اونا میگن: همه خوبیای دنیا مال من، هرچی آرزوی خوبه مال تو . اینجا آرزو به معنی بهش نرسیدی یا نرسی .
تعریف زیادی از خود، یا فقط منافع خود را در نظر گرفتن، وقتی که سهم دیگران هم مهمه. البته درجات داره.
راستی خودخواهی همون خودشیفتگیه؟ فرض کنیم بله؛
در صفحه ۱۸۳ و ۱۸۴ کتاب ۳ بازیکن تیمی ایدهآل که خودت معرفی کردی و بینظیره [1] فرق آدم فروتن و خودخواه ( بی اعتماد بنفس) و فروتننما( باز هم بیاعتماد بنفس) رو خوب گفته:
دو نوع اصلی افراد وجود داره که فاقد فروتنیاند. . . بدیهیترین نوع آنها عبارت است از افرادی که علناً متکبرند و همه چیز را به خودشان ربط میدهند . . . خودستایی میکنند و توجه به خود جلب میکنند. این نوع کلاسیکی که انگیزهاش خودخواهی است و با ترویج رنجش خاطر، تفرقه و سیاست-بازی، کار تیمی را تضعیف میکند. … نوع بعدی بسیار کمخطرتر است . . . کسانیاند که اعتمادبنفس ندارند اما در تعامل با دیگران بلندنظر و مثبتاند. آنها معمولاً استعدادها و سهم خود در کار را کم ارزش نشان میدهند و به این ترتیب دیگران به اشتباه آنها را فروتن میپندارند . . . شخصی که به شکل نامتعادلی حس فروکاهیدهای از ارزش فردی خودش دارد غالباً با جانبداری نکردن از ایدههای خودش یا با جلب نکردن توجه دیگران به مشکلاتی که مشاهده میکند به تیم آسیب میزند. . . . آنچه بین این دو نوع مشترک است عبارت است از نداشتن اعتماد بنفس. اعتماد بنفس نداشتن باعث میشود برخی از افراد به اعتماد بنفس بیش از حد تظاهر کنند و برخی دیگر استعدادهای خود را کمرنگ جلوه دهند.
الان حس بچههایی رو دارم که حس میکنن کتابی رو که معلم ازش سوال طرح کرده پیدا کردن، جواب آماده و در اختیار، خیلی کیف داره فقط زحمت تایپ داشت اونم یه سرمایست میتونم باهاش چندجا که دلم میخواد با کتاب آشنا بشن، فقط تبلیغ کنم سعی میکنم دیگه خودم برای کسی نخرمش، البته قول نمیدم
خانوم اجازه، حالا ما درست جواب دادیم یا پاتریک؟ تو رو خدا ازمون نمره کم نکنیدا، کار تیمی بود، خودتون یادمون دادید.
پانوشت= خوندمش و چند صفحه مونده بود و خواستم به کسی که احتمال دیدن دوبارش کم بود، هدیه بدم، تو راهم خوندم باز تموم نشد، به ذهنم رسید و از باقی صفحههاش عکس گرفتم و بهش دادم، تا اینکه دوباره تصمیم گرفتم بخرمش برای کس دیگه و خریدم و الان دارمش و فردا قراره بهش بدم، تازه بازم میخوام یکی بخرم به یکی دیگه هدیه بدم ولی چون نزدیکه میخوام ازش بخوام بعد خوندن به آشنای مشترکی بده وگرنه با همین روال پیش بره به مشکل مالی میخورم ↩︎
خود دوستی باعث میشه کارهای خوب انجام بدیم و خوبی هامون رو ببینیم و بدیها رو اصلاح کنیم ولی خود شیفتگی محوریت با فرد هست و نه درست و غلط به معنی واقعی . بنابراین توجیهات اشتباهات در این افراد به وفور یافت میشه
همه خودشون رو دوست دارند آگاهانه یا غیر آگاهانه حالا اگر این دوست داشتن فروتنانه و با عدالت همراه باشد قابل قبول و گاهی دلپذیر میشود
مثال:
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت / قدسیان گویی که شعر حافظ از بر میکنند
کسی هست که حضرت حافظ را به خود شیفتگی متهم کند ؟ نه چون با سابقه ای که از ایشان داریم مجمع خوبی و لطفست عذار چو مهش
ولی اگر من از خودم یک دهم این هم تعریف کنم همه میگن چقدر برای خودش نوشابه وا میکنه؟ و از چشم دیگری می افتم
من فکر میکنم تفاوت این افراد در روابط اجتماعی مشخص میشه. افراد خودشیفته معمولا نگاه از بالا به پایینی دارند و سعی میکنند در کنش و حالات رفتاری و گفتاری خودشون ثابت کنند که برتر و بالاترند. همین باعث میشه انسانهای دوست داشتنی نباشند. اما در مقابل یک فرد فروتن در عین اینکه خودش رو دوست داره و به توانایی خودش اعتماد داره ، دنبال نمایش برتریت خودش نسبت به اونها نیست (که ممکنه در عمل و در توانایی و در نتیجه نهایی کارهایی که انجام میده این برتری مشخص بشه). به نظرم این تفاوته نهایتا از اینجا ناشی میشه که فرد فروتن به طرف مقابل خودش احترام میزاره و احترام متقابلی هم دریافت میکنه اما فرد خودشیفته معمولا دنبال دریافت احترام یکطرفه است و چندان احترامی برای دیگران قائل نیست چرا که خودش رو بالاتر تصور میکنه.