تلوزیون دولتی ما از صبح تا شب و از شب تا صبح مشغول پخش اقدامات اقلیت نژادپرست آمریکاست، در حالی که در بافت جامعۀ ما نژادپرستی وحشتناکی موج میزنه، چهطور میتونیم نژادپرستی در ایران رو از بین ببریم؟ سارا حامدی یادداشت تحت عنوان «۷ نکته که باید درباره آریایی قهرمان و عرب سوسمارخور بدانید» در میدان نوشته که به بسیاری از اعتقادات غلط ایرانیها پاسخ میده، من سعی کردم این مسئله رو به اطرافیانام بفهمونم ولی انگار بعضیهاشون اصلاً دوست ندارن بفهمن، شما چه راه حلی پیشنهاد میکنید؟
نژادپرستی در ایران یک مشکل ریشهای هست و فقط مختص قشر خاصی نیست. از معلمهای مدرسه گرفته تا سیاستمدارها نژاد پرستی را میتوان دید. بارها از معلمهایم حرفهای نژادپرستانه شنیدم. نژادپرستی حتی بین اقوام ایرانی هم هست.
نژادپرستی را در بین کودکان هم دیدهام. وقتی دبستانی بودم، دو دوست زرتشتی داشتم که همیشه توسط بقیه بچهها مسخره میشدند و مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. بزرگتر که شدم یک همبازی افغانستانی داشتم که او هم توسط بقیه بچههای محله به شدت تحقیر میشد. گاهی حتی او را بازی نمیدادند.
ایرانیها وقتی به اروپا میآیند به وضوح متوجه نژادپرستیشان میشوند. نمیدانم راهحل این مشکل چیست اما شاید ارتباط بیشتر با بقیه دنیا به ما کمک کند تا بهتر شویم.
فکر کنم مشکل خیلی پایه ای تر از این حرفا باشه. منظورم اینه که ما ایرانیا شاید اصلاً ندونیم نژادپرستی چیه؟! احتمالاً پیش فرض خیلیامون با فیلمایی که آمریکاییا راجع به سیاهپوستا و سرخپوستا ساختن پر شده. و نمی تونیم خودمون رو در حالتی نظر بگیریم که شخصیت بد فیلمای آمریکایی هستیم.
مثلاً اتفاقی که چند وقت پیش تو یکی از شهرای یزد و واسه یه مدرسه افغانی افتاد چه فرقی با موارد مشابهش تو تاریخ کشورای غربی داره؟
(تو این مورد قبول دارم که جزییات اتفاق خیلی پنهان می مونه ولی حداقل ظاهر قضیه که کار نژاد پرستانه ای بود)
در تکمیل این صحبت سوالی به ذهنم رسید: آیا قضاوتهایی که ما ایرانیان در جمعهای خصوصی راجع به قومیتهای مختلف کشورمان داریم هم نوعی از نژادپرستی به حساب میآید؟
اگر چنین است به نظرم در این موضوع خیلی مشکل داریم. بارها شده که در جمع خانوادیگیمان افراد بزرگتر فامیل، حتی آنها که کمی فرهیختهتر هستن، راجع به ساکنین شهرهای مختلف اظهار نظرهای کلی و بعضاً مغرضانهای داشتن. کردها چنیناند! لرها چناناند! مردم فلان شهر آنطوری هستند! ترکها، شمالیها، جنوبیها، کویرنشینان و …
حالا این را بسط بدید به کل جامعه. جامعهای که حتی راجع به هموطنان خود دچار شک و غرض ورزی هستن چگونه خواهند نوانست راجع به سایر ملتها قضاوت درستی داشته باشند؟
یا اگر کمی در این موضوع دقیق شویم میبینم دایره لغات فحشایمان را هم با این الفاظ پرکردهایم: دهاتی و چوپون و …
ویدئوی زیر رو گوش کنین:
1- واسه فهم بهتر صحبت آقای چکناواریان به نظرم لازمه آدم تاریخ رو بدونه (من نمی دونم ولی در ویکیپدیا چیزایی راجع به قدمت ارامنه نوشته شده، برمیگردن به دوره هخامنشیان)
2- در عین حال که آقای چکناواریان با نفی اقلیت بودن کار خوبی میکنه، ولی چون موضوع رو ربطش میده به قدمت تاریخی دوباره داره به اقلیت معنی میده!
3- من صرفاً برداشت خودم رو گفتم. اگه برداشت دیگهای دارین خوشحال میشم بشنوم .
و البته بخش کامنتهای کاربران این متن، آینهٔ تمام نمای رفتار اشتباهیه که نویسنده تلاش به نقدش داره
طبق تعریف ویکیپدیا: نژادپرستی، نژادستیزی، نژادگرایی یا تبعیض نژادی به تعریف بسیار ساده، هر دو نوعی از پیشداوری و تبعیض است که متمرکز بر تفاوتهای نژادی حاصل از تفاوتهای ظاهریِ جسمی/فیزیکی و نیز تفاوتهای فرهنگی حاصل از زبان، آداب و رسوم، دین، تاریخ و امثال آن است. و برای مثال؛ چون سفید بودن نشانهٔ برتری است و من سفیدم و تو سفید نیستی، پس من از تو برترم.
