اتفاقی که این روزها با گسترش روزافزون نفوذ شبکه های اجتماعی در جامعه می افتد این است که دانسته های ما از زندگی سلبریتی های جامعه به شدت آنلاین و زیادتر از مقداری که لازم است شده و در این اتفاق هم خود سلبریتی ها و هم دیگران سهیم هستند. سوال اینجاست که در جامعه ما که مردم قاعدتا باید پس از برآمدن از پس مشکلات شخصی و روزانه خودشان و نزدیکان شان، به دنبال بهبود شرایط زندگی خود باشند این اندازه زندگی دیگران و به خصوص سلبریتی ها برایشان تبدیل به مساله روزانه می شود، طوری که حتی یک اتفاق یا سوتی سلبریتی چند ساعت از وقت و فکر بعضی مردم را به خود جلب می کند. و همچنین چرا این اندازه تنفر و موضع گیری منفی بین افراد جامعه نسبت به سلبریتی ها ایجاد شده است؟
مصادیقش را برنمی شمارم چون خودتان از خیلی هاشان حتما اطلاع دارید.
چرا چنین اتفاقی میفته رو نمیدونم، ولی معنای سلبریتی همینه و اگه توجه مردم نباشه اصلا کسی نمیتونه سلبریتی بشه
Celebrity refers to the fame and public attention accorded by the mass media to individuals or groups or …
برای چراییش شاید بشه گفت چون جمع و عامه مردم نیاز به ستاره داشتن و دارن، نیاز به کسانی که کارهایی رو میکنن که فرد عادی جز انتخابای محروم شدهی خودش میدونه.
این دو مسئله دو روی یک سکه هست در واقع. فکر کنم توضیحی شبیه به عقده ادیپ برای این مسئله در روانشناسی وجود داره. در مورد آدمهای قدرتمند و مشهور، مردم عادی هم دوس دارن جای اونا باشن و به نوعی حس پرستش دارن بهشون و هم از سقوطشون لذت میبرن، به این دلیل که خودشون رو به خاطر نرسیدن به جایگاه اونا زیاد سرزنش نکنن (مثل ضرب المثل گربه و گوشت). به همین دلیل باید پرسید چرا اتفاقات نه چندان نامعمول سلبریتی ها رو اونقدر بزرگ میکنیم که ذهنمون درگیر بشه؟
درود. حالا وقتی صحبت از ستاره و داشتن قهرمان میشه که امری لازم و حتی مطلوب برای جامعه به نظر میرسه سوال بعدی اینه که اساسا چرا عمده سلبریتی های محبوب امروز ما چرا این قدر از درون برای ستاره بودن خالی هستند. چرا سلبریتی شدن این اندازه سطحی و بی مایه شده. چرا قهرمان های ما به صورت حباب گونه رشد پیدا کردند و هرگز نمی تونند الگوهای قابل اعتماد و قابل قبول خوبی برای جامعه باشند طوری که به لحاظ فکری بتونند جامعه رو رشد بدن. سوال بعدی اینکه اساسا چرا این سلبریتی ها در جایگاه روشنفکران یک جامعه نشستند و حکم صادر می کنند؟ چرا نظرات این سلبریتی ها بازتاب های قابل توجه در جامعه پیدا می کنه در حالی که سطح فکری اون ها ممکنه از خیلی از افراد جامعه پایین تر باشه؟ این خلا روشنفکران هدایتگر جامعه چرا به وجود امده و چرا این سلبریتی ها اون رو پر کردند؟
فکر میکنم یه ستاره نیازی نیست حتما از لحاظ عقلانی، خرد و اخلاق هم ستاره باشه. کافیه بتونه توجه اولیه جمعی رو با رفتاری که اکثریت نمیکنن (یا نمیتونن بکنن)، جلب کنه.
اگه افراد در جامعه حرف کسی رو قبول میکنن که از لحاظ فکری در سطح پایینتری از خودشون هست، یعنی این جامعه یا عزت نفس کافی نداره یا هنوز به بلوغ نرسیده. سلبریتیِ چنین جمعی خوب احتمالا توخالی میمونه!
این دو سوال که مطرح شد برام جالب بودن:
یه سوال جدید هم به این سوالها اضافه میکنم:
چه موقع و چه جوری یه جامعه میتونه به اون حدی از بلوغ برسه که حداقل برای تصمیمهای فردی نیاز به هدایت خارجی نداشته باشه؟