- نکات نگارشی رو در نوشتههام رعایت میکنم.
- جملات رو کوتاه انتخاب میکنم،
- قالب طنز بهشون میدم،
- از تجربه های شخصی خودم استفاده می کنم و مثال میزنم تا منظورم رو بهتر برسونم.
- تا جایی که میتونم، تلاش کردم خودم رو خالصانه توی نوشتهها نشون بدم، و از تلاش برای راضی کردن مخاطب –بیش از حد لازم - پیشگیری کنم.
سورپرایز: نکات خارج از چارچوب
- میگم خیلی از نوشتنای آدما تو گفتگوهای مجازی یا چت اتفاق میفته . کاش میشد تو نرم افزارهای چت یه امکان برای ذخیره نوشته های خوب به صورت دسته بندی یا طولانی مدت باشه یعنی آرشیو سازی یه جورایی و ویرایش و …، شاید بعدنا این ها میشدن آثار ماندگار خوب.
- منم موافقم که تلگرام یه گزینه بوک مارک برای بعضی متن ها میذاشت، حتی من توی ریدیزاینی که برای تلگرام ارسال کردم این گزینه رو هم گذاشتم
برای ارتقای مهارت نوشتن، افراد چه تمرینها یا حرکتهایی زدن؟
- افکارمو میارم روی کاغذ در هر قالبی که هستن، جمله، کلمه، حتی بعضی وقتا خط خطی و شکلک.
-
سعي كردم بيشتر بنويسم.
-
رفتم سراغ ترجمه یک کتاب محبوب خودم و سعی کردم کتاب رو به زبون خودم ترجمه کنم.
-
استفاده از فرهنگ سره نویسی .
-
سعي ميكنم متن بخونم.
-
کتابایی در این زمینه خووندم.
-
در مورد اون موضوعی که خواستم بنویسم ابتدا مطالعه کردم.
-
وقتی می نوشتمش فکر می کردم خیلی روان نوشتم برای اینکه تست کنمش: از افراد دور و برم و هم آفیسی هام کمک می گرفتم. یکی از اون بنده خداها حدود 200 باری خوند تا اون تیکه اصلاح بشه و به صورت مطلوب در بیاد.
-
شرکت در جلسات “انجمن ادبی” شهرمون هم برام مفید بوده.
-
دست به قلم شدم.
-
صفحات صبحگاهی نوشتم. نوشتن صبحگاهی منتقد درون تو را خفه میکند و همین باعث میشود خواندنیتر بنویسی.
-
نوشتن سه صفحه صبحگاهی
-
نوشتن روزمرگیها
-
نوشتن اتفاقات روزانه … نه خاطره نویسی
نوشتههای جذابی که خوندیم، چه خصوصیاتی داشتن؟
- در حال حاضر سعی میکنم برای فمیدن موضوعا ویدیوشون را نگاه کنم. مگر اینکه بحث ادبیات باشه؛ رمان، شعر. اون وقت دربست مخلص کتاب کاغذی و دست نوشته هستم.
-
نویسنده با قطعیت کامل تجربه ی خودشو گفته بود.
-
دقیقا تجربه های شخصیش رو مثال میزنه.
-
از زبان سوم شخص بیان میشد، ولی جوری بود که انگار گوینده ماییم و همزمان یکی از شخصیت ها هم هستیم.