یا تعریف انگلیسی: Racism is the belief in the superiority of one race over another
به نظرم تعریف دوم به صورت گستردهتری هر دید برتری کاذبی نسبت به طرف مقابل رو شامل میشه. نمیدونم، تجربهٔ شخصیم این رفتاری که داریم نقدش میکنیم رو حداقل از قالب نژاد و دین و کشور فراتر میدونه. عملا به نظرم رفتارمون خیلی کنجکاوانه به دنبال ضعفهاست. ثروت، فقر، لهجه، سواد، قیافه، راه رفتن، صدا، بزرگی دماغ، کچلی، لاغری، چاقی و خیلی چیزهای دیگه رو هم میشه توی همچین لیستی جا داد.
به نظرم این رفتار تنها به سطح خاصی از جامعه محدود نمیشه. اگر جایی احساس ضعفی در طرف مقابل بشه، از اون مفهوم قدرت سوءبرداشت میشه و خیلی راحت هم توی طرز رفتارمون تأثیر میذاره.
جیمز واتسن زیستشناس برجستهای است که در سال ۱۹۶۲ جایزه نوبل را برای کشف ساختار مارپیچ DNA دریافت کرد. او در سال ۲۰۰۷ عنوان کرده بود که مردمان آفریقا ذاتا کمهوشتر از سفید پوستان هستند. همین حرف او باعث شد تا تعداد زیادی از دانشمندان علیه او موضعگیری کنند. او از کار اخراج شده است و اکنون کار به جایی رسیده که او برای امرار معاش تصمیم به فروش جایزه نوبلاش گرفته است (لینک).
این مثال را در بحث دیگری هم مطرح کردم اما میخواهم اینجا به این نتیجهگیری برسم که رسیدن به حالتی که نژادپرستی به طور کامل از بین برود شاید کاری طولانی و حتی غیر ممکن است. چرا که میبینیم در اروپا که تجربه دو جنگ تلخ را داشته است، هنوز هستند کسانی که شدیدا به بحثهای نژادی علاقهمندند.
نمیخوام از نژادپرستی دفاع کنم، ولی فکر میکنم ارتباطی بین نژادپرستی و برچسبهای ذهنی که یه جور خطای شناختی هست وجود داره.
مغزمون برا اینکه خرج انرژیش رو کم کنه، از دستهبندی استفاده میکنه. این کار، با وجود خطاهایی که در تصمیمگیریها ایجاد میکنه، هزینهی انتخاب رو کم میکنه.
گاهی حواسمون نیست و این دستهبندی ها ممکنه در رفتارمون با طرف مقابل خودش رو بروز بده و اینجاس که نژادپرستی اتفاق میفته.
این دستهبندیها با این که حاوی قضاوت شخصی هستن، ولی از بعضی دیتاها و موقعیتهای خارجی هم ناشی میشن. مثلا من ممکنه رفتاری در مشهدیها ببینم از این جنس که در خرج کردن منابعشون محتاط هستن. البته دلیل چنین رفتاری به نظرم واضحه، مردم این خطه به دلیل خشکی منطقه نمیتونن مثل شمالیها در مصرف منابعشون دست و دل باز باشن.
اولین کلمهای که میشناسم رو به عنوان برچسب به مشهدیها میزنم: مشهدیها خسیسن. این طوری هر بار که با یه مشهدی روبرو میشم یه شناخت اولیه ازش دارم، حتی اگه برای اولین بار باشه!
در کل به نظرم دستهبندیها همیشه بد نیستن، ولی طبق تجربه باعث جدایی اجتماعهایی از افراد میشه که اگه با هم بودن یه اتفاق خفنتر رخ میداد.
پ.ن. من خودم رو مشهدی میدونم و فقط به این دلیل به خودم اجازه دادم از برچسبی که راجع بهمون معمول هست کمی به نفع باز کردن منظورم استفاده کنم. مشهدی ها به نظرم افراد اقتصادیای هستن و راستش این اخلاقمون رو دوست دارم چون باعث میشه منابع کمتری رو حروم کنیم .
گاهی اوقات احساساتی که آدم ها به بعضی از مسائل دارند، ریشه واقعی نداره. اگر سئوال کنید که چرا مثلا از عرب ها بدتون می آد، چه جوابی می دن؟ من فکر می کنم خیلی راحت می تونید جواب هاشون رو با چند تا مثال نقض کنید. و بعد هم تاکید کنید این ها فقط یک سری احساس هستند که از هیچ جای واقعی نمی آن! یعنی از توهم می آن :–) یعنی ریشه هایی در روح و روان ما حتما دارند، ولی علت واقعی و منطقی در دنیای خارج ندارند. بنابراین با خیال راحت می تونید ازشون دل بکنید، بدون اینکه هیچ قانون علمی در دنیا بهم بخوره! (!)
می خوام سئوال بزرگتری رو مطرح کنم که ریشه نژادپرستی هم هست و اون اینه که: چه کنیم که بتونیم همنوع متفاوت/فکر کردن متفاوت یک همنوع رو تحمل کنیم؟
من فکر می کنم تجربه پذیرفتن تفاوت، زمان زیادی می بره و فکر کردن زیادی می خواد. گاهی اوقات خود مطلق انگاری، و اینکه یک جواب درست وجود داره و احتمالا اون جواب منه، باعث بوجود اومدن این مشکلات می شه.
و در ادامه اش:
- می تونیم از موضع کاملا برابر با یک افغان حرف بزنیم؟ بدون ترحم، بدون لبخندهای بیخود و اضافی و غیره؟
- می تونیم از موضع کاملا برابر با سفیدپوست اروپایی یا آمریکایی حرف بزنیم؟ نه از پایین و نه از ده تا پله بالاتر (برای پوشاندن حس واقعی درون)!
- با یک افغان ازدواج می کنیم؟ با سیاهپوست چطور؟
به نظرم یک راه چاره، تغییر باورهاست.
ساختن یک باور از نو، که تمام انسان های روی کره زمین، به عنوان انسان، با هم برابرند، فارغ از اینکه چه کاری انجام می دن. یعنی انسان بودن خودش به تنهایی کافیه و ارزش داره. این رفتار انسان هاست که باید مورد انتقاد و حتی مبارزه و چالش قرار بگیره.
به نظر من تا قبل از این چند دهه ی اخیر ما اصلا چیزی به اسم نژاد پرستی در جامعه ایران رو نداشتیم.
ما نه مثل چین جنگ داخلی شمالی ها و جنوبی ها رو تجربه کردیم نه مثل آمریکا بنیان همه چیز خصوصا قانون اساسی و سیستم اداره ی کشور رو بر اساس آپارتاید تنظیم کردیم.
نفرتی که در داخل ایران نسبت به افاغنه هست به خاطر فشار اقتصادی و نابرابری های تحمیل شده از سوی دولته.
یعنی مردم مهاجرین افغانی رو به خاطر تسهیلاتی که سیستم در اختیارشون قرار داده نماد بارز پایمال شدن حق و حقوق خودشون میدونن وگرنه از نظر نژادی مردم ایران و افغانستان یکی هستن که به لطف استعمار از هم جدا شدن.
این نفرت پراکنی صرفا به خاطر همینه حتی در اروپا هم احزاب افراطی و نژادپرست دلیلشون برای راه ندادن آواره های سوری همین بحث بازار کار و موازنه جمعیتی و عدالت برای اتباع مادره.
نفرت نسبت به عرب ها هم اصلا و ابدا مربوط به مردم خوزستان نیست چرا که هیچکس مردم خوزستان رو بیگانه و عرب نمی دونه.
بلکه این یک نفرت تاریخیه که از زمان قادسیه یعنی فتح ایران توسط اعراب به جا مونده و بعد از مشروطه هم پر رنگ تر شده.
سند یا مرجعی هم برای این صحبتتون دارین؟
من میتونم بگم به معنای دقیق کلمه یک فرد وطن پرست هستم ( شاید شکلی از نژاد پرستی )
تنفر کامل از برخی کشور ها
و علاقه بی دلیل به کشور خودم
اینکه نژاد پرستی دلیلی نداره و چیز کاملا بیهوده ای هست رو اصلا قبول ندارم
چون نژاد پرستی آلمان ها بود که باعث شد همه در یک جهت با هم تلاش کنند ( بدون در نظر گرفتن نتیجه) تاثیر خوب
نژاد پرستی اعراب بوده که بعد از فتح ایران به سرعت شروع به نابودی کتاب ها و انتقال اونها و ترویج زبان عربی در ایران کردند
نژاد پرستی باعث میشه افرادی با اهداف بزرگ در راستای پیشبرد ملت و کشورشون معرفی بشن
انسان یک گونه پیشرفته تر از حیوانات هست که توانایی درک و تجزیه تحلیل داره
قطعا حیوانات اتفاقات تاریخی رو از نسلی به نسل دیگه (حداقل به کیفیت انسان ها )منتقل نمیکنند
ولی
یک شیر نر بعد از تسلط بر یک قلمرو جدید حکم ران قبلی رو از پا در میاره و توله هاش رو هم در صورت پیدا کردن قطعا میکشه
چرا؟
کشش خونی باعث میشه قطعا روزی اون توله انتقال قبیلش رو بگیره
شاید ریشه تنفر من از برخی نژاد ها (کشور ها) که حتی فرانسه هم شاملش میشه به ظلم هایی که از طرف اونها بر کشور من وارد شده برمیگرده
افرادی رو که مثل خودم میشناسم بخش بزرگی از انرژیشون و اهداف آیندشون رو ماهیت نژاد پرستانشون تشکیل میده و عموما ( تجربه و مشاهده شخصی) این افراد اهداف بزرگتری نسبت به انسان های بی تفاوت دارند
از بین رفتن نژاد پرستی از نظر من غیر ممکن و حتی بودنش ضروری هست
شاید بشه از شدتش کم کرد
ولی…
نبود نژاد پرستی علاوه بر برابری بین تمام انسان ها معنی دیگه ای هم داره " فرد گرایی " که میتونه مشکلی به مراتب بزرگتر از نژاد پرستی باشه
در خصوص اینگونه روابط ندیدم کسی از باور های نژاد پرستانه پیروی کنه
نمونه های بسیاری رو من و قطعا شما هم مشاهده کردین که عاشق و معشوق با وجود مشکلات فراوان ولی برای رسیدن به خواسته خودشون تلاش میکنند
تازه از نظر من چیزی که در
خودش خالی از باور های نژاد پرستانه نیست
حتی بعضی اوقات فکر میکنم خیلی از فعالین که در زمینه کمتر کردن برد تاثیرات نژاد پرستی فعالیت میکنند انگیزه های نژاد پرستانه بسیاری دارند
برای مثال خودتون رو یک فرد با ریشه ای عرب یا فقط عرب زبان فرض کنید که از عمق کینه موجود در ایران نسبت به قومیتتون با خبرید و میدونید که در صورت فراهم اومدن شرایط لازم میتونه این کینه برای مردم شما فاجعه بار باشه
حالا بهترین راه چیه؟
غیر از اینه که با چنین مفاهیمی سعی کنید تا از وقوع فاجعه جلوگیری کنید ؟؟
نژاد پرستی با نشانه ی بیرونی داشته باشه یعنی مثل خیلی کشورها باعث جنگ های داخلی و نزاع های شدید سیاسی شده باشه یا در سرنوشت انتخابات تاثیرگذاری داشته باشه.
مثلا ما در کجای تاریخ جنگ کرد و آذری ها رو داشتیم یا مثل چین آیا جنگ شمالی ها و جنوبی ها داشتیم؟
آیا مثل آمریکا جنگ شمال و جنوب داشتیم که اونهم تضاد فرهنگ ایالت های ثروتمند و تحصیل کرده شمال با ایالات فقیرنشین جنوب بوده؟
می بینید اگر مثلا جک هایی بر علیه قومیت ها ساخته میشه با خاطر عدم خودباوری ما ایرانی ها و حاصل استعمار در دوران قاجار چ پهلویه.
البته استثنا هم هست چون تهرانی ها بی نهایت نژادپرست و از خود متشکر هستند.
همچنین مثلا در انتخابات پارلمان هیچوقت یک جریان قدرتمند که اکثریت مجلس رو بدست میاره بر اساس قومیت نبوده یا رئیس جمهور به خاطر رنگ پوستش و نژادش انتخاب نمیشه.
ایران کشور یک قوم نیست و وضعیت خاص خودش رو داره.
واقعا از صحبت هاتون نگران شدم.
اگر نبرد من رو خونده باشید هیتلر هم همچین بحثی رو پیش میکشه و صراحتا اعلام میکنه که نژاد ژرمن نسبت به بقیه ی ملیت ها برتره و اگر نیست به خاطر بی کفایتی مسئولینشه.
یا تنفر از یهودی ها کاملا در اون هویداست.
خب همین طرز تفکر باعث به خاک و خون کشیده شدن بیست میلیون انسان بی گناه شد.
این حرفی رو هم که برای انگیزه ی بیشتر دادن به خودتون مطرح میکنید برای من تا حدی قابل درکه ولی این همون نژادپرستی است که کاملا مذمومه.
به شخصه رویای من اینه که هیچ کشوری وجود نداشته باشه و تمام جهان متحد و یکپارچه باشن.
اگر همه ی مردم جهان خودشون رو شهروند یک کشور بدونن دیگه انگلیسی برای عظمت ملت خودش تمام جهان رو غارت و استعمار نمی کنه.
دیگه چین برای نفع خودش وبهبود اقتصادش به معادلات جهانی اقتصاد گند نمی زنه.
دیگه آمریکا برای اقلیت یک درصدی و تا حدودی قشر وسیع متوسط خودش خاورمیانه رو به ورطه ی جنگ و تباهی نمی کشونه و در کار تمام جهان دخالت نمیکنه.
می بینید نژاد پرستی احمقانه است باید به سمت جهانی سازی پیش بریم البته نه اینی که آمریکا یا کشور رادیکال اسلامی میگه(گرفتید کجا رو میگم).
صحبت هام رو راحت بیان میکنم شاید در پایان این پرسش تصمیم بگیرم از این عقاید دست بکشم
این موضوع خیلی زیباست ولی کاملا آرمان گرایی و تقریبا غیر قابل دستیابیست
پول سرمایه و قدرت تا حدود زیادی در کفه سیاست و دولت های دنیا جمع شده
یکی از اصلیترین پارامتر ها برای ادامه حیات این ساختار ها وجود دولت های دیگست که در نتیجه مشاجرات یا مصالحات بتونن نقش آفرینی کرده و درآمد ایجاد کنند
پس اگر قرار باشه این اتفاق هم بیافته در آخر یک موضوع مهم مطرح میشه
کدوم دولت حاکم تمام دنیا میشه؟!
و همین باعث جنگ و خونریزی بزرگی میشه
وقتی که امکان نداره دنیا رو یکپارچه کرد
( ما داریم در مورد زمین صحبت میکنیم - من فکر میکنم تا چند سال آینده باید به فکر کشور هایی که انسان در کره های دیگه بنا میکنه هم باشیم )
پس بنظرم باید برای کشور خودت تمام احترام ، تلاش و نیرو رو خرج کنی تا شاید کشور تو بتونه دنیا رو یکپارچه کنه
هیتلر رو فقط به خونریزی هاش میشناسیم
ولی هیتلر کسی بود که باعث اختراع موتور های ضد گرانش شد ( یوفو هایی که مدت ها مردم عادی از اونها به عنوان سفینه ناشناخته یاد میکردند )
هیتلر بود که باعث شد آلمان به راس قدرت تکولوژیک دنیا برسه
شروع نبرد هیتلر سرانجامش شد کامپیوتر
مورد بعدی
من بیشتر این طرز تفکر رو دارم که یهودی های کشته شده بدست هیتلر حق زندگی نداشتند
همونطور که مسلمان ها مشکلات زیادی در دنیا ایجاد کردند یهودی ها هم ریشه بسیاری مشکلات در دنیا هستند
برای هیچ کدوم ارزش قائل نیستم
با این تفاوت که کمتر از 10% مسلمان ها در جعبه تندرو ها قرار میگیرند و این عدد برای یهود امروز چیزی در حدود 80% هست
کسانی که هیتلر کشت به مذهبی پایند بودند که در اون مذهب گفته شده هر زن و مردی که بغیر از دین شماست را میتوانید مورد تجاوز قرار داده و بکشید تا جایگاهی در بهشت داشته باشید
این صحبت ها شمارو یاد چی میندازه؟ خیلی نزدیک به پدیده ای بنام داعش نیست؟
آیا هیتلر کار اشتباهی کرد که اونهارو کشت؟
به این اعتقاد ندارید که دنیا بر اساس تبلیغات پیش میره؟
هیتلر مرد و یهود باقی موند و فرصت داشت هیتلر رو یک شیطان و یهودی هارو فرشته های بی گناه جلوه بده و بخورد مغز جهان بده
اگر موضوع برعکس بود؟ اگر شوروی فاتح نمیشد و هیتلر آلمان رو به کشور اول دنیا تبدیل میکرد آیا کسی بازهم امروز میگفت که اون یک آدم کش بوده؟ یا از اون بعنوان یک قهرمان ، جنگ آور و مدیر بزرگ یاد میشد؟
بنظرم تنفر از قوم یا گروه یا ملیتی ریشه ای جدا از وطن پرستی صرف داره
اگر گروهی (مثلا چهار نفر از یک خانواده ) به پدر شما یا برادر شما حمله کنند و اون رو مورد ضرب و شتم قرار بدن یا اونرو بکشن شما چه حسی خواهید داشت؟
آیااین حس اسمش خانواده پرستی هست و باید فرد این حس رو کنار بگذاره چون اشتباهه؟
از طرف دیگه
آیا اگر هیتلر پیروز میشد بخش بزرگی از دنیا رو یکپارچه نمیکرد؟
اختلافات نژادی و بسیاری موارد در بخش های تحت کنترلش از بین نمیرفت؟
ولی آیا شد ؟
کی جلوش رو گرفت؟
همون کشور ها و قدرت هایی که میدونستن قراره قدرت اول دنیا بشه آلمان . این برای مردم عادی شاید خیلی خوب بود . اما برای سیاست مدار ها و قدرت های دیگر جهانی اصلا . نتیجه چی شد؟
دشمنی ها بین جبهه مخالف هیتلر بصورت موقت کنار گذاشته شد تا هیتلر سرنگون بشه
از طرف دیگه
شما با هیچ دولت درستکاری نمیتونید دنیا رو یکپارچه کنید که هیچ نمیتونید دولت کشور خودتون رو هم کنترل کنید
ساختاریست که فرار از اون ممکن نیست
یا باج میدین یا میجنگین
حالت سومی وجود نداره
بدون در نظر گرفتن نتیجه؟ متوجه منظورتان نمی شوم؟ اردوگاه های مرگ؟ کشتار دسته جمعی؟ بردگی هزاران هزاران فرد بعنوان نژاد فروتر؟ حمله و کشور گشایی و در نهایت مغلوب شدن به بد ترین وجه؟ یعنی واقعا میخواهید اینها را نادیده بگیرید؟ میخواهید بگویید پیشرفت بدون نژادپرستی امکان پذیر نیست؟ توجه می کنید که اگر در اروپا همچین ادعایی بکنید میتوانند از شما شکایت بکنند؟
اقای محمد پور… به نظرم یکم مطالعه بیشتری نیاز دارید… بهتون توصیه می کنم مستند دنیا در جنگ رو ببینید world at war می تونید از سایت دیبا مووی دانلودش کنید با دوبله فارسی . شما می گویید می خواست دنیا را متحد کند. اصلا این اتحاد یعنی چی؟ میدانید در لهستان چه کرد؟ اولین جایی که تسخیر کرد؟ می دانید چکار کرد؟ برایتان می گویم: اول یهودی ها را نشان دار کردند . یعنی ستاره داوود بهشان زدند. بعد گتو یا محله یهودی ها را درست کردند و هزاران آدم از هر صنف و پیشه ای را فرستادند توی اون محله و از شهر جداشان کردند. بعدش هم همان ها دسته دسته مثل گوسفند انداختند توی قطار فرستادند اردوگاه. این همان نتیجه ای است که جنابعالی می گویید : اینکه شما اگر قدتان از حدی کوتاه تر باشد دیگر جزو آن نژاد حساب نمی شوید. راستی می دانید بر سر هزاران معلول جسمی و ذهنی چه آمد؟ بر اساس همان پاکسازی نژادی فرستاده شدند به اطاق های گاز و از بین برده شدند چون هیتلر می خواست نژاد آلمان سالم باشد و هیچ فرد معلولی در آن نباشد. از شما می پرسم ایا اگر خدای نکرده خواهر یا برادر معلولی داشتید راضی می شدید به بهای نژاد پرستی به کوره های آدمسوزی فرستاده شود؟ از خودتان بپرسید…
؟
آیا این موضوعی که دارید بهش اشاره میکنید همین الان هم بغل گوش ما در حال انجام نیست؟
الان اسمش بجای نژاد پرستی چی شده؟ حفظ منافع ملی و منطقه ای
این تعبیر شماست
اونچه من گفتم تاثیرات مفید ، مشخص و واضح یک رهبر نژاد پرست و یک انسان با انگیزه بر زندگی نسل خود و چندین نسل بعدیست
ما در اروپا نیستیم
و من در ابتدای صحبتم با لفظ " من میتونم بگم به معنای دقیق کلمه یک فرد وطن پرست هستم ( شاید شکلی از نژاد پرستی ) "
نقطه نظرات شخصیم رو بیان میکنم و قطعا اگر به پوچی و بی ارزش بودن این دیدگاه برسم دیگه پیگیرش نخواهم بود ولی در حال حاضر اینطور نشده
در خصوص جنگ جهانی دوم و افراد وطن پرست و بعضا نژاد پرست مطالعاتی داشتم
بعد از شکست آلمان توسط کشور هایی که از همان زمان مدعی انواع حقوق انسانی و بشری بودند چنین بلایی بر سر آلمان ها نیامد؟
سیصد کودک بدلیل اینکه افزایش جمعیت مغایر با تدابیر امنیتی دنیاست در مدرسه ابتدایی عراق کشته شدند
کشور تاسیس شده توسط همان یهودیان خاص که با زیرکی از این ماجرا جان سالم بدر بردند تا تامین کننده برنامه کشف و بهینه سازی ویروس ایدز و بسیاری ویروس های دیگر بود که امروزه صرفا بدلیل تحلیل اینها از عدم امکان کنترل زمین با جمعیت بیشتر از 9.5 میلیارد نفر در حال کاهش رشد جمعیت و گرفتن جان افراد است
امثال بسیاری برای گفتن وجود دارد
اما صرفا به پشت سر نگاه نکنید و آه نکشید
اطراف شما امروز پر است از جنایات بسیاری سنگین تر و مخوش تر از آنچه هیتلر انجام داد
اگر در آلمان بودن و در آن وضعیت و اگر اعتقاداتی که امروز نسبت به ایران دارم را داشتم شاید با انجام اینکار مشکلی نداشتم
چون اینها همه کاهش هزینه و زمینه سازی برای دستیابی به هدفی بزرگتر بود که ارزش (شاید بسته به دیدگاه) فدا شدن افرادی را داشت
امروز شاهد این نیستید که یک پرنده جنگی به خودرویی حامل بیگناهان تیر اندازی کرده و پدر و مادر خانواده را که قصد نجات آسیب دیدگان را داشتند …
همین امروز مشاهده نمیکنید که در نزدیکی حلب مدرسه را زندان میکنند و هر روز پانزده نفر بازداشت میشوند که برگشتی ندارند
این منطقه ماست . فقط آنچه بیخ گوشمان اتفاق میافتد و میتوانید کلیاتی از آنرا درک کنیم
اروپایی که مدعی عدم نژاد پرستی و زشت بودن آن است نه سیاهی را اسوده گذاشته و دیگران ( دیگر رنگ پوست ها اگر در کشور خودشان باشند باید باج دهنده و نوکر حلقه به گوش ایشان باشند ) ( و اگر به یک کشور اروپایی مهاجرت میکنند باید مفید باشند وگرنه یک مهاجر سربار محسوب میشوند که هر روز میتوانند بیرونش کنند )
اروپایی که مدعی عدم نقش موثر مذهب در سیاست است با تمام مذاهب دنیا جز مسیحیت سر جنگ دارد
و بسیار…
چرا؟
چون من و شما همگی درگیر یک مجموعه بزرگتر هستیم . بنگاه معاملات سیاسی زمین
افرادی که بدون ذره ای درک میتوانند برای دنیا تصمیم بگیرند
جان بگیرند
خراب کنند
یا بسازند
زمانی که یک وطن پرست از کشور شما و یا یک نژاد پرست از قوم شما مسئول باشد مطمئنید که حافظ شما خواهد بود
افزایش مطالعه در گستره بیشتر را به شما پیشنهاد میکنم
ما اینجا قرار است نژاد پرسی و مسائل مشابه را بررسی کنیم و نه هیتلر را
تمام نژاد پرست ها و وطن پرست های دنیا آدم کشته اند؟
تمامشان کوره آدم سوزی راه انداختند؟
جز شم وطن پرستی ، احسان نزدیکی و تعلق زبان و مردم این کشور چه مورد محرک دیگری باعث خلق شاهنامه شد ؟
شاید من و شما بخواهیم که : نژاد پرستان و وطن پرستان از دنیا حذف شوند
ولی این امکان وجود ندارد . در نهایت در صورت ممنوع شدن میشود مثل قوانین مسخره اجباری
افراد صرفا از گفتن طرز فکر خود امتناع میکنند در حالی که با این عقاید زندگی میکنند
منطق شما درست نیست!
منطق شما درست نیست: چون مثلا الان اینطور می شود پس آن وقت هم درست بود. چه کسی مواردی که الان می گویید را تایید می کند؟ چه کسی بی عدالتی را تایید می کند ؟ قتل و کشتار را تایید می کند؟
منطق شما درست نیست چون برپایه چیزی بنا شده که اصلا صحیح بودنش مشخص نیست: شما به نژادی می نازید که شاید اصلا به آن تعلق نداشته باشید. شما به چیزی می نازید که اصلا بدست نیاورده اید و کافی بود مثلا در آنگولا بدنیا می آمدید آن وقت می باید نژاد آنگولایی را می پرستیدید؟ می بینید که یک وجب آنور تر از مرز از شما یک افغانی ، یک روسی، آذربایجانی ، می ساخت بنابر این نازیدن به خاک و وطن از دم اشتباه است و این تکه ها از اول نبوده و بعدا بوجود آمده.
ایکاش میشد که به جای اینکه به وطن افتخار کنید کاری می کردید وطن شما به شما افتخار کند. این کار نه با پرستش متعصبانه وطن بلکه با پرورش انسانیت به بار می آید.
به خاطر داشته باشید که اگر قرار به پذیرش حرفهای شما باشد شما تنها نژاد پرست دنیا نیستید. آن وقت که بخاطر اینکه از ایران آمده اید و ایرانی هستید انگشت نگاریتان کردند و در محله خاصی از شهر جای دادند و شما را مجبور کردند از فروشگاه خاصی خریداری کنید و از آبخوری مخصوص آب بخورید و به رستوران های خاصی راهتان ندادند سلام مرا به آنها برسانید و بگویید من از خودتان هستم!!!
راستی اگر با یک آزمایش ساده دی ان ای معلوم شود که مثلا نژاد شما ترکیبی از چند نژاد دنیا است آن وقت به چه چیز افتخار می کنید؟ مجموع آنها؟
به من می گویید به گذشته ارجاع نکنید در حالیکه خودتان از شاهنامه مثال می زنید. یک مثال امروزی بزنید…
گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر زیر بمباران های برلین ویران و چندی قبل از خودکشی خیلی راحت گفت: مردم آلمان خودشان این را انتخاب کردند. آنها خودشان خواستار جنگ شدند و ما را حمایت کردند… این پاسخ مردی بود به مردم نژاد پرستی که در نتیجه تصمیم گیری های آنها زیر آوار ها پوسیدند و در آتش شعله های شهر درسدن ذغال شدند ، تازه اینها خوشبخت هایشان بودند و آنهایی نبودند که زنده ماندند تا تحقیر شکست و تجاوز روسها به زنها و دخترها و مادرانشان را ببینند و در اروپای بعد از جنگ ضجر بکشند…
و دست آخر اینکه : بزرگی آن نیست که به اجداد خود بنازید… جرات کنید خود بزرگ شوید.
ببخشید مدتی درگیر بودم و خیلی وقفه در پیگیری موضوع ایجاد شد.
ممنون از دوستان که پیشنویس مجزا برای هر متن رو اضافه کردن .حالا بعدا تعریف میکنم عجب معجره ای شد برای من با این امکان جدید
ابتدا پاسخ هاتون رو بررسی میکنم و بعد اخریم پاسخم به این پرسش رو مطرح میکنم
کسی به بزرگی اجداد نمینازد، آنچه گفته میشود تعصب صرف و تلاش برای بزرگداشت و پیشبرد کشور است که از دست انسان هایی بدون وابستگی قلبی به وطن بر نمیآید
همین پاسخ شما و تفاوتی که در ناخودآگاه خود میان آنگولا و ایران قائل هستید نشان میدهد شما خود تفکر نژادپرستانه دارید و آنگولاییها را پستتر از ایرانیان امروز میدانید.
قطعا همینگونه بود، با تغییر مکان مفهوم وطن ، خانه ، مردمم و بسیاری دیگر بدون تغییر باقی میماند و من در آن زمان یک آنگولا پرست بودم. آیا فکر میکنید با تغییر مرز ها ارزش محل برای تلاش کم میشود ؟؟
در حال حاضر که حرفهای من پذیرفته نیست همین اتفاق در دنیا رخ میدهد. تن دادن به این طرز فکر یعنی اینرا ببینم و تنها واکنشم همچون شما این باشد که " چه کار بدی میکنند اینها ، نباید اینکار را بکنند ".آنچه صرفا شده چرخه زبان شما ظلم بر دیگران به دلیل تفکرات نژاد پرستیست.
شما به عنوان یک انسان غیر نژاد پرست برنامه ای برای لطف به دنیا دارید یا فقط قرار است از بدی های موجود حرف بزنید؟
وطن به وطن پرستان و مردانی افتخار میکند باعث بالابردن نام و نشان این مرز و بوم در دنیا شوند و پایه های اساسی وطن را هرچه محکم تر کنند و نه افرادی که امروز با تفکر در ظاهر مبنی بر برابری انسان ها هم وطنان خودرا در ورطه ضعف میبینند.
آنچه به عنوان نژاد برداشت میشود آخرین منزل خود (پدری) شخص است برای خود شخص، این موضوع از ریشه وطن پرستی کاملا جداست. تلفیقات نژادی مشخصا و دائما وجود داشته و امروز کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که از ریشه تعلق به یک نژاد خاص داشته باشد که البته تا جایی که در ذهن دارم من پیش از این اعلام نکردن که " گیل هستم " و به گیل بودن خود مینازم و دیگر قومیت ها را در حدی فرض نمیکنم…یا گیلان به نسبت کل ایران برای من در اولویت است . آنچه اشاره کردم کشورم به عنوان وطنم بود که خود از تنوع نژادی فراوانی برخوردار است
این دقیقا موردیست که در وجود یک فرد نژاد پرست بصورت خودجوش وجود دارد و تلاش های شبانه روزی وی را میانگیزد تا یک زنبور بی عسل نماند. شما از این زنبور فقط نیش آنرا مبینید در حالی که در نبود همین زنبور از خوراک خود بی نصیب خواهید شد. این زنبور نیز در صورت نداشتن نیز خود نمیتواند ادامه حیاطش را تظمین کند. همانگونه که شیر بی دندان نمیتواند.
در درجه اول : شما فکر میکنید که این یک دیدگاه نژاد پرستانه است در حال که فکر میکنم کاملا اشتباه فکر میکنید. گوبلز اشتباه گفت؟ اگر آلمان ها به جنگ نمیرفتند هیتلر سربازی داشت؟ اگر ایرانی ها مقابل عراق نمیجنگیدند ایران حفظ میشد؟ این ها دقیقا انتخاب مردم است مثل همان که در کشور خودمان اتفاق میافتد.
این حقیقت است و نفس حقیقت تقریبا همیشه تلخ است و بخاطر بدی ها این پاسخ را میگذارید به حساب جاه طلبی و قدر نشناسی یک انسان وطن پرست!
در درجه دوم: آنچه از شما خواستم را دوباره بخوانید و صرفا بر اساس خواسته ذهنی خود بجهت پرداختن جوابی مناسب با ذهنیت خود، تعبیر نکنید، جمله من دقیقا این نبود : " اما صرفا به پشت سر نگاه نکنید و آه نکشید ". جز این در صبتهای خود میبینید؟؟
فکر میکنید ارزش کدام یک پایین تر است؟ انسانی که به گذشته میاندیشد و تلاش میکنم تا ارج گذشته را در فردای خود و ملت خود پدیدار کند و چه بسا قدم فراتر از آن نهد چون این کشور و این مردم پاره ای جدا نشدنی از وجود وی شده اند یا انسانی که به گذشته فکر میکند فقط زشتی مبیننید و بدلیل ترس از برخورد دیگران حاضر است از هرآنچه به نفع مردم و کشورش است دست بکشد.
جنگ اتفاق میافتد چون شما میخواهید چیزی را داشته باشید و کسی جلوی شمارا میگیرد. اگر شما قدرتی نظامی یا سیاسی باشید قطعا سرانجام این مشاجره جنگ است
چرا؟ چون حق گرفتنی است و به انسان های خوش زبان ، پر حرف ، روشنفکر یا و و و حقشان یا خواسته هایشان را در سینی تقدیم نمیکنند.
آنچه مشخص است بی جواب بودن آنچه مطرح کردم در دیدگاه شما و صرفا پرداختن به کلیات و سعی بر ایجاد تحرک احساسیت اما ارزشی در دیدگاه مطرح شده ندیدم که بین تمام غیر وطن پرست ها مشترک باشد و البته نیک باشد که باعث شود فکر کنم این طرز تفکر جایگزین بهتری برای نوع تفکر پیشین من است.
صرفا با مثال هایی که شخص بنده را مورد مثال قرار میدهد سعی میکنید تا من را در شرایط تصمیم گیری سخت قرار دهید اما شاید نمیدانید وقتی ارزشی در مغز شما شکل گرفته باشد اینگونه صحبت ها فقط میتواند اطرافیان را متحیر سازد و جز تلاشی بی هدف برای شما نمودی ندارد. حتما تجاوز روس ها به آلمان ها در نتیجه شکست آلمان ها نژاد پرستی نبود؟؟؟؟ خشایار وطن پرست نبود؟ مصدق وطن پرست نبود؟ امیر فراهانی وطن پرست نبود ؟ سرداران امروز و دیروز ایران وطن پرست نیستند؟ اینها وطن پرست بودند و هستند، اصل مروت از وطن پرستی جداست.
شما بدلیل کار غیرانسانی آلمان ها در آدم کشی من را یک آدم کش بالقوه میبینید. شما بدلیل شکست آلمان ها تجاوز روس هارا نژاد پرستی نمیبینید. شما یک وطن پرست و یک نژاد پرست را صرفا مخرب میدانید درحالی که اگر وطن پرستان ما نبودند و نژاد پرستان ما سربر نمیآوردنند الان شمایی و منی وجود نداشت. این طرز فکر بجای مضر یا مفید بودن خنده دار نیست؟
آنچه مسلم است وجود نوعی طرز تفکر در بنده است که شما آنرا خطر ناک میدانید و سعی در مقابله به هر نحوی دارید در حالی که نمودهای مثبت این طرز فکر بسیار بیشتر از نمودهای منفی آن بوده. از طرفی
مشخص کنید مقوله مورد بررسی شما وطن پرستی است یا نژاد پرستی ؟ مشخص کنید که شما صرفا میخواهید به یک وطن پرست بفهمانید که تفکر اشتباهی دارد یا میخواهید راهکاری برای کمتر کردن نمود های مخرب ان داشته باشید؟
اینکه این تفکر اشتباه است یا صحیح مثل سوال (مرغ اول بوده یا تخم مرغ) بی پایان و بی نتیجه